حرفه معماری و نقش آفرینی معماران کنشگر

1 مرداد 1404 - خواندن 4 دقیقه - 264 بازدید

در گذار تاریخی سه دهه اخیر، حرفه معماری در بستری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیک، با دگرگونی های عمیقی مواجه شده است. معمارانی که پیش تر در تعامل مستقیم با جامعه و محیط زیستی خود قرار داشتند، به تدریج از این پیوندهای ملموس فاصله گرفته اند. این تغییر رویکرد، از یک سو در پی تخصصی شدن دانش ها و انشعاب رشته ها به حوزه های فنی، مهندسی و هنری بوده و از سوی دیگر، تحت تاثیر تحول در نگرش فلسفی به انسان، فضا و جهان قرار گرفته است. به همین واسطه، معماران کنشگر که زمانی به مثابه راویان تمدن و حافظان هویت فرهنگی شناخته می شدند، امروزه در هویتی چندلایه و گاه متناقض قرار گرفته اند. این وضعیت، ضرورت بازتعریف نقش معمار در عصر حاضر را دوچندان می سازد.

در چنین فضایی، پرسش هایی بنیادی مطرح می شود: معمار کیست؟ آیا معمار صرفا یک طراح فنی است یا هنرمندی خلاق و اندیشه ورز؟ آیا صرف چیدمان مصالح و عناصر فیزیکی، معمار را از خالق فضاهای زیستی متمایز می سازد؟ معمار چه مسئولیتی در قبال جامعه، فرهنگ و تاریخ بر دوش دارد؟

معماری، پیش از آن که محصولی مادی باشد، نوعی جهان بینی است؛ هنری ترکیبی که ریشه در تجربه زیسته انسان دارد و هدف آن، معنا بخشیدن به فضا و سازمان دهی زیست انسانی در جهان است. در این تعریف، معمار صرفا سازنده نیست، بلکه واسطی است میان اندیشه و کالبد، میان گذشته و آینده، و میان خواست اجتماعی و خلاقیت فردی. معمار در جست وجوی پاسخ هایی است که نه تنها نیازهای عملکردی، بلکه آرمان های فرهنگی و ارزش های زیبایی شناختی را نیز در برگیرد. از این رو، هر اثر معماری، بازتابی است از سطح درک، تجربه و جهان بینی معمار آن.

درک حرفه معماری به مثابه یک «کنش»، مستلزم فهم چندلایه ای از رابطه انسان با فضاست. معماری، برخلاف سایر هنرها، مستقیما با زندگی روزمره درآمیخته است؛ انسان در فضا تنفس می کند، حرکت می کند، می اندیشد، و تجربه های زیستی خود را شکل می دهد. این درهم تنیدگی میان معماری و زیست انسانی، مسئولیت معمار را فراتر از ساخت وساز صرف قرار می دهد. او نه تنها خالق فرم، بلکه سامان دهنده ی معنا در فضاست. از این منظر، تحلیل فضاهای گذشته، بازیابی مفاهیم کالبدی که در دل ساختارهای تاریخی نهفته اند، و بازآفرینی آن ها در زمینه ای معاصر، از وظایف بنیادین معمار کنشگر است. بازاندیشی در کیفیت فضاهای موجود و تلاش برای ارتقاء آن ها، بخشی جدانشدنی از حرفه معماری است. چرا که عنصر بنیادین همه ساختارهای معماری، چه تاریخی و چه معاصر، «فضا»ست؛ و در نهایت، این معمار است که صلاحیت تدبیر آن را دارد.

معماران کنشگر با درک پیچیدگی های اجتماعی و زیستی، می توانند نقش موثری در طراحی فضاهای شهری ایفا کنند. آن ها باید بتوانند در تعامل با کاربران، تصمیم گیری هایی معنادار اتخاذ کرده و از تولید فضاهایی بی هویت جلوگیری نمایند. برای نمونه، در طراحی فضاهای عمومی، فهم لایه های فرهنگی، رفتارهای اجتماعی و نیازهای روانی کاربران، امری حیاتی است. معمار کنشگر، فضا را نه به عنوان ظرفی خنثی، بلکه به مثابه بستری پویا برای کنش های انسانی در نظر می گیرد. چنین رویکردی، نیازمند نگاهی میان رشته ای است که در آن دانش معماری، جامعه شناسی، انسان شناسی و روان شناسی محیطی با یکدیگر پیوند می خورند...

متن کامل این یادداشت را در شماره 7 فصلنامه معماری، هنر طراحی با رویکرد میان رشته ای بخوانید.

https://aadzign.com/