ربوبیت عام

1 شهریور 1404 - خواندن 3 دقیقه - 46 بازدید



[محیی الدین ابن عربی]

هیچ مخلوقی نیست جز آنکه در او نفسی است که ادعای ربوبیت دارد.

هیچ یک از موجودات نیست جز آنکه در او نفسی است که ادعای ربوبیت دارد، از آن جهت که در عالم کون از ناحیه ی آن شی ء، منافع و ضررهایی عاید می شود، پس هیچ چیزی در عالم کون نیست جز آنکه زیانمند و سودمند می باشد، بنابراین در وی، همین مقدار از ربوبیت عام وجود دارد و بدان (ربوبیت عام) درخواست ذلت و خواری خلق را در برابر خودش دارد، آیا انسان را نمی بینی که با آن شرفی که بر دیگر مخلوقات به سبب خلافتش دارد، چگونه نیازمند به خوردن دارویی که طبعش آن را ناخوش دارد می شود؟ یعنی از جهت علمش بدانچه از منفعت که وی را در آن است، پس آن را بدون اینکه متوجه شود از روی کراهت عبادت می کند، و اگر از داروهایی باشد که برای مزاج این بیمار لذتبخش است و دانسته که استعمال آن دارو او را سود دارد، در این صورت آن را بدون اینکه متوجه شود از روی اطاعت و شوق عبادت می کند، و همین طور خداوند فرموده: « و لله یسجد من فی السماوات و الارض طوعا و کرها = هر چه در آسمان ها و زمین است، به رغبت و یا کراهت سجده خدا می کنند – رعد/15» تمام وجود را بر آن گونه که برایت بیان داشتم در برگیر! (1)

***

[یزدانپناه عسکری]

همه مخلوقات آگاه که حیات دارند، در نفس خود درجه ای از «ربوبیت عام» و خود اندیشی جهت ارتباط متقابل با پیرامون خود دارند. سایر موجودات نور وجود خود را افزایش داده و خاضع به فرمان حق تعالی هستند. اما انسان خود اندیش با پیش فرض های منطقی و غیر منطقی و ذهنی از قرب حق تعالی باز می ماند.

_____________

1 - فتوحات مکیه جلد هفتم ، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383 صفحه 394

- [(ما من مخلوق الا و فیه نفس دعوی ربوبیه) و ما من شیء من المخلوقات الا و فیه نفس دعوی ربوبیه، لما یکون عنه فی الکون من المنافع و المضار. فما من شیء فی الکون الا و هو ضار نافع. فهذا القدر فیه (هو) من الربوبیه العامه، و بها یستدعی ذله الخلق الیه. الا تری الانسان، علی شرفه علی سائر الموجودات بخلافته، کیف یفتقر الی شرب دواء یکرهه طبعا، لعلمه بما فیه من المنفعه له: فقد عبده، من حیث لا یشعر، کرها. و ان کان من الادویه المستلذه لمزاج هذا المریض- و هو قد علم ان استعماله ینفعه- فقد عبده، من حیث لا یشعر، طوعا و محبه. و کذا قال الله: و لله یسجد من فی السماوات و الارض طوعا و کرها - و خذ الوجود کله علی ما بینته لک. (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه (عثمان یحیی)، 14جلد، دار احیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1994 م. ج14، ص: 234 ، 235)]