محسن علمداری
295 یادداشت منتشر شدهمشکلات عملکرد دولت در بعد اجتماعی سازمان
هر دولتی در رابطه با اهداف توسعه نیاز به راهنمایی دارد.اهداف توسعه مستلزم رویه ای است که با ایجاد اهداف شروع می شود تا اجرا و اجرای اهداف. دلیل هدایت هدفمند به اقدام دولت در جهت اهداف توسعه این است که دولت بتواند در راستای اقدامات تعیین شده باقی بماند.هر هدفی بدون هدف راهی برای رفع نیازهای جامعه دارد.راهنمایی در تعیین اهداف به دولت کمک می کند تا بر مسیر خود متمرکز بماند. این همچنین به اشتراک عادلانه منابع بین مردم کمک خواهد کرد. کشورها نیازهای گسترده ای دارند و تعیین اهداف در مدیریت بدون برنامه ریزی و راهنمایی ممکن است منجر به تقسیم ناعادلانه منابع شود.به عنوان مثال، هدایت اقدامات دولت در شناسایی نیازهای مردم در نقاط مختلف کشور مفید خواهد بود.با انجام این کار، دولت همچنین منابعی را برای کمک به رفع نیازهای شناسایی شده جامعه شناسایی خواهد کرد. این راهنمایی ها از اقشار مختلف جامعه می آید.سازمان های غیردولتی، گروه ها، انجمن ها، سازمان های بین المللی و حتی افراد می توانند در بررسی عملکرد دولت در حوزه مدیریت عمومی نقش داشته باشند. بازوهای دولت نیز می توانند از نظر اداره خود به عنوان مهره یکدیگر بازی کنند. در این صورت قوه قضائیه موظف است در صورت بروز هرگونه تخلف، قوه مجریه را توصیه و اصلاح کند.اقدامات دولت با چالش های در نظر گرفتن وابستگی های متقابل متعدد و پیچیده تغییرات اجتماعی مواجه است. همانطور که قبلا بحث شد، تغییر اجتماعی یک فرآیند پیچیده و چند وجهی است که ممکن است حتی برای دولت نیز دشوار باشد. تغییرات اجتماعی با اتکای متفاوت به دولت صورت می گیرد.این اتکا به دولت شاید از طریق نیاز به حمایت مالی و حتی منابع مادی برای تسهیل تغییرات اجتماعی و اقتصادی است. عوامل موثر بر تغییرات اجتماعی، ممکن است داخلی یا خارجی باشد، همه اینها به دنبال حمایت از دولت هستند. در این صورت مناطق و مناطق مختلف کشور خواستار این حمایت ها خواهند شد.مسئله اصلی در این رویداد، روند تصمیم گیری است که دولت باید اتخاذ کند، زیرا تصمیم می گیرد از کدام مناطق حمایت کند و از کدام مناطق حمایت نکند. پیچیدگی در تخصیص منابع باعث می شود که دولت از نظر تغییرات توسعه ای با چالش هایی مواجه شود. در نظر گرفتن عوامل موثر بر تغییر اجتماعی، نیاز به هوش چند متخصص در مدیریت دارد.تغییرات اجتماعی می تواند با عوارض جانبی دیگری مانند جنگ، تنش قومی، اتحادیه کارگری، رقابت برای منابع و جنبش حقوق بشر همراه باشد.این عوارض جانبی منفی به این معنی است که دولت برای جلوگیری از وقوع این تاثیرات، نهادهای خود را در مدیریت عمومی افزایش می دهد. اداره دولتی باید نیروی کار و منابع خود را افزایش دهد، اما این نیز چالشی برای دولت خواهد بود .در نهایت، یکی دیگر از مشکلات اقدامات دولت، تضمین پویایی و نوآوری مدیریت دولتی است. مدیریت دولتی برای پاسخگویی به نیازهای جامعه باید خودانگیزه و پیشگام باشد. برای موثر و موفقیت آمیز بودن فرآیند مدیریت دولتی، مقامات مربوطه باید شهروندان را در قوانین و مقررات آن مشارکت دهند.این مشارکت تضمین می کند که مردم هدف و سودمندی مدیریت دولتی را درک می کنند. پویایی مدیریت دولتی تضمین می کند که تغییرات توسعه ای می تواند بدون دخالت کامل دولت رخ دهد. مردم در نوآوری و ایجاد تغییرات جدید توسعه ای و کاهش اتکا به دولت مسئول خواهند بود.در این صورت بار اجرا و اجرای تغییرات توسعه ای باعث کاهش مسئولیت پذیری افراد در قبال نیازهای خود می شود. دادن قدرت به مردم برای اعمال و اجرای تغییرات توسعه ای خود، چالش های متعددی را برای دولت ایجاد می کند.دولت باید سازوکارهای مناسبی را برای انتخاب فرد مناسبی که بتواند به پویایی اداره دولتی کمک کند، ایجاد کند. با این حال، این امر مستلزم منابع بیشتری مانند منابع مالی و مادی برای نگهداری افراد شاغل است.