تصمیم گیری در فرآیند مدیریت استراتژیک

18 خرداد 1404 - خواندن 3 دقیقه - 78 بازدید




دانشگاه پیام نور (همه مراکز) 



دلایل توجه ویژه به مقوله مدیریت استراتژیک در تصمیم گیری های مدیریتی :


١. هرچند ادبیات مدیریت استراتژیک بر اداره اثربخش و توسعه بنگاه های اقتصادی متمرکز است، اما اغلب مباحث مدیریت استراتژیک در سطح فرد و جامعه نیز صادق است. به عنوان مثال همانگونه که یک بنگاه در مسیر پیشرفت خود به داشتن بیانیه ارزش ها، چشم انداز ماموریت، اهداف بلند مدت، استراتژیها و... نیازمند است، یک فرد یا یک نظام حکومتی نیز برای موفقیت و پیشرفت باید دارای بیانیه ارزش ها، چشم انداز، ماموریت، اهداف بلندمدت و استراتژی مشخص باشد.

۲. مدیریت استراتژیک علاوه بر سازمانهای اقتصادی و بازرگانی، در موسسات و سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی نیز کاربرد دارد. هر چند توسعه مبانی نظری مدیریت استراتژیک در ارتباط با بنگاه های اقتصادی و تولیدی بوده، اما در سال های اخیر تلاشهای بسیاری صورت گرفته است تا این ابزار مهم مدیریتی در کمک به سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی نیز به کار گرفته شود.

٣. مدیریت استراتژیک بر دو جنبه ابزاری و نگرشی به صورت توامان نگاهی ویژه دارد . توجه به یکی از این دو جنبه و غفلت از دیگری، باعث کاهش اثربخشی این ابزار مدیریتی می شود. بهره گیری از تفکر استراتژیک در فرایند تدوین استراتژیها، استفاده از مدل تحلیل صنعت مایکل پورتر، ترسیم چشم انداز، ماموریت و ... بیانگر جنبه نگرشی، و استفاده از تکنیک هایی نظیر ماتریس IEF، EFE مدل BCG مدل GE و نظایر آن، برای تجزیه و تحلیل عوامل محیطی عوامل داخلی و تدوین و انتخاب استراتژیها، نشان دهنده جنبه ابزاری مدیریت استراتژیک است.

۴. تمام تلاشهایی که در فرایند مدیریت استراتژیک صورت گرفته و تصمیماتی که اتخاذ می شود، باید در پی تخصیص بهینه منابع سازمانی باشد. تخصیص بهینه منابع به معنای تحلیل هزینه- منفعت در هر مورد و تصمیم گیری براساس آن است. در تحلیل هزینه- سود ، باید هزینه ها و منافع حاصل از یک تصمیم در ابعاد مختلف، مورد بررسی قرار گیرد. این ابعاد شامل هزینه ها و منافع فردی و جمعی، هزینه ها و منافع کوتاه مدت و بلندمدت و هزینه ها و منافع ریالی و غیر ریالی است.