سبک رهبری سلامت محور
مفهوم سبک رهبری سلامت محور به نحوه برخورد رهبران با سلامت پیروان خود، مراقبت از خود رهبر، و مراقبت از پیروانش اشاره دارد(Krick et al., 2022)؛ که مراقبت از پیروان و خودمراقبتی رهبر هر کدام از سه جزء ارزش(به معنای اهمیت دادن و تمایل به قبول مسئولیت سلامت پیروان به عنوان یک رهبر)، آگاهی(به معنای آگاه بودن و حساس بودن نسبت به وضعیت سلامت) و رفتار مرتبط با ارتقای سلامت(به معنای رفتار به ترویج و درگیر شدن در فعالیتهای مشخص سلامت محور) تشکیل شده است(Tautz et al., 2022).در معنای وسیع تر مفهوم ارزش توصیف کننده علاقه و اولویت رهبران و پیروان به سلامت در محل کار، تقبل مسئولیت سلامت جسمی و روانی در سازمان است(Kaluza et al., 2021). آگاهی توصیف کننده ادراکی در مورد رفاه و استرس رهبر یا پیروان بوده که در شناخت محدودیتها در رابطه با استرس، فشار و توجه به مخاطرات هشدار دهنده مربوط به سلامت افراد در سازمان منعکس می شود(Vincent-Höper, & Stein, 2019). رفتار به اعمالی مانند استراحت کارکنان، بهبود شرایط سلامت کاری سازمان یا تشویق به مشارکت در برنامه های ارتقای سلامت در محیط کار با هدف ارتقای سلامت در سازمان اشاره دارد(Klug et al., 2022). در واقع این نوع سبک رهبری نیازمند ظرفیت هایی برای توجه به خطرات سلامتی پیروان و منابع برای انجام اقدامات مناسب در کاهش خطرات از طریق بهینه سازی گردش کار، اجتناب و غلبه بر موانع و تشویق پیروان به شرکت در برنامه های بهداشت حرفه ای و نشان دادن مراقبت از خود است(Arnold, & Rigotti, 2023). راهبردهای رهبری سلامت محور شامل چهار مقوله مدیریت کیفیت زندگی کارکنان، اقدامات شغلی، سبک مدیریت و رهبری و محیط سازمانیاست(صفرمحمدلو و همکاران، 1401). رهبران سلامت محور در راهبردمدیریت کیفیت زندگی کارکنان، به سبک زندگی فردی(تغذیه و رژیم غذایی سالم، ورزش و تندرستی، پایش سلامت و استراحت)(Bodil et al., 2017)، و سازمانی(تعادل بین زندگی فردی و کاری،مدیریت استرس در سازمان) کارکنان می پردازند. راهبرد اقدامات شغلی به این مساله توجه داشته که شغل یکی از مهم ترین منابع برای آسیب های جسمی و روانی به کارکنان می باشد؛ و شغلی که از نظر محتوا با مسائل سلامت کارکنان تناسب نداشته باشد، نمیتواندسلامت کارکنان را تضمین کند(Bregenzer et al., 2019). راهبرد سبک رهبری و مدیریت به این نکته اشاره دارد، رهبرانی که از طریق سبک رابطه مدار پیروان را حمایت می کنند، حداقل فشار و تنش را به آن ها منتقل می کنند. از طرفی، رهبرانی که دائما توانمندی های کارکنان را بهبود داده و مشارکت آن ها را تقویت می کنند، باعث می شوند که پیروان سلامت روانی بهتری داشته باشند(Furunes et al., 2018). راهبرد محیطی به عنوان راهبرد آخر به محیط اجتماعی که افراد با دیگران ارتباط دارند، اشاره دارد. در واقع محیط کاری که کارکنان در آن فعالیت کرده و محیط معنوی که ارزش ها و هنجارهای اخلاقی حکم فرما است، می تواند سلامت کارکنان را تقویت کند(صفرمحمدلو و همکاران، 1401).