تقطیع سیال شعر
تقطیع شعر کلاسیک فارسی در بازه ای حدودا هزار ساله شکلی ثابت و هندسه ای منظم داشته که نتیجه ی طبیعی استیلای وزن عروضی و طول مساوی مصاریع و ابیات بوده است.
اما با تحول عظیمی که نیما به تبع تحولات ادبی یکی دو قرن اخیر جهان در شعر فارسی به وجود آورد، تقطیع شعر مدرن فارسی نیز از اساس دست خوش تحول و به هم ریختگی شد.
دیگر مصرع ها طول ثابت و قوافی جای مشخصی نداشتند. به همین خاطر فرم مکتوب اشعار هم نمی توانست حالت سنتی اش را حفظ کند و شکلی پلکانی به خود گرفت؛ البته در شعر کهن فارسی نیز ابیات زیر هم نوشته می شد اما باید توجه داشت که واحد شعر کلاسیک بیت است و اگرچه در محور عمودی، ابیات یک شعر زیر هم نوشته می شوند، ولی باز هم نظم هندسی مشخصی دارند؛ درحالیکه در شعر نو، با توجه به تغییرات ساختاری اساسی، پلکانی نویسی با هندسه ی نامعین موضوعیت خاصی می یابد.
با این حال گرچه در شعر نیمایی طول مصرع ها دیگر مساوی نبود، اما همچنان نوعی منطق در تقطیع سطرهای شعر به چشم می خورد که حاصل وجود وزن عروضی و آهنگ آن، و نیز حضور گاه وبیگاه قافیه در شعر بود که با ظهور و غلبه ی شعر سپید این منطق نسبی نیز تا حدود زیادی رنگ باخت و جای خود را به سلیقه و تصمیم شاعر داد؛ یعنی در شعر سپید هرجا شاعر حس کند که سیاق و آهنگ کلام اقتضای وقف دارد، سطر را قطع می کند.
اما در دو سه دهه ی اخیر و با گسترش فضای مجازی، عامل دیگری نیز تا اندازه ای در تقطیع اشعار دخیل شده است و آن سلیقه ی مخاطب است.
گرچه مخاطبین حرفه ای شعر، غالبا به سلیقه ی شاعر و تشخیص او در تقطیع اشعار پایبندند اما گاه وبیگاه مشاهده می شود که بعضی از مخاطبین در تقطیع شعرها دست برده و تغییراتی مطابق ذوق و سلیقه ی خود در آن اعمال می کنند.
شایان ذکر است که کسانی چون احمد شاملو و عباس کیارستمی حتی در شعر کلاسیک نیز دست به نقطه گذاری و تقطیع متفاوت اشعار شاعران بزرگی چون حافظ زده و سعی کرده اند که آن ها را به شکل مدرن و امروزی نزدیک کنند که حرکتی جنجال برانگیز بوده و موافقان مخالفانی هم داشته است و اگرچه به دلیل وجود وزن و قافیه به عنوان مولفه های بیرونی بسیار مهم نمی توان آن را تغییر ماهوی در تقطیع شعر به حساب آورد و بیشتر جنبه ی تفننی دارد ولی نشان می دهد که تقطیع شعر ذاتا امری قطعی و تخلف ناپذیر نبوده و مخاطب نیز این امکان را دارد که برداشت و سلیقه ای خود را در آن اعمال کند و طبیعتا این امر می تواند در مورد شعر سپید اهمیت و نمود بیشتری داشته باشد.
بدیهی و طبیعی ست که این امر در نگاه اول خیلی به مذاق شاعران خوش نیاید و آن را نوعی دخالت نابه جا در کارشان قلمداد کنند اما شاید بتوان این مسئله را از زاویه ی متفاوتی نیز نگریست؛ یعنی مشارکت مخاطب در تکوین شعر و ادامه ی آن در ذهنیت و تلقی او.
نگارنده گاه شعر خود یا دیگر شاعران را در صفحات مجازی مشاهده کرده ام که با تقطیع متفاوتی منتشر شده اند و اگرچه آن را در نگاه نخست امری ناخوشایند دیده ام اما با دقت و بررسی بیشتر دریافته ام که این تقطیع متفاوت می تواند زوایای دیگری از شعر را مکشوف کند که چه بسا برای خود شاعر هم مخفی مانده است.
لذا شاید بتوان این مسئله یعنی دخالت مخاطب در تقطیع شعر را که ظاهرا روزبه روز هم بیشتر و گسترده تر می شود، با دیدی متفاوت به فال نیک گرفت و به نوعی تقطیع سیال در شعر قائل شد.