مقدمه ای بر [زمان و علیت] در دیدگاه (الثیاسیسم)

25 خرداد 1404 - خواندن 4 دقیقه - 41 بازدید

مقدمه ای بر فصل سوم کتاب (الثیاسیسم) : زمان و علیت (Temporality & Causality) از دستگاه فلسفی الثیاسیسم می شیم.

در این مقدمه بر فصل سوم کتاب (الثیاسیسم) به دو ستون بنیادین ادراک هستی می پردازیم:

1. زمان (به مثابه تجربه پیوسته حرکت در واقعیت)


2. علیت (به مثابه زنجیره معنای پیوسته رخدادها)


---

بخش نخست: زمان

۱. توصیف فلسفی

زمان در نگاه الثیاسیسم، خطی مکانیکی نیست.
بلکه جریان ادراکی پیوسته هستی در درون آگاهی ست.
گذشته، آینده و حال سه بعد مستقل نیستند؛
بلکه سه سایه از یک حقیقتند:
"شدن واقعیت."

زمان در این دستگاه، صرفا گذر نیست، بلکه نقشه درک است.
ما به کمک زمان، رخدادها را نه تنها درک، بلکه معنا می کنیم.


---

۲. تفسیر و بخش بندی زمان در الثیاسیسم

الف) گذشته: حافظه حقیقت

گذشته نه فقط مجموعه ای از اتفاقات،
بلکه تبلور حقیقت هایی ست که درک شده یا از دست رفته اند.
گذشته در الثیاسیسم، همیشه زنده است؛
چون در ذهن ما، پیوسته خود را بازآفرینی می کند.

ب) حال: محل ادراک

حال، نه یک نقطه در تقویم،
بلکه صحنه آشکار شدن حقیقت در ذهن آگاه است.
حال، لحظه ای ست که انتخاب، درک و تغییر ممکن می شود.

ج) آینده: پتانسیل نهان در واقعیت

آینده در این مکتب، از پیش تعیین شده نیست.
بلکه فضای آزاد تحقق معنا در دل واقعیت است.
آینده نه تنها کشف نشدنی ست،
بلکه تنها از طریق عمل و آگاهی لحظه حال، ساخته می شود.


---

۳. استدلال فلسفی برای مفهوم زمان

اگر حقیقت نیاز به کشف دارد، باید ظرفی برای ظهور داشته باشد.

زمان، نه فقط ابزار اندازه گیری، بلکه شرط پیدایش تجربه ادراک است.

پس، زمان نه در خارج، بلکه در ادراک آگاهی نسبت به واقعیت جریان دارد.


در نتیجه، زمان یک ساختار درونی هستی درک شده است.


---

۴. اثبات نهایی الثیاسیستی برای زمان

اگر ما تمام واقعیت را هم اکنون درک می کردیم،
دیگر زمان وجود نداشت.
اما چون حقیقت، درک شدنی ست و نه بلافاصله درک شده،
پس زمان همان فاصله میان وجود و ادراک آن حقیقت است.

زمان یعنی:

> «راهی که ذهن برای رسیدن به فهم حقیقت، در دل واقعیت طی می کند.»




---

بخش دوم: علیت

۱. توصیف فلسفی

علیت در الثیاسیسم، نه صرفا زنجیره مکانیکی علت و معلول،
بلکه معنای درونی پیوستگی پدیده ها در بطن واقعیت است.

در نگاه ما، هر علت تنها وقتی "علت" می شود که در آگاهی به صورت معنا درک شود.


---

۲. تفسیر و بخش بندی علیت در الثیاسیسم

الف) علیت ابژکتیو (خارجی):

ارتباط میان پدیده ها در دل واقعیت، صرف نظر از آگاهی ما.

ب) علیت سوبژکتیو (درونی):

ادراک ذهنی ما از چرایی رخدادها.

ج) علیت معنایی:

تفسیر آگاهانه ای که ما از ارتباط میان پدیده ها استخراج می کنیم
و به آن ها هدف، ساختار و نظم می بخشیم.


---

۳. استدلال فلسفی برای مفهوم علیت

اگر پدیده ای بدون درک چرایی اش اتفاق بیفتد، برای ما بی معناست.

پس «علت» تنها وقتی معنا دارد که در آگاهی به عنوان توضیح ظهور کند.


علیت حقیقی در الثیاسیسم، صرفا مکانیکی نیست،
بلکه معنابخش و وابسته به درک است.


---

۴. اثبات نهایی الثیاسیستی برای علیت

هیچ معلولی بدون علت نیست؛
اما هر علتی فقط وقتی معنا دارد که در آگاهی، مسیر تحول را روشن کند.

> علت در الثیاسیسم یعنی: «نقش معنا در پیوستگی واقعیت ها.»




---

نتیجه گیری نهایی فصل سوم: زمان و علیت

زمان، پرده جاری هستی است و علیت، ریسمان معنایی این پرده.
ما در زمان حرکت نمی کنیم؛
بلکه زمان، حرکت ما در درک حقیقت است.

علیت نیز صرفا رابطه ای خارجی نیست،
بلکه شهودی درونی از مسیر فهم علت ها و پیامدهاست.

> زمان، تنفس آگاهی ست؛
و علیت، مسیر معنا در این تنفس.