جمعیت انسان در خودش

1 شهریور 1404 - خواندن 3 دقیقه - 24 بازدید



[محیی الدین ابن عربی]

حضرت جمع – که اسم «جامع» راست – این حضرت را دوام در جمعیت است و جز جامع تعقل نمی شود، و آن را اثری جز جمع نمی باشد و جز برای تجمع تفرق نمی یابد، و دانستی که دلیل ضد مدلول است و دلالت کننده – و همو ناظر در دلیل است – اگر در آن و با آن مجتمع باشد، با مدلول نمی باشد، و دلیلت بر حق تعالی نفست است و عالم، چنانکه فرمود: «سنریهم آیاتنا = به زودی آیاتمان را نشانشان خواهیم داد – یعنی دلالت بر ما را - : فی الآفاق و فی انفسهم = در عالم و در نفوسشان – فصلت/53» و فرمود «ص»: « من عرف نفسه عرف ربه» تو را دلیل بر خودش قرار داده است، پس تو را به خودت جمع کرده و تو را از او – در حال جمعیت به خودت – جدا کرده است. (1)

***

[یزدانپناه عسکری]

طبیعت واقعی انسان در تعقل، مبتنی بر هزاران آگاهی و احساسات مجزای مجرد در جمعیت و وحدت به هم پیوسته نیروی حیات صورت می گیرد. در بازتابی از اسم جامع.

_____________

1 - فتوحات مکیه جلد 15 ، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383 صفحه 385 ، 386

– [(الجامع حضره الجمع) و لما کانت هذه الحضره لها الدوام فی الجمعیه و لا تعقل الا جامعه و ما لها اثر الا الجمع و ما تفرق الا لتجمع و قد علمت ان الدلیل یضاد المدلول و ان الدال و هو الناظر فی الدلیل اذا کان فیه و معه مجتمعا لا یکون مع المدلول و دلیلک علی الحق نفسک و العالم کما قال سنریهم آیاتنا ای الدلاله علینا فی الآفاق و فی انفسهم و قال من عرف نفسه عرف ربه جعلک دلیلا علیه فجمعک بک و فرقک عنه فی حال جمعک بک ثم. (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه «اربع مجلدات»، 4جلد، دار الصادر - بیروت، چاپ: اول، ج4 ؛ ص306 ، 307)]