نظام سازی و حکمرانی با رویکرد افزایش کارآیی نظری و عملی نظام سیاسی اسلامی در دنیای معاصر

14 مرداد 1404 - خواندن 4 دقیقه - 190 بازدید

نظام سازی و حکمرانی

با رویکرد افزایش کارآیی نظری و عملی نظام سیاسی اسلامی در دنیای معاصر

مقدمه
در روزگاری که نظام های سیاسی در معرض چالش های پیچیده و فزاینده ای قرار دارند، پرسش از کارآمدی و پایداری الگوهای حکمرانی بیش از گذشته اهمیت یافته است. در این میان، نظام سیاسی اسلامی، به عنوان الگویی مبتنی بر وحی، عقلانیت دینی و عدالت محوری، با دو پرسش بنیادین مواجه است: نخست، آیا این نظام توانایی نظری لازم برای تبیین مسائل نوین را دارد؟ و دوم، آیا ظرفیت عملی لازم برای اداره بهینه جوامع پیچیده امروز را داراست؟ پاسخ به این پرسش ها در گرو بازخوانی مفهوم «نظام سازی اسلامی» و بازتعریف «حکمرانی دینی» در پرتو اقتضائات عصر حاضر است.

نظام سازی اسلامی؛ از مبانی تا نهادسازی
نظام سازی در اندیشه سیاسی اسلام، فرآیندی است از استخراج مبانی ارزشی از منابع اسلامی و ترجمه آن ها به سازوکارهای نهادی و اجرایی. برخلاف تصور رایج که گاه اسلام را صرفا دین اخلاق یا عبادت می پندارد، میراث تمدنی اسلام نشان داده که آموزه های دینی قابلیت طراحی ساختارهای حکومتی، اقتصادی، قضایی و فرهنگی را دارند. با این حال، چالش امروز در ترجمه کارآمد این آموزه ها به مدل های اجرایی است، نه در غنای نظری منابع.

نظام سازی اسلامی نیازمند «فقه حکومتی»، «اندیشه راهبردی» و «تخصص نهادمند» است؛ به عبارتی، تعامل عمیق میان حوزه های علمیه، دانشگاه ها، مراکز سیاست گذاری و نهادهای اجرایی، شرط لازم برای تحقق حکمرانی دینی در میدان عمل است.

حکمرانی در دنیای معاصر؛ پیوند مشروعیت و کارآمدی
یکی از الزامات اصلی حکمرانی در دنیای امروز، تامین توامان مشروعیت و کارآمدی است. مشروعیت سیاسی در نظام اسلامی، از مبنای الهی و مردمی برخوردار است، اما در فقدان کارآمدی، این مشروعیت تضعیف می شود. به همین دلیل، کارآمدی نه صرفا مزیت، بلکه شرط بقا و استمرار حکمرانی اسلامی است.

نظام های سیاسی در جهان امروز با ابزارهایی چون فناوری اطلاعات، شفاف سازی، پاسخگویی، سنجش عملکرد، عدالت توزیعی و نوآوری مدیریتی در پی افزایش کارآمدی هستند. حکمرانی اسلامی نیز نمی تواند از این ابزارها غفلت کند؛ بلکه باید آن ها را در چارچوب ارزش های دینی بازتعریف و بومی سازی کند.

نقش عقلانیت و تجربه در ارتقاء حکمرانی اسلامی
نظام سیاسی اسلام نه تنها تعارضی با عقل و تجربه ندارد، بلکه بر بهره گیری از آن ها تاکید می کند. استفاده از تجربیات بشری در حوزه حکمرانی، مادامی که مغایر با اصول شریعت نباشد، می تواند به افزایش کارآمدی نظام اسلامی منجر شود. در واقع، ترکیب «عقلانیت دینی» با «دانش بشری»، راهبردی ضروری برای تحقق حکمرانی کارآمد در عصر پیچیدگی و تحول است.

نتیجه گیری و راهبردهای سیاستی
برای آنکه نظام سیاسی اسلامی در دنیای معاصر کارآمد و پاسخ گو باقی بماند، باید گام های جدی در زمینه نظام سازی علمی، تحول نهادی و روزآمدسازی حکمرانی برداشته شود. بازطراحی ساختارهای تصمیم گیری، ارتقاء شفافیت، کاهش تمرکز قدرت، تقویت نهادهای نظارتی، و تربیت نیروهای متخصص متعهد، بخشی از الزامات حکمرانی نوین اسلامی اند.

نظام سیاسی اسلامی باید بتواند با حفظ ارزش های بنیادین، زبان و منطق اجرایی خود را با جهان امروز هم افق کند. این مهم جز با گفت وگوی بین رشته ای، تعامل نخبگان، و بازاندیشی در الگوهای سنتی ممکن نخواهد بود. تنها در این صورت است که حکمرانی اسلامی از یک آرمان نظری، به واقعیتی موثر در ساخت جامعه مطلوب اسلامی بدل خواهد شد.