لنگ دراز؛ روایتگر فضا، زمان و حرکت (فیلمLonglegs ۲۰۲۴)
زمانی که معماری، عام ترین شکل هنر، با سینما ارتباط برقرار می کند، جذاب ترین پیوند هنری رخ می دهد.امروز رسانه ها دارای نقشی غیرقابل انکاری در میان افکار عمومی هستند و ازاین رو می توانند محلی باشند برای نمایش معماری و امکانی فراهم آورند که افراد جامعه به کسب تجربه ذهنی معماری فقط با تکیه بر ساختمان های ساخته شده و دارای حضور کالبدی اکتفا نکنند، زیرا ایده های یک معمار ممکن است نتواند بنا به دلایلی رنگ واقعیت به خود بگیرند.
روابط معماری و سینما اغلب از منظر بررسی فضا یا حرکت بوده است که از جوهره های مشترک هر دو عرصه است و چگونگی هویت بخشی و شخصیت پردازی در سینما همواره به واسطه معماری برای اندیشمندان دو رشته مطرح است؛ سینما، بازتابنده فضاها، محیط ها و اتفاقات و نشانه های مختلفی است که مخاطب با آن ها شروع به یادآوری و به خاطر سپردن فضاها می کند. در فیلم «لنگ دراز»، سکانس اول از خانه های ردیفی متحدالشکل با سقف های مثلثی طوسی رنگ با دیوارهای سفید آغاز می شود و امکان خیال پردازی در فضای مه آلود را به مخاطب می دهد. بازیگر اصلی، لی هارکر، در چند سکانس کلیدی در وسط صندلی ماشین نظاره گر اتفاقات و در حال کشف نقاط اشتراک بین خانه های ردیفی دختربچه های به قتل رسیده است. کارگردان با استفاده از تکنیک قرینگی کادرها و پرسپکتیو یک نقطه ای در فضا و تمرکز بر مرکز کادر (محل اتفاق)، به هندسه و نظم دادن به کادر تصویر کمک می کند. سرنخ ها کم کم مخاطب را به اشتراک هایی می رساند، مثل چیدن کاغذها روی زمین که آن هم به هندسه و نظمی خاص در چینش عناصر تصویر می رسد. واژه رویداد از دهه 1970 توسط برنارد چومی، معمار و نظریه پرداز وارد عرصه معماری شد و در پارک دولاویلت پاریس به اجرا درآمد. این پارک براساس نظرات ژاک دریدا و نویسندگانی چون ژرژ باتای با توجه به بعضی هنرها مثل سینما به شیوه جدیدی در معماری طراحی شد. چومی این پروژه را «مربع تهی» نامید؛ مربع تهی نشانگر مکانی است برای رخ دادن رویدادها، سازه معماری ای که خود را به عنوان نتیجه رویداد تعریف می کند، نه یک نهایت ثابت. این نظریه در معماری بر آن است تا معماری را از زمان و ابعاد سه گانه فضایی فراتر برده و نگاه ها را متوجه رویدادی کند که قرار است در آن رخ دهد که گاهی از آن به عنوان بعد چهارم یاد می شود .
در سینما عواملی چون فضا، محیط، رویداد، نماد و نشانه وجود دارد که به طور مستمر تداعی گر محیط های واقعی هستند که می توان با توصیف و تحلیل آن ها، به درک بهتری از مفهوم موردنظر فیلم رسید. کدها، نشانه ها، علامت ها، فضای سیاه و وهم آلود (فضاهای تاریک راهروی خانه ها) در این فیلم به کمک مخاطب می آید و او را دعوت به طی کردن پله ها و رسیدن به طبقه دوم (منبع نور) همانند دریچه ای برای کشف و تعریفی جدید از رویداد می کند...
متن کامل این یادداشت را در فصل ششم کوچه اسکوپ مجله کوچه باغ هنر و اندیشه بخوانید.
https://kooche.org/

