رامین منصف کسمائی
کارآموز کانون وکلا دادگستری،پژوهشگر روانشناسی حوزه جرم، حقوق پزشکی ، تجارت بینالملل و در آخر دانش آموز
12 یادداشت منتشر شدهچالشهای حقوقی در بستر پزشکی : وقتی جان انسانها در میان است
چالش های حقوقی در بستر پزشکی : وقتی جان انسانها در میان است

در دنیای امروز، پزشکی دیگر فقط یک علم درمانی نیست؛ بلکه عرصه ای است که گاه به طور مستقیم با حقوق و قانون درگیر می شود. مرز میان اقدام درمانی مشروع و قصور یا تخلف پزشکی بسیار باریک است. در بسیاری از موارد، پزشکان با نیت درمان، عملی را انجام می دهند که ممکن است از دید قانون به عنوان رفتاری مجرمانه یا متخلفانه تلقی شود. در این میان، جان انسان ها در گرو تصمیماتی است که هم از نظر علمی و هم از منظر قانونی باید سنجیده شوند.
فرض کنید پزشکی در شرایط اضطراری تصمیم به جراحی فوری می گیرد؛ بدون آن که از بیمار یا خانواده اش رضایت نامه کتبی بگیرد. اگرچه از نظر پزشکی این اقدام برای نجات جان بیمار حیاتی است، اما نبود مستندات قانونی می تواند برای پزشک دردسرساز شود. قانون در چنین مواردی الزاماتی دارد که نادیده گرفتن آن ها ممکن است به صدور حکم محکومیت منجر شود، حتی اگر نیت پزشک خیر بوده باشد.
قصور پزشکی یکی دیگر از موضوعات چالش برانگیز است. وقتی بیمار به دلیل سهل انگاری پزشک دچار آسیب می شود، بحث مسئولیت مدنی و گاهی کیفری پیش می آید. بیماران حق دارند از پزشک بخواهند پاسخگوی اشتباهات خود باشد. اما گاه خطاها ناشی از پیچیدگی شرایط درمانی یا عوامل خارج از کنترل پزشک است. همینجاست که قاضی باید با درک عمیق از مفاهیم علمی و اخلاقی تصمیم گیری کند. این تقاطع میان حقوق و پزشکی، جای بحث بسیار دارد.
از سوی دیگر، رازداری پزشکی از اصول بنیادین حرفه پزشکی است. پزشک محرم اسرار بیمار است و هرگونه افشای اطلاعات او می تواند مصداق جرم تلقی شود. اما در برخی موارد، مثلا در پرونده های کیفری یا جنایی، پزشک ملزم به ارائه اطلاعاتی به مقامات قضایی می شود. این تعارض بین وظیفه حفظ حریم خصوصی بیمار و اجرای عدالت، یکی از چالش برانگیزترین مباحث میان پزشکان و حقوقدانان است.
سقط جنین نیز از نمونه های مهم برخورد میان پزشکی و حقوق است. پزشک تنها در موارد خاص و با مجوز رسمی پزشکی قانونی مجاز به انجام سقط جنین است. در غیر این صورت، حتی اگر هدف پزشک پیشگیری از رنج مادر یا ناهنجاری های شدید جنین باشد، قانون چنین اقدامی را جرم تلقی می کند. بنابراین، پزشک در موقعیتی قرار می گیرد که باید بین ارزش های اخلاقی، انسانی و قانونی دست به انتخاب بزند؛ انتخابی که همیشه ساده نیست.
در مواقعی نیز دیده شده که پزشک با نیت کمک به بیمار، گواهی خلاف واقع صادر می کند. مثلا برای بیمه یا معافیت از خدمت. چنین اقداماتی از نظر حقوقی جرم محسوب می شود و می تواند تبعات سنگینی برای پزشک داشته باشد. این موضوعات نشان می دهند که گاه نیت خیر هم نمی تواند از مجازات قانونی جلوگیری کند.
تعارض منافع هم مسئله ای قابل توجه است. پزشکی که به طور همزمان در بخش دولتی و خصوصی فعالیت می کند، ممکن است در تصمیم گیری برای درمان بیمار دچار دوگانگی شود؛ از یک سو مسئولیت اخلاقی در قبال بیمار دارد، و از سوی دیگر منافع شخصی یا فشارهای بیرونی ممکن است انتخاب او را تحت تاثیر قرار دهند. قانون باید در اینجا خط کشی شفافی ارائه دهد، اما در عمل همیشه چنین نیست.
پزشکان به عنوان نیروهای موثر در نظام سلامت، باید از قوانین حاکم بر حوزه کاری خود آگاهی کامل داشته باشند. ناآشنایی با حقوق بیماران، مسئولیت های قانونی، و مقررات کیفری می تواند پیامدهای ناگواری به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، حقوقدانان و قضات نیز باید شناختی نسبی از ساختارهای پزشکی، تشخیص ها، و محدودیت های علمی داشته باشند تا داوری عادلانه تری صورت گیرد.
نظام حقوقی و نظام درمانی باید با هم تعامل سازنده داشته باشند، نه تقابل. هدف هر دو، حفظ جان، کرامت و حقوق انسان هاست. برای رسیدن به این هدف مشترک، لازم است پزشکان آموزش های حقوقی ببینند و وکلا و قضات نیز با اصول علمی درمان آشنا شوند. همچنین، بیماران نیز باید از حقوق خود مطلع باشند تا بتوانند آگاهانه تصمیم بگیرند و در صورت نیاز، از طریق مسیرهای قانونی پیگیر حقوق خود باشند.
در نهایت، تقاطع میان حقوق و پزشکی، عرصه ای است که هم از نظر علمی و هم از نظر انسانی بسیار حساس و ظریف است. هر تصمیم اشتباه می تواند تبعاتی جبران ناپذیر داشته باشد. بنابراین، باید با احتیاط، دانش، و درک عمیق از هر دو حوزه، مسیرهای قانونی و درمانی را به گونه ای طراحی کرد که کمترین آسیب و بیشترین عدالت برای انسان ها حاصل شود. جان انسان ها، فراتر از هر قانونی، ارزشی بی بدیل دارد و باید همواره اولویت باشد.