تزاحم آزادی بیان و آزادی دین در نظام بین المللی حقوق بشر
تزاحم آزادی بیان و آزادی دین در نظام بین المللی حقوق بشر
یکی از چالش های مهم در نظام بین المللی حقوق بشر، تزاحم میان آزادی بیان و آزادی دین است. این دو حق که هر یک به تنهایی از ارکان بنیادین حقوق بشر به شمار می روند، در مواردی می توانند با یکدیگر در تعارض قرار گیرند، به گونه ای که اجرای یکی ممکن است به محدود شدن دیگری منجر شود.
زمینه تاریخی و حقوقی
پس از جنگ جهانی دوم و در پاسخ به فجایع انسانی آن دوران، حقوق بشر به عنوان یک گفتمان جهانی تثبیت شد. ماده 68 منشور سازمان ملل متحد، به شورای اقتصادی و اجتماعی این سازمان اجازه داد نهادهایی برای ترویج حقوق بشر تاسیس کند. کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد که در سال 1946 تاسیس شد، مسئول تدوین اسناد بنیادین در این حوزه بود. نخستین محصول این تلاش ها، اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948) بود که بدون رای مخالف در مجمع عمومی به تصویب رسید. در ادامه، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تدوین و مورد پذیرش دولت ها قرار گرفتند.
در میان حقوق شناخته شده در این اسناد و نیز اسناد منطقه ای مانند کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر و منشور آفریقایی حقوق بشر و ملت ها، دو حق آزادی بیان و آزادی دین جایگاه ویژه ای دارند. سابقه این دو حق به قرن هجدهم میلادی بازمی گردد، زمانی که در اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه (1789) و اولین اصلاحیه قانون اساسی ایالات متحده آمریکا (1791)، به صراحت به آن ها اشاره شد.
چالش های اجرایی و مصادیق تزاحم
اگرچه حقوق آزادی بیان و آزادی دین در سطح بین المللی و ملی به رسمیت شناخته شده اند، اما واقعیت میدانی نشان از نقض مستمر و یا محدودسازی این حقوق در بسیاری از کشورها دارد. گزارشگر ویژه سازمان ملل در حوزه آزادی بیان تصریح می کند که تصویب اسناد حقوق بشری، به تنهایی نمی تواند اجرای موثر این حق را تضمین کند. به موازات این دیدگاه، گزارشگر آزادی دین یا عقیده نیز تاکید دارد که وجود قوانین داخلی، سیاست های دولتی و یا گفتمان های فرهنگی در کشورهای مختلف، مانعی جدی بر سر راه تحقق آزادی کامل دین یا عقیده است.
نکته مهم و محل نزاع، آنجاست که در برخی موارد، اجرای آزادی بیان می تواند منجر به توهین یا تعرض به باورهای دینی شود؛ در حالی که پیروان ادیان، این امر را نقض آزادی دین و اعتقاد خود می دانند. از سوی دیگر، حمایت مطلق از باورهای دینی و جرم انگاری انتقاد یا اظهار نظر در این حوزه، می تواند آزادی بیان را به طور جدی محدود کند.
تفسیر و رویکرد نهادهای بین المللی
نهادهای ناظر حقوق بشر، مانند کمیته حقوق بشر سازمان ملل، تلاش کرده اند تا با ارائه تفاسیر حقوقی، راه حل هایی برای این تزاحم پیشنهاد دهند. اصل توازن، به معنای یافتن راه حل میانه ای که از یک سو آزادی بیان را تضمین کند و از سوی دیگر به آزادی دین احترام بگذارد، در راس این تلاش ها قرار دارد. بر اساس رویه ها و تفاسیر موجود، بیان دیدگاه های انتقادی نسبت به دین، در صورتی که حاوی نفرت پراکنی، تحریک به خشونت یا تبعیض نباشد، باید به عنوان بخشی از آزادی بیان شناخته شود. در مقابل، باورهای دینی نیز باید از مصونیت فرهنگی و اجتماعی برخوردار باشند، به گونه ای که امکان عمل به دین و ابراز عقیده برای همه افراد فراهم باشد.
نتیجه گیری
تزاحم میان آزادی بیان و آزادی دین، یکی از پیچیده ترین و حساس ترین مسائل حقوق بشر در دوران معاصر است. حل این چالش نیازمند تفسیر دقیق و واقع گرایانه از متون بین المللی، لحاظ کردن شرایط فرهنگی جوامع مختلف و ایجاد سازوکارهایی برای توازن میان این دو حق بنیادین است. تجربه کشورهای مختلف نشان می دهد که نه آزادی مطلق در بیان، و نه حمایت مطلق از دین، به تنهایی نمی توانند ضامن کرامت انسانی و همزیستی مسالمت آمیز باشند. از این رو، نظام بین المللی حقوق بشر باید همچنان به تلاش برای تحقق همزمان و متوازن این حقوق ادامه دهد.