هدف فضا؛ ایجاد مامنی برای فعالیت های انسانی
مفهوم فضا یکی از مفاهیم بنیادین در معماری؛ درحوزه فلسفه: افلاطون ماهیت فضا را ثابت که در حضور اشیا به صورت های مختلف ظاهر و هرگز صورتی شبیه به صورت اشیا نمی گیرد و ارسطو، فضا را مجموعه ای از مکان ها که بر هر چیزی مقدم به طوری که قابلیت پذیرش کمیت و کیفیت دارد و نیوتن وجود فضا و زمان را مستقل از اجسام و حوادثی که در آنها قرار دارند، تعریف می کند. از نظر نیوتن فضای مطلق بدون ارتباط با هیچ امر خارجی، همواره ثابت و متشابه الاجزاست. با توجه به اینکه فضای مطلق افلاطونی نیز برای انسان به جز در حضور اشیا غیرقابل درک است از این رو مفهوم فضای نسبی را به دو صورت که فضای نسبی بخشی از فضای مطلق است که در حضور اشیا قابل درک می شود و فضای نسبی از روابط میان اشیا به وجود می آید و قبل از آن وجود ندارد، تعریف می کند.
مفهوم فضای مطلق با رویکرد واقع گرایانه از دوره رنسانس گسترش اما قبل از آن ذره گرایان اتم ها از نظر هندسی تفکیک ناپذیر و میان آنها فضای تهی قرار دارد (فضا همچون خلا بی نهایتی است که اتم ها در آن حرکت می کنند). بنابراین نظریه فضای مطلق، وجود فضا را بر وجود اشیا و رویدادها مقدم و در مقابل نظریه فضای نسبی که وجود فضا را به حضور اشیا و رویدادها وابسته می داند. از نظر فضای نسبی، فضا وقتی که شی یا اشیایی وجود داشته باشند و میان آنها روابط معینی برقرار باشد، به وجود می آید (وجود فضا نسبت به وجود اشیا متاخر است) بدین ترتیب موجودیت فضا را به ادراک انسانی وابسته می کند؛ پس فضا مجموعه ای از روابط میان اشیاست.
در این میان با توجه به ماهیت ادراکی و شناختی فضا، این مفاهیم در حوزه معرفت شناسی به سه دیدگاه واقع گرایانه، انگارگرایانه و پدیدارشناسانه تقسیم شده که در نگرش انگارگرایانه فضا مستقل از اشیا نیست و تا جایی که اشیا هستند فضا و مکان می توانند وجود داشته باشند و فضا به معنای خلا و تهی وجود ندارد و اصالت خود را از پربودن پیرامون به دست می آورد. وجود فضا در نظر انگارگرایان به انسان و ویژگی های وی وابسته است؛ کانت، فضا را به مثابه یک شهود محض که تمام ابژه ها و روابط بین آنها را در برمی گیرد و فضا و زمان صورت هایی هستند که انسان بر امور اعمال می کند (اساس آن در ذهن انسان و نه در دنیای خارج است).
متن کامل این یادداشت را در شماره 27 مجله کوچه باغ هنر و اندیشه بخوانید.
https://kooche.org
