روستاهای آینده؛ احیای امید در دل توسعه شهری

31 تیر 1404 - خواندن 2 دقیقه - 125 بازدید

روستاهای آینده؛ احیای امید در دل توسعه شهری

در دهه های اخیر، ایران شاهد رشد بی سابقه شهرنشینی بوده است؛ فرایندی که بسیاری از آن به عنوان نشانه ای از توسعه و پیشرفت یاد می کنند. با این حال، در سایه این روند پرشتاب، روستاها—به عنوان خاستگاه فرهنگی، تولیدی و هویتی جامعه ایرانی—در معرض چالش های جدی قرار گرفته اند؛ چالش هایی که آینده آن ها را با ابهام و نگرانی همراه ساخته است.

مهاجرت بی رویه از روستاها به شهرها، نه تنها موجب گسترش حاشیه نشینی و فشار بر زیرساخت های شهری شده، بلکه باعث تضعیف بافت اجتماعی، کاهش بهره وری کشاورزی، و گسست فرهنگی در مناطق روستایی نیز گردیده است. روستاهایی که روزگاری کانون تولید و خودکفایی ملی بودند، امروز در خطر خالی شدن از سکنه، فراموشی و نابودی تدریجی قرار گرفته اند.

اما آیا این روند برگشت ناپذیر است؟ به نظر می رسد که پاسخ این پرسش، منفی است؛ به شرط آن که نگاه سیاست گذاران، از تمرکز صرف بر توسعه شهری به سوی ایجاد توازن منطقه ای و احیای قابلیت های روستاها معطوف شود. روستاها ظرفیت های نهفته ای دارند که در صورت برنامه ریزی درست، می توانند به عنوان پیشران های توسعه پایدار مطرح شوند: از گردشگری روستایی و صنایع دستی گرفته تا کشاورزی دانش بنیان، اقتصاد دیجیتال و زیست بوم های محلی.

بازآفرینی روستاها نیازمند نگاهی نو است؛ نگاهی که در آن روستا نه یک منطقه ی عقب مانده، بلکه بستری برای نوآوری، مشارکت اجتماعی و زندگی پایدار تلقی شود. توسعه زیرساخت های ارتباطی، آموزش های مهارتی، تقویت اقتصاد محلی و ایجاد مشوق های بازگشت به روستا می تواند این افق را به واقعیت نزدیک تر کند.

روستاهای آینده، اگر به درستی دیده شوند، نه تنها می توانند از مهاجرت جلوگیری کنند، بلکه به کانونی برای مهاجرت معکوس تبدیل می شوند؛ مهاجرتی که در آن امید، اشتغال، رفاه و هویت، همه در دل یک توسعه متوازن و انسانی احیا می گردد.