مدیریت شهری کارآمد و پایدار
امروزه دیگر در دنیا به شهرداری به عنوان پیمان کاری بزرگ که می بایست برخی از فعالیت های عمرانی و خدماتی شهر را انجام دهد، نگریسته نمی شود. بلکه شهرداری موسسه ای مدنی و برخاسته از مردم است که وظیفه فعالیت به سمت توسعه پایدار شهری و توسعه انسانی را بر عهده دارد. به همین دلیل است که شهرداری ها باید در کنار فعالیتهای سنتی و مرسوم خود به فعالیتهای فرهنگی، بهزیستی و زیست محیطی بپردازند.
در ایران، شهرداری به عنوان نهاد محلی و برخاسته از متن مردم منطقه، متولی اصلی اداره امور خدماتی، عمرانی و نوسازی شهری، ناچار است در قبال ایفای وظایف قانونی خود، به دلیل عدم وابستگی مالی به دولت و بودجه عمومی، به طرق مختلف و بر پایه قانون، عوایدی را کسب و به مصرف امور مورد نظر برساند. این در حالی است که این نهاد در عین استقلال مالی از لحاظ سیستم نظارتی، در وضعیت بینابینی قرار دارد و از استقلال کافی برخوردار نیست.
موضوع درآمدهای شهرداری مقوله بسیار مهمی است چرا که اگر شهرداری درآمد داشته باشد خدمات بهتری می تواند ارایه دهد و در نتیجه ارایه خدمات بهتر، استقلال شهرها از حکومت مرکزی اتفاق می افتد . اهمیت این موضوع در آن است که اساسا این روند می تواند زمینه ای برای تمرین دموکراسی نیز تلقی شود .
لازم به توضیح است که تا قبل از سیاست خودکفایی شهرداری ها در ایران مندرج در قانون بودجه سال ۱۳۶۲ ، بیشتر درآمد شهرداری ها مبتنی بر منابع دولتی بود ، ولی درپی سیاست های تعدیل اقتصادی، سهم پرداخت های مالی دولت به شهرداری ها کاهش جدی یافت . رشد سریع جمعیت شهری به همراه واگذاری برخی از وظایف دولت به شهرداری ها (که انتظار می رود در آینده وظایف بیشتری نیز به شهرداری ها واگذار شود)، موجب افزایش شدید نیازهای مالی شهرداری ها شده است. بخشی از این نیازها را از طریق مالیات های محلی، وجوه انتقالی از دولت مرکزی و دیگر منابع درآمدی شان برآورده می کنند. اما این منابع درآمدی نمی توانند تمام نیازهای سرمایه گذاری و عمرانی شهرداری ها را پوشش دهند .
از این رو، در این روند شهرداری ها برای تامین منابع مالی مورد نیاز به دنبال یافتن منابع جدیدی بودند ولی متاسفانه به علت اقتصاد ضعیف و بیمار ، چندان موفق نبودند ولی این مساله مانع از روی آوردن شهرداری ها به بازارهای مالی و مشارکت با بخش خصوصی به منظور تجهیز منابع مالی نشد. در مجموع این نهاد محلی تمام تلاش خود را برای کسب منابع جدید و عدم وابستگی به منابع سنتی به عمل آورد، می توان گفت در سال های اخیر، شهرداری ها پا به عرصه نوینی در زمینه کسب منابع درآمدی گذاشته اند که امید است با اتکا و عمل به آنها شاهد توسعه پایدار شهری در شهرداری ها باشیم .
بدیهی است در این میان از مهم ترین مسائل شهرداری ها در سرتاسر جهان ایجاد منابع کافی درآمد جهت تامین هزینه خدمات ارائه شده می باشد و بدیهی است که درآمد شهرداری ها از دو منبع تامین می گردد که عبارتند از منابع داخلی و منابع خارجی .
منظور از منابع درآمدی داخلی آن دسته از درآمدهایی هستند که مستقیما توسط شهرداری ها و به صورت عوارض و بهای خدمات گوناگون که بیشتر مربوط به اراضی و املاک هستند وصول می گردند و منابع درآمدی خارجی به آن دسته از درآمدهایی اتلاق می گردد که به جهت ارائه خدمت از طرف شهرداری وصول نمی شود؛ از جمله درآمدهای حاصل از سرمایه گذاری بخش خصوصی و مشارکت با شهرداری در اجرای پروژه های مختلف، فروش اوراق مشارکت، کمک های دولتی و غیره .
همانطور که در بالا اشاره شد رشد سریع شهرنشینی و معضلات و پیچیدگی های شهرهای امروزی، موجب گستردگی و تنوع وظایف و خدمات شهرداری ها شده است به طوری که شهرداری ها در حال حاضر به سازمان هایی چند وجهی و پیچیده تبدیل شده اند . در این میان ، انتظارات و خواسته های شهروندان نیز با گسترش ارتباطات و مدرنیزه شدن کلیه امور روز به روز در حال افزایش است و الزام توسعه خدمات شهری را طلب می نماید و ایجاب می کند برای رعایت حقوق شهروندی با این پدیده روبه گسترش، سنجیده و با برنامه ریزی برخورد گردد .
برخی از ویژگی های فعالیت های شهرداری ها بشرح زیر می باشند :
- پیجیدگی و تنوع وظایف
- اتکا به منابع مالی جهت انجام پروژه ها
- گستردگی وظایف
- نحوه تامین اعتبار
- وابستگی مالی شهرداری ها به شرایط جامعه
- وظایف فوری و ضروری
- فراگیر بودن اقدامات شهرداری ها
- تاثیرگذاری مستقیم بر نگرش شهروندان
آنچه که مسلم است درآمد شهرداری ها ، وابستگی شدیدی به ساخت و ساز در سطح شهر دارد لذا از این رو قوانینی جهت بررسی و تصویب در دستور کار قرار گرفته تا وابستگی شهرداری به درآمدهای ناپایدار را کاهش دهد که از آن جمله می توان به قانون مالیات بر ارزش افزوده به عنوان یکی از راهکارهای ممکن در این خصوص اشاره کرد که در سالهای اخیر پیاده سازی شده است .
اما از جمله راهکارهای دیگری که می توان در تحقق درآمدهای پایدار به آن اشاره کرد استفاده از منابع درآمد شهرداری ها به جهت سرمایه گذاری در بخش های مختلف می باشد. به عبارتی دیگر شهرداری ها می توانند با استفاده از امکانات و ابزارهایی که در اختیار دارند در زمینه های مختلفی سرمایه گذاری نماید و معمولا این نوع از سرمایه گذاری ها یا بازده کوتاه مدت دارند و یا بازده بلند مدت اما نهایتا هر دو به حصول درآمد برای شهرداری ها منجر خواهند شد.
از اقدامات دیگر می توان وصول مطالبات شهرداری ها از ادارات دولتی را مورد تاکید قرار داد که در واقع پرداخت آنها به نوعی پرداخت حقوق مردم محسوب می گردد؛ زیرا شهرداری ها نهادهایی مردمی هستند که با اخذ درآمد از مردم به اداره شهر می پردازند که بررسی ها نشان داده است که در سالهای اخیر بدهی سازمانهای دولتی به شهرداری ها رو به افزایش گذاشته و عدم پرداخت تعهدات مالی از سوی آنها به شهرداری ها می تواند منجر بروز بحران در صورت عدم تحقق درآمدها در حوزه شهرداری ها گردد .
بنابراین وجود درآمدی پایدار برای شهرداری، شهر را هم از ناپایداری نجات خواهد داد و هم شهر را در مسیر توسعه حرکت قرار می دهد . بدین ترتیب علاوه بر افزایش امکان شهرداری ها برای خدمت به مردم ، شرایط زندگی شهروندان را نیز بهبود خواهد بخشید . زیرا همانطور که اشاره شد دستیابی به درآمدهای پایدار، توسعه شهری پایدار را نیز به دنبال خواهد داشت .
لذا در راستای تحقق توسعه شهری پایدار می بایست شرایطی فراهم شود تا امکان بستر سازی توسعه پایدار انسانی و بهبود رفاه اجتماعی شهروندی، فراهم گردد که در این راستا می توان به برقراری عدالت اجتماعی، طراحی اقلیمی هماهنگ با محیط زیست انسانی، تقویت ساختارهای همبستگی اجتماعی همچون تعهد و مسئولیت پذیری، تقویت بنیان های اجتماعی و خانوادگی و ایجاد انتظام ساختاری در فضای شهری و بهبود بهره گیری از فضاهای شهری و افزایش رضایت شهروندی اشاره کرد.
۱۰- و در نهایت استفاده از تجارب سایر کلان شهرهای جهان که می تواند به صورت ملی یا محلی درآمده و راهگشای فعالیت های مختلف شهری باشد.
- راهکارهایی جهت دستیابی به توسعه شهری پایدار:
1. اداره و کنترل شهرهای بزرگ به خصوص کلان شهرها باید از منابع مالی قابل توجهی مانند منابع خارجی گسترش یابند؛ که برای جذب این سرمایه ها نیاز به همکاری قانون گذاران و حمایت دولت محترم می باشد.
2. شفاف سازی امور برای عامه مردم یکی دیگر از اقداماتی است که می بایست توسط شهرداری ها انجام گیرد. برای مثال در جلب سرمایه گذار می بایست میزان سود ، زیان ، طرح ها و نحوه مشارکت ، زمان و میزان بازگشت سرمایه به صورت کاملا شفاف مشخص باشد و یا هزینه های مختلف شهر با توجه به عوارضی که شهروندان پرداخت می نمایند واضح و روشن ارائه شود تا حس اعتماد را در میان مردم برانگیزد و نمایان سازد که آنچه به شهرداری پرداخت می گردد چگونه و در کجا برای خود شهروندان هزینه می شود.
3. فروش اوراق مشارکت که هم موجب جریان نقدینگی در فعالیت های شهری می گردد و هم باعث مشارکت مردم در توسعه شهرها می شود.
4. تشکیل کمیته های مختلف جهت تعریف منابع جدید درآمدی که به معرفی منابعی جهت کاهش وابستگی شهرداری ها به درآمدهای ساخت و ساز.
5. ایجاد بانک شهرداری ها نیز می تواند به عنوان تضمین اخذ وام های داخلی و خارجی و همچنین با جمع آوری وجه نقد مردم و بازپرداخت سود آنها، مردم را شریک در توسعه و عمران شهرها نمایند.
6. تخصیص بخشی از مالیات های محلی به شهرداری ها.
7. بازیافت زباله (طلای کثیف)
8. اجرای طرح مدیریت واحد شهری، که البته به معنی افزایش وظایف و هزینه های شهرداری نباشد بلکه به معنی مدیریت و ساماندهی کلیه امور شهری باشد.
9. مدیریت هزینه، که به منظور پرهیز از دوباره کاری ها، کارهای کارشناسی نشده، حرکت بدون برنامه ریزی ، سلیقه ای و یا بخشی تصمیم گرفتن و عدول از تصمیمات گذشته و… می باشد زیرا هر یک از این تصمیم گیری های غلط هزینه های زیادی را بر شهروندان تحمیل می نماید. لذا همان گونه که در ابتدای سال برنامه های عمرانی مشخص می گردند می بایست برنامه های مدیریت هزینه نیز تعیین شود.
بنابراین کلیه فعالیت های شهری برای ارایه خدمات مناسب از جمله ایجاد و حفظ و نگهداری معابر و راه ها، ایمنی عمومی، جمع آوری و دفع مناسب فاضلا ب ها، تامین و توزیع آب آشامیدنی سالم، جمع آوری زباله و ایجاد محیط شهری مطلوب، همچنین ارایه سیمای مناسب تری از فضاهای شهری، طراحی فضاهای گذران اوقات فراغت مردم، ارتقای سطح کالبدی و فیزیکی شهرها، به صورت مستقیم بر درآمد سرانه ملی و منطقه ای اثر می گذارد.
لذا ایجاد مدیریت کارآمد شهری، در حقیقت تولید و ارایه خدماتی عمومی است که همه مردم در سطح محلی، منطقه ای و ملی از آن بهره می برند و این بدان معناست که شهرها ، بستری برای رشد اقتصادی و توسعه پایدار در کل کشور هستند.
شهر ، سیستمی باز است که ساختارهای این سیستم ، هر کدام دارای کارکردهای خاص خود است و این عملکردها و کارکردها در پیوستگی زمانی و مکانی، فضایی، در حال تغییر و تحول و همچنین در حال باز تولید در مدیریت شهری هستند .
ولی بایستی توجه شود کل سیستم شهر ، چیزی فراتر از تمام اجزا، ساختارها، کارکرد و عملکردهای آن است، یعنی اگر ساختارها و عملکردهای یک شهر از هم منفک و تجزیه شوند، پیوند دوباره آنها دیگر شمایل سیستم شهر را ندارد.
به عبارت دیگر ، شهر سیستمی پویا است که عملکرد ساختارهای آن، پیوسته با هم تعامل دارند; برای تنظیم این روابط و پایداری سیستم، هماهنگی و یکپارچگی در مدیریت آن ضروری است و ما نمی توانیم کارکردهای مختلف شهر را به مدیریت منفک و بدون ارتباط با هم بسپاریم و انتظار بهبود وضعیت داشته باشیم .در این میان یکی از اصلی ترین موانع فراروی مدیریت شهری، به خصوص در کلان شهرها، چند پارگی مدیریت شهری در عرصه سیاستگذاری، تصمیم سازی، برنامه ریزی، هدایت و نظارت است.
براساس مطالعات عمیق و روشنگر پژوهشگران عرصه مدیریت شهری، از شهرنشینی فراگیر و در حال رشد گریزی نیست و از طرف دیگر این رشد همراه با ناپایداری هایی است، که گزارشات این ناپایداری ها، به خصوص از نظر زیست محیطی، اقتصادی و کالبدی نگران کننده است.
مشاهدات روزمره ما تایید کننده نابسامانی و ناپیوستگی کارکردها و عملکردهای فضای شهری است و با توجه به این وضعیت پیش بینی می شود مسایل حاصل از شهرنشینی در آینده نزدیک جایگزین دغدغه های کنونی مدیران کلان مملکتی خواهد شد و نقش حاکمیتی پیدا خواهد کرد .
تا حدود سال های ۱۹۷۰ تاکید اصلی برای چاره جویی; سخت افزارانه و مبتنی بر رویکردهای از بالا به پایین، متمرکز، اقتصادی و کالبدی بود، نهایت این روند چاره جویی، پاسخگو به مسائل شهرسازی و به طور کلی شهرنشینی نبود و اکنون اجماع بر سر شیوه های مدیریت شهری نوین است و پاسخ ناپایداری های شهری را در ارتقای کیفیت شیوه مدیریت شهری جستجو می کند یعنی به طوری که منابع علمی جهان در بین عوامل اصلی تولید در هر شکلی چه مادی و چه معنوی سهم مدیریت و نیروی انسانی در توسعه بیشتر از سرمایه های مادی و سخت افزارانه می داند.
راه پایداری شهری از تغییر رویکرد مدیریت شهری می گذرد و مدیریت شهری خوب دارای پارامترهای مختلف و متنوعی چون کارآمدی، شفافیت، مشارکت طلبی، حق اظهارنظر همگانی، انصاف، دانایی محوری و … است . به علاوه آنکه یکی از مولفه های مهم مدیریت شهری برای رسیدن به شهر پایدار یکپارچگی در عرصه سیاستگذاری، تصمیم سازی، اجرا و نظارت است.
مدیریت شهری کارآمد و پایدار کل امور محلی سیستم شهر را بایستی برنامه ریزی، سیاستگذاری، هدایت، ساماندهی، نظارت و هماهنگی کند. بنابراین اموری چون تهیه طرح های توسعه شهری، مدیریت زمین و مسکن، امور آموزش و پرورش، حمل ونقل، بازیافت، مدیریت اسکان غیررسمی، نواحی کهن و قدیمی شهر، گردشگری، امور فرهنگی، محیط زیست و … جزو وظایف محلی و به عبارتی در حوزه اختیارات شهرداری ها و شوراها هستند، در حالی که مدیریت شهری ما در شرایط کنونی بین ۲۵ نهاد دولتی و شهرداری تقسیم شده است.
ناراحت کننده تر از این وضعیت این است که این متولیان گوناگون فاقد هماهنگی و همسو نگری هستند، نتیجه این چندپارگی در مدیریت شهری باز تولید مسایل شهری چون ترافیک، اسکان غیررسمی، اشتغال غیررسمی، بورس بازی زمین و مسکن و مسایلی گسترده ای از این دست است.
گاهی در بین مدیران و یا حتی پژوهشگران، شکل گیری مدیریت یکپارچه و وحدت سازمانی نهادهای خدمات رسان شهری را نهایت برنامه های مدیریت شهری، آرزو و چشم انداز بلندمدت مدیریت شهری دانسته لیکن در حالی که واقعیت این است که در صورت اتفاق افتادن چنین هدفی، هنوز تا رسیدن به شهر پایدار و انسانگرا فاصله زیاد است.
لذا مدیریت شهری باید خود را ملزم به رعایت اهدافی چون دیدگاه های شهر پایدار و انسانگرا و در نهایت سیاستهایی با روایی خوب چون انصاف، شفافیت، پاسخگویی، پاک حسابی، حق اظهارنظر همگانی، مشارکت طلبی و … بداند.
به فرض اتفاق افتادن دیدگاه ها و خواسته های مدیریت یکپارچه و هماهنگ ، تازه مدیریت شهری ما در شرایطی قرار می گیرد که حداقل ۵۰ سال پیش توسط مدیریت شهری در دیگر شهرهای جهان تجربه شده است. پس بنابراین مدیریت یکپارچه شهری گام اولیه در پایداری شهری است نه چشم انداز و هدف درازمدت مدیریت شهری.
منبع : monajemi.ir