«دیو درون انسان؛ نگاهی نمادین به داستان کوتاه هوشنگ گلشیری»

30 مرداد 1404 - خواندن 3 دقیقه - 63 بازدید

کتاب حدیث ماهیگیر و دیو یکی از داستان های کوتاه و متفاوت هوشنگ گلشیری ست. این اثر نسبت به سایر نوشته های پیچیده و ساختارشکن او، از زبان و ساختاری ساده تر برخوردار است و همین سادگی ظاهری، بستری ست برای انتقال مفاهیم عمیق و تامل برانگیز. گلشیری در این داستان کوتاه، موفق شده با ایجاز و روایتی نمادین، تصویری از چرخه قدرت، ظلم، و طمع انسانی ارائه دهد که به طرز هوشمندانه ای در لایه های پنهان داستان جای گرفته است. با ورود به محتوای داستان، آنچه بیش از هر چیز در ذهن مخاطب رسوب می کند، حضور مداوم و سیری ناپذیر شهوت قدرت و ثروت در وجود انسان است؛ نیرویی پایان ناپذیر که انسان را به بی وقفه ظلم کردن، سلطه جویی، و میل به برتری وادار می کند. این میل کور، نه تنها آرامش را از او می گیرد، بلکه او را تبدیل به ابزاری می کند برای سرکوب دیگران؛ زیرا در ذهن چنین انسانی، تنها راه بقا، نشستن بر قله ای ست که دیگران را در فرودست و زیر سلطه نگه دارد. در این میان، شخصیت خورشید کلاه و «خورشید کلاه ها»، نماد برجسته همین ظالمان همیشگی اند؛ کسانی که در هر دوره ای، با چهره ای متفاوت اما با ماهیتی مشابه، بر توده ها حکمرانی می کنند. آن ها با فریب، خشونت، و زر و زور، همواره قربانی می گیرند و این چرخه ی ظلم را زنده نگه می دارند. گلشیری با خلق این شخصیت، تلنگری به ما می زند که ظلم، یک پدیده تاریخی گذرا نیست؛ بلکه واقعیتی دائمی و همیشه زنده است که در هر مکان و زمانی، قربانیان تازه ای می طلبد. تلخ تر از این، اشاره ضمنی داستان به این حقیقت است که نه تنها ظالمان، بلکه خود طبیعت انسان و جامعه نیز گویی پذیرای چنین رویکردی ست. این میل به سلطه و این چرخه تکرارشونده، نه تنها ساخته دست یک یا چند فرد نیست، بلکه برآمده از درون آدمی ست. از همین رو، نباید هیچ گاه در انتظار تحقق آرمان شهری بود که در آن ظلمی نباشد و همه در آرامش و برابری زندگی کنند. چرا که شرایط و ساختارهای قدرت، همواره در مسیر بهره کشی از توده هاست، و آن چه در این میان نادیده گرفته می شود، رنج و زوال عوام و مردمان بی قدرت است.

حدیث ماهیگیر و دیو، در قالب روایتی ساده و افسانه وار، یادآور این واقعیت تلخ است که آن چه انسان را زمین گیر می کند، نه صرفا دیوان بیرونی، که دیو درون اوست؛ دیوی به نام حرص، قدرت طلبی و نادانی که تنها قربانی اش، خود انسان و انسانیت است.


✍️امیرمحمد جودی ثمرین

دانشگاه محقق اردبیلی