نظریه چرخه های شتاب دار بیابان زایی و نقد سیاست های توسعه ای

21 خرداد 1404 - خواندن 2 دقیقه - 60 بازدید

پدیده تخریب سرزمین و بیابان زایی در ایران در دهه های اخیر وارد مرحله ای جدید و شتاب یافته شده است که می توان آن را محصول مستقیم و غیرمستقیم سیاست های توسعه ای ناکارآمد و فقدان نگاه کل نگر در مدیریت منابع طبیعی دانست. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود، اقلیم خشک و نیمه خشک غالب، و فشار روزافزون بر منابع پایه، همواره مستعد فرسایش خاک، کاهش منابع آبی و تخریب پوشش گیاهی بوده است. اما آنچه امروز این روند را از حالت طبیعی خود خارج ساخته و به یک بحران ملی تبدیل کرده، ورود کشور به چرخه های معیوب تصمیم گیری های توسعه ای است که غالبا بدون ارزیابی های جامع زیست محیطی و بدون در نظر گرفتن محدودیت های اکولوژیک اتخاذ شده اند.

به همین خاطر نظریه «چرخه های شتاب دار بیابان زایی» معرفی میشود. این نظریه تبیین می کند که چگونه تعاملات ناهماهنگ میان سیاست های کلان اقتصادی، پروژه های بزرگ عمرانی و ضعف مدیریت منابع طبیعی، منجر به شکل گیری زنجیره هایی از فرایندهای مخرب می شود که در یکدیگر اثرگذار بوده و یکدیگر را تشدید می کنند. این چرخه ها شامل: بهره برداری افراطی از منابع آب، تغییر کاربری اراضی بدون ملاحظات اکولوژیک، تخریب پوشش گیاهی، تشدید فرسایش خاک، کاهش بارندگی موثر و در نهایت تسریع بیابان زایی هستند.

به همین منظور لازم است ضمن تحلیل وضعیت فعلی تخریب سرزمین در ایران بر پایه داده های مستند ملی و بین المللی، به نقد جدی سیاست های کلان توسعه ای کشور پرداخته شده و نقش مستقیم آنها در تسریع این چرخه ها تبیین شود. درپژوهش انجام شده به همین منظور ضمن معرفی یک نظریه جدید و بومی در حوزه بیابان زایی، تلاش میشود راهکاری برای توقف و معکوس کردن روند شتاب دار تخریب سرزمین در ایران ارائه شود.

یافته های نشان می دهد که بدون تغییر بنیادین در رویکرد توسعه کشور و جایگزینی نگاه اکولوژیک و پایدار به جای نگاه صرفا اقتصادی، نمی توان انتظار داشت چرخه های شتاب دار بیابان زایی متوقف شوند. این مسئله نه تنها امنیت غذایی و منابع آبی کشور را تهدید می کند، بلکه مستقیما آینده تمدن زیستی در مناطق مرکزی ایران را با خطر مواجه کرده است.شاهپور ابراهیمی بهار ۱۴۰۴