خلق امثال

[محیی الدین ابن عربی]
ای موحد یکتاپرست! کجا می روی؟ تو که توحد می کنی، توحیدت گواهی می دهد که تو شرک آورده ای، زیرا توحید جز از موحد و موحد اثبات نمی شود، بنابراین از جمع ناگزیر است، پس از اشتراک ناگزیر است، در این صورت مشرک، جز به ستونی قوی تکیه نداده، ازاین روی بازگشتش به رحمت است – در سرایی که به ذات خود اقتضای غضب دارد – تا آنکه سلطان رحمت قوی تر ظاهر گردد، زیرا سرای نعیم معین است، شاعر گوید: « احلی من الامن عند الخائف الوجل = شیرین تر از امنیت و امان – نزد ترسان بیمناک» پس طعم و مزه ی امان را از راه ذوق، کسی که در آن و مصاحب با آن است نمی چشد، بلکه قدرش را کسی می داند که بر آن ورود کرده است و در حال خوف و بیم بوده است، لذا طعمش را به محض ورودش می یابد، ازاین روی نعیم بهشت همراه با انفاس تجدد می یابد، همان طور که نعیم دنیا هم این گونه است، جز آنکه در آخرت آن کس حس می کند که تجدد بر او یا بدو خلق امثال را مشاهده می نماید، اما در دنیا خلق امثال را نه مشاهده می کند و نه احساس می نماید: « بل هو فی لبس من خلق جدید*= بلکه آنان از خلق امثال به شبهه دراند. ق/15» (1)
***
[یزدانپناه عسکری]
خلق امثال، مواجهه برای تطهیر بر آمده از درون، در سرایی که به ذات خود اقتضای غضب دارد، پس از رستگاری انسان خود آگاه درآمدن به سرای نعیم معین سلطان رحمت.

_____________
1 - فتوحات مکیه جلد 15 ، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383 صفحه 388
– [فیا ایها الموحد این تذهب و انت توحد توحیدک یشهد بانک اشرکت اذ لا یثبت توحید الا من موحد و موحد فالجمع لا بد منه فالاشتراک لا بد منه فما استند المشرک الا لرکن قوی و لهذا کان ما له الی الرحمه فی دار تقتضی بذاتها الغضب حتی یظهر سلطان الرحمه الاقوی لان دار النعیم معین قال الشاعر: احلی من الامن عند الخائف الوجل فلا یعرف طعم الامان ذوقا من هو فیه مصاحب له و انما یعرف قدره من ورد علیه و هو فی حال خوف فیجد طعمه لوروده و لهذا نعیم الجنه یتجدد مع الانفاس کما هو نعیم الدنیا الا انه فی الآخره یحس به من یتجدد علیه و یشاهد خلق الامثال فیه و فی الدنیا لا یشاهد خلق الامثال فیه و لا یحس به بل هو فی لبس من خلق جدید (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه «اربع مجلدات»، 4جلد، دار الصادر - بیروت، چاپ: اول، ج4 ؛ ص307)]