بتول قربانی سینی
16 یادداشت منتشر شدهبررسی نقاط ضعف در جنگ ایران و اسرائیل
پرسشی که پیش می آید این است که ما بعنوان کشوری که دهه ها اسراییل را به نایودی تهدید کردیم چقدر برای جنگ، تخصص و امادگی داشتیم؟!آیا تخصص ساخت موشک برای جنگ تمام عیار کافی بود؟! ضمن یاداوری نقاط قوتمان که همان موشک های بالستیک و... است؛از آنجاییکه رفع نقاط ضعف گاهی مهمتر از تاکید روی نقاط قوت است در این نوشتار به نقد نقاط ضعف در زمینه آمادگی برای جنگ می پردازم؛ متخصصین این حوزه گویا تفکرشان اینگونه بوده که وقتی موشک های خیبر شکن تولید می کنند دشمن جرات حمله نمی کند یا دشمن را آنچنان که باید واقعی تصور نکردند و می پنداشته اند وقتی ما هر روز ندای مرگ بر این و آن را سر می دهیم و حتی بازه زمان نابودیشان را مشخص می کنیم؛دشمن چلاق است و به هیچ راهکاری نمی اندیشد! عدم آمادگی ما در چندین مورد بوضوح و بدون حتی احتیاج به چشم غیر مسلح هم ملموس است:
1) عدم ساخت پناهگاه برای مردم بی پناه در زمان جنگ، در صورتی که طرف مقابل بخاطر تهدیدهایی که چندین دهه در معرضش بود نه تنها پناهگاههای بسیاری ساخته حتی در آپارتمان ها،اتاق های امنی تدارک دیده است.آیا متخصصین این حوزه، جان انسان که مهمترین اصل در جهان است را چنین بی ارزش محاسبه کرده اند یا اینکه روی انسانیت طرف مقابل که مردم بی گناه را مورد حمله قرار نمی دهند حساب باز کرده اند؟! چراکه اگر جانهای بسیاری گرفته شود اصولا جنگ و جهاد چه دستاوردی و برای چه کسی خواهد داشت؟!
2)یکی دیگر از عوامل پیروزی در یک جنگ، رضایت و همدلی لااقل اکثریت مردم از اعماق وجود است؛ هرچند ما از طریق رسانه به هر عنوانی نشان می دهیم که مردم همدلند اما متاسفانه واقعیت فرسنگ ها با این اظهار نظرها فاصله دارد. عدم رضایت مردم بعلت اختلاس ها و سواستفاده بعضی مسئولین و زیر فشار بودن مردم به دلایل گوناگون که منشا همگی آنها ناکارآمدی بسیاری از متخصصین حوزه کشورداری،اقتصادی و... است در دهه های اخیر خیلی از مردم را به بی حسی کامل رسانده که می توان مقاله ها در باب اثرات و عواقب این بی حسی نوشت.
3) عدم آمادگی دیگر، عدم شفاف سازی رسانه ملیست! دیگر یک مارش نظامی و غلو در قدرت، مقدس نمایی، کلیپ های حماسی و... تاثیر آنچنانی بر همراهی آحاد ملت ندارد؛اینکه بگوییم همه چیز عالیست و طرف مقابل بیچاره شده و دائم در پناهگاه است،اینکه در رسانه اعلام کنیم که سران حکومت ما در صحنه حضور دارند و طرف مقابل از ترس فلان جا پنهان شده و.... چیزی از واقعیت ماجرا کم نمی کند و بر افکار مردمی که سوشیال مدیا را به هر ترتیبی دنبال می کند نخواهد داشت؛ رسانه تنها زمانی می تواند همدلی مردم را داشته باشد که واقعیت ها را طوری بیان کند که هم صداقتش را نشان دهد هم تدابیر لازم برای به حداقل رساندن استرس و اضطراب ملت را بکار برد! اینکه تنها کلیپ ها و تصاویری نشان دهیم که از خود قهرمان بسازیم نسخه درد امروز جامعه نیست، صداقت در اخبار و ... یکی از موارد نسخه درد امروزی جامعه است.عدم صداقت ملت را از رسانه دور می کند.
4) ظلم،ظلم است چه از طرف نیروی خارجی باشد و چه از طرف نیروی داخلی و وقتی ما ادعا داریم می خواهیم ظالم خارجی را سر جایش بنشانیم ابتدا باید خودمان را از ظلم بری نماییم و گرنه ادعایمان، ادعایی بیش نیست؛ اینکه روزی بخاطر اظهار نظر مردم آنان را زندانی می نماییم و معاند می نامیم و یا بخاطر آشکار بودن تار موهایشان آنان را با بی احترامی سوار ون می کنیم و ... و در وقت حادثه همان مردم را ملت خطاب می کنیم،از اعتقاداتشان سواستفاده می کنیم، برایشان تصمیم می گیریم و بجایشان صحبت می کتیم،ظلمی پنهان و آشکارا در حقشان رقم می زنیم؛پیروزی واقعی پیروزی ست که اول خودمان از ظلم بری باشیم، صادق باشیم و از اعتقادات مردم در زمان احتیاج سواستفاده نکنیم؛ یادمان نرود تمامی وابستگان نزدیک امام حسین در صحنه جنگ کنارشان بودند در حالیکه خیلی از آقازاده های کنونی در خارج از کشور و اماکن امن هستند؛ از مردم بی پناه و پناهگاه چه انتظاری داریم!؟انتظار داریم تا بار دیگر خسارت ناشی از سو مدیریت و بی تخصصی بعضی مسئولین بر عهده مردم باشد؟! اگر الگوی ما طبق آن چه در این چند دهه در بوق و کرنا کرده ایم امام حسین است، امام حسین در روز واقعه فرمود هر کس می خواهد برود و بر کسی وظیفه ای نیست؛ امام حسین هیچگاه از جانب مردم و بجای مردم تصمیم نگرفت. دلیل تاثیرگذاری و ماندگاریش همین عدم سواستفاده از مردم و همین صداقتش بود.پس اگر می خواهیم آثار این جنگ مثبت و ماندگار باشد بهتر است لااقل از الگویی مانند امام حسین که سالها بر سر زبانمان است بویی ببریم! چراکه امام حسین بیشتر از آنکه به عزاداری ما نیاز داشته باشد به زنده نگه داشتن مکتب،رفتار و منش خود توسط شاگردانش دلشاد خواهد بود.
سخن آخر! کسی که از نقاط ضعف تان انتقاد می کند دشمن نیست بلکه به شما کمک می نماید تا دیر نشده نقاط ضعف خود را دریابید و برطرف نمایید؛ دشمن واقعی آن است که در پوستین دوست چنان شما را غرق در تشویق و اغراق در موفقیت های واقعی و کاذبتان می نماید که سرمست از پیروزی واقعی یا خیالیتان از سمت و سوی نقاط ضعف نادیده گرفته اتان ضربه مهلکی دریافت نمایید! پس انتقاد پذیر باشید نه انتقاد ستیز...