ناترازی اجتماعی در کلانشهرهای ایران (ریشه ها، پیامدها و راهکارها)

11 خرداد 1404 - خواندن 12 دقیقه - 251 بازدید

ناترازی اجتماعی در کلانشهرهای ایران (ریشه ها، پیامدها و راهکارها)
✍️علیرضا قربانی – پژوهشگر اجتماعی

مقدمه: کلانشهرها به مثابه عرصه نابرابری
کلانشهرهای ایران در چند دهه اخیر به کانون اصلی تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تبدیل شده اند. رشد شتابان شهرنشینی، مهاجرت های گسترده از مناطق روستایی و شهرهای کوچک، و تمرکز نامتوازن منابع و امکانات در این شهرها، منجر به شکل گیری پدیده ناترازی اجتماعی شده است. این ناترازی، که در قالب شکاف عمیق طبقاتی، محرومیت نسبی، و نابرابری در دسترسی به خدمات شهری خود را نشان میدهد، کلانشهرها را به فضایی دوپاره تبدیل کرده است: از یک سو، مناطق مرفه با برخورداری از بالاترین استانداردهای زندگی، و از سوی دیگر، محله های فقیرنشین و حاشیه ایی که از ابتدایی ترین امکانات محروم هستند.
این نگاره با رویکردی تحلیلی-انتقادی، به بررسی علل ساختاری ناترازی اجتماعی در کلانشهرها ، پیامدهای آن بر جامعه شهری، و راهکارهای ممکن برای کاهش این نابرابری ها، با نگاه به کلیه کلانشهر های ایران می پردازد و معطوف به هیچ یک از کلانشهر ها به صورت خاص نمی باشد.

کلانشهر های ایران
ایران دارای 10 کلانشهر (شهرهای با جمعیت بیش از یک میلیون نفر) و 3 شهر در آستانه تبدیل به کلانشهر است که مهم ترین مراکز اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور محسوب می شوند. بر اساس آخرین آمار (سال ۱۴۰۲)، کلانشهرهای ایران به ترتیب جمعیت عبارتند از:

۱. تهران
- جمعیت: بیش از ۹ میلیون نفر (حاشیه نشین ها تا ۱۶ میلیون)
- مرکزیت: پایتخت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران
- مشخصات: دارای برج میلاد، برج آزادی، بازار بزرگ تهران و کوه های البرز
۲. مشهد
- جمعیت: حدود ۳.۵ میلیون نفر
- مرکزیت: مهم ترین شهر مذهبی ایران (حرم امام رضا (ع))
- مشخصات: قطب گردشگری مذهبی و صنعتی در شمال شرق ایران
۳. اصفهان
- جمعیت: حدود ۲.۲ میلیون نفر
- مرکزیت: قطب تاریخی، فرهنگی و صنعتی
- مشخصات: میدان نقش جهان، پل خواجو، سی وسه پل و صنایع بزرگ فولاد
۴. کرج
- جمعیت: حدود ۱.۹ میلیون نفر
- مرکزیت: شهر مهاجرپذیر نزدیک به تهران
- مشخصات: صنایع خودروسازی و مناطق مسکونی پرتراکم
۵. شیراز
- جمعیت: حدود ۱.۸ میلیون نفر
- مرکزیت: شهر فرهنگی و تاریخی (حافظ، سعدی، تخت جمشید)
- مشخصات: باغ ارم، حافظیه، صنایع پتروشیمی
۶. تبریز
- جمعیت: حدود ۱.۷ میلیون نفر
- مرکزیت: قطب صنعتی و تجاری شمال غرب ایران
- مشخصات: بازار تبریز (میراث جهانی یونسکو)، کوه عون بن علی
۷. قم
- جمعیت: حدود ۱.۳ میلیون نفر
- مرکزیت: مهم ترین شهر مذهبی پس از مشهد (حرم حضرت معصومه (س))
- مشخصات: مرکز حوزه علمیه و آموزش های دینی
۸. اهواز
- جمعیت: حدود ۱.۲ میلیون نفر
- مرکزیت: مرکز استان نفت خیز خوزستان
- مشخصات: صنایع نفت و گاز، رود کارون
۹. کرمانشاه
- جمعیت: حدود ۱ میلیون نفر
- مرکزیت: شهر مهم غرب ایران (تاریخی و تجاری)
- مشخصات: طاق بستان، صنایع غذایی و کشاورزی
۱۰. ارومیه
- جمعیت: حدود ۸۰۰ هزار نفر (نزدیک به مرز یک میلیون)
- مرکزیت: مرکز آذربایجان غربی و شهر چندفرهنگی
- مشخصات: دریاچه ارومیه (احیا شده)، صنایع کشاورزی

شهرهای در آستانه کلانشهر شدن:
- رشت (جمعیت ~۷۰۰ هزار نفر)
- زاهدان (جمعیت ~۷۰۰ هزار نفر)
- همدان (جمعیت ~۶۰۰ هزار نفر)

۱. عوامل و ریشه های ناترازی اجتماعی در کلانشهرها
۱-۱. نابرابری اقتصادی و شکاف درآمدی
یکی از بارزترین عوامل ناترازی اجتماعی در کلانشهرها، شکاف عمیق اقتصادی بین طبقات مختلف جامعه است. این شکاف در سه سطح قابل بررسی است:
الف) تمرکز ثروت در دست گروههای خاص
- نظام اقتصادی ایران در دهه های اخیر به سمت اقتصاد رانتی و انحصاری حرکت کرده است. این امر باعث شده تا ثروت در دست گروههای محدودی متمرکز شود، در حالی که طبقات متوسط و پایین با کاهش قدرت خرید مواجه شده اند.
- مشاغل پردرآمد عمدتا در بخش های دولتی، نفتی، و برخی صنایع انحصاری متمرکز هستند، در حالی که بخش عمده ای از جمعیت کلانشهرها در بخش غیررسمی اقتصاد (دستفروشی، کارگری روزمزد، خدمات کم درآمد) فعالیت میکنند.
ب) تورم و بحران مسکن
- تورم ساختاری در اقتصاد ایران، بویژه در بخش مسکن، باعث شده تا دسترسی به مسکن مناسب برای اقشار کم درآمد تقریبا ناممکن شود.
- سیاستهای نادرست در حوزه زمین و مسکن (مانند واگذاری زمین به پیمانکاران خاص، سوداگری زمین، و نبود برنامه ریزی برای مسکن اجتماعی) منجر به تشدید حاشیه نشینی و گسترش سکونتگاه های غیررسمی شده است.
ج) ناکارآمدی نظام مالیاتی
- نظام مالیاتی ایران نتوانسته است توزیع عادلانه ثروت را محقق کند. فرار مالیاتی گروه های پردرآمد و نبود مالیات تصاعدی واقعی، به گسترش نابرابری دامن زده است.
۱-۲. مدیریت ناکارآمدو برنامه ریزی شهری نامتوازن
حکمرانی شهری در ایران عمدتا متمرکز، ناکارآمد، و فاقد نگاه عدالت محور است. این امر در چند حوزه خود را نشان میدهد:

الف) تمرکزگرایی در تصمیم گیری ها
- بسیاری از تصمیمات کلان شهری نه توسط نهادهای محلی، بلکه توسط مراکز قدرت در پایتخت گرفته میشود. این موضوع باعث شده تا برنامه ریزی ها با نیازهای واقعی شهروندان همخوانی نداشته باشد.
- شوراهای شهر نیز به دلیل وابستگی سیاسی و مالی، اغلب توانایی لازم برای اجرای برنامه های عدالت محور را ندارند.
ب) توزیع ناعادلانه امکانات شهری
- اگر چه در کلانشهرهایی مانند تهران در سال های اخیر سعی شده تا فاصله میان جنوب شهر و شمال شهر کم تر شود اما هنوز هم تفاوت بین خدمات و امکانات بین مناطق شمالی و جنوبی به چشم می خورد . به صورت کلی در کلانشهر ها امکانات آموزشی، درمانی، و تفریحی عمدتا در مناطق شمالی و مرکزی متمرکز شده اند، در حالی که مناطق جنوبی و حاشیه ای از کمترین خدمات برخوردارند.
- پروژه های عمرانی بزرگ (مانند مترو، بزرگراهها، و پارکهای عمومی) عمدتا در مناطق مرفه اجرا میشوند، در حالی که مناطق کم برخوردار از توجه کمتری برخوردارند.
ج) ضعف در ساماندهی اسکان غیررسمی
- حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت کلانشهرهای ایران در سکونتگاه های غیررسمی زندگی میکنند. این مناطق که عمدتا فاقد مجوزهای قانونی هستند، از کمترین خدمات شهری (آب، برق، فاضلاب، امنیت) محرومند.
- رویکرد غالب مدیریت شهری به این مناطق، پاکسازی و تخریب بوده است، نه ساماندهی و ارتقای کیفیت زندگی.

۱-۳. مهاجرت بی رویه و فشار بر زیرساخت ها
مهاجرت گسترده از روستاها و شهرهای کوچک به کلانشهرها، یکی از عوامل اصلی تشدید ناترازی اجتماعی است:
الف) جذب نیروی کار ارزان بدون برنامه ریزی
- بسیاری از مهاجران به امید یافتن شغل بهتر به کلانشهرها می آیند، اما به دلیل نبود فرصت های شغلی مناسب، به بخش غیررسمی اقتصاد (کارگری ساختمانی، دستفروشی، خدمات پست) روی می آورند.
- این گروهها با درآمد ناپایدار، امکان اسکان در مناطق رسمی شهر را ندارند و به ناچار به حاشیه ها و سکونتگاه های غیررسمی پناه میبرند.
ب) کمبود زیرساخت های اساسی در مناطق مهاجرنشین
- مدارس، بیمارستانها، و سیستم حمل ونقل عمومی در مناطق حاشیه ای بسیار ضعیف است. این امر باعث تشدید چرخه فقر میشود، چرا که ساکنان این مناطق از حداقل فرصت های پیشرفت محروم میشوند.

۱-۴. گسست اجتماعی و فرهنگی
ناترازی اجتماعی تنها اقتصادی نیست، بلکه شکاف فرهنگی و هویتی نیز بین طبقات مختلف شهری ایجاد کرده است:
الف) شکل گیری خرده فرهنگ های حاشیه ای
- در مناطق کم برخوردار، به دلیل محرومیت های طولانی مدت، خرده فرهنگ های خاصی شکل گرفته که گاه در تقابل با ارزش های رسمی جامعه قرار میگیرد (مانند افزایش خشونت، بزه کاری، و اعتیاد).
- این مناطق اغلب از نظر امنیتی نیز با چالش های جدی روبرو هستند.
ب) کاهش سرمایه اجتماعی
- بی اعتمادی به نهادهای حکومتی در میان ساکنان مناطق محروم حاشیه ای که عمدتا هم غیر رسمی هستند نسبت به سایر بخش ها بیشتر است . این امر مشارکت آنها در برنامه های شهری را کاهش داده و شکاف بین دولت و مردم را عمیق تر میکند.

۲. پیامدهای ناترازی اجتماعی در کلانشهرها
۲-۱. افزایش ناهنجاری های اجتماعی
- مناطق محروم شهری به کانون جرائم سازمان یافته، قاچاق مواد مخدر، و خشونت های خیابانی تبدیل شده اند.
- احساس محرومیت نسبی در میان جوانان این مناطق، آنها را به سمت رفتارهای پرخطر سوق میدهد.
۲-۲. دوپاره شدن فضای شهری
- کلانشهرها به شهرهای دوگانه تبدیل شده اند: مناطق شمالی با برج های لوکس و مراکز خرید مدرن، و مناطق جنوبی با خانه های فرسوده و کوچه های تنگ و تاریک.
- این دوگانگی نه تنها کالبدی، بلکه اجتماعی و روانی نیز هست؛ ساکنان مناطق مختلف کمترین تعامل را با یکدیگر دارند.
۲-۳. تهدید امنیت ملی
- ناترازی اجتماعی در بلندمدت میتواند به ناآرامی های گسترده منجر شود. نمونه هایی مانند اعتراضات آبان ۹۸ نشان میدهد که چگونه نارضایتی های اقتصادی-اجتماعی میتواند به بحران های سیاسی تبدیل شود.
۲-۴. بحران زیست محیطی
- مناطق فقیرنشین اغلب با مشکلاتی مانند آلودگی هوا، کمبود آب، و مدیریت ناکارآمد پسماند روبرو هستند.
- این بحرانها در نهایت کل شهر را تحت تاثیر قرار میدهند (مثال: آلودگی هوای تهران که ناشی از تراکم جمعیت و صنایع آلاینده در حاشیه هاست).

۳. راهکارهای کاهش ناترازی اجتماعی
۳-۱. اصلاح نظام اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت
- اجرای مالیات تصاعدی واقعی بر درآمد و دارایی های کلان.
- حمایت از مشاغل خرد و بخش غیررسمی با ارائه تسهیلات ارزان قیمت.
۳-۲. برنامه ریزی شهری عدالت محور
- توزیع عادلانه پروژه های عمرانی در تمام مناطق شهر.

- احداث مسکن اجتماعی با قیمت های کنترل شده برای اقشار کم درآمد. 

 ۳-۳. تقویت حکمرانی محلی 

- افزایش اختیارات شوراهای شهر برای تصمیم گیری های محلی. 

- مشارکت دادن ساکنان مناطق محروم در فرآیند برنامه ریزی شهری. 

 ۳-۴. سرمایه گذاری در زیرساخت های مناطق محروم 

- احداث مدارس و مراکز درمانی باکیفیت در حاشیه شهرها. 

- توسعه حمل ونقل عمومی برای کاهش انزوای مناطق کم برخوردار. 

 ۳-۵. برنامه های فرهنگی و اجتماعی 

- تقریب فرهنگی بین طبقات مختلف از طریق برنامه های مشترک. 

- مبارزه با انگ زنی اجتماعی نسبت به ساکنان مناطق حاشیه ای. 


 در پایان با بررسی های انجام گرفته باید به این سوال پاسخ داد که آیا کلانشهرهای ایران به سمت انفجار اجتماعی پیش میروند؟ 

ناترازی اجتماعی در کلانشهرهای ایران یک بحران چند بعدی است که ریشه در سیاست های نادرست اقتصادی، مدیریت شهری ناکارآمد، و بی توجهی به عدالت فضایی دارد. اگر این نابرابری ها با برنامه ریزی دقیق و عزم ملی کاهش نیابد، کلانشهرها نه تنها به کانون نارضایتی های اجتماعی تبدیل خواهند شد، بلکه ثبات سیاسی و امنیتی کشور را نیز تهدید خواهند کرد. 

راه نجات، بازگشت به عدالت است.


منابع استفاده شده در این تحلیل:

1. منابع رسمی آماری:

- داده های مرکز آمار ایران (سرشماری 1395 و 1400)

- گزارش های بانک مرکزی (شاخصهای قیمت مسکن 1402)

- آمارهای شهرداری تهران (پروژه های عمرانی 1401)

2. پژوهش های دانشگاهی:

- مقاله "تحلیل فضایی نابرابری در کلانشهر تهران" (فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، 1399)

- مطالعه "حاشیه نشینی و امنیت اجتماعی" (دانشگاه تربیت مدرس، 1400)

3. اسناد قانونی:

- قانون برنامه ششم توسعه (مواد مربوط به مسکن اجتماعی)

- سیاستهای کلی مسکن (ابلاغی مقام معظم رهبری در سال 1393)

4. گزارش های تخصصی:

- گزارش مرکز پژوهش های مجلس (حاشیه نشینی در ایران، 1398)

- مطالعات UNDP درباره نابرابری شهری (2021)

5. مطالعات میدانی:

- مصاحبه با ساکنان مناطق حاشیه ای تهران (پروژه دانشگاه تهران، 1401)

- گزارش NGOهای فعال در مناطق کم برخوردار