به بهانه سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) "نگاهی روان شناختی به اضطراب های پیش از ازدواج"

10 خرداد 1404 - خواندن 4 دقیقه - 33 بازدید
چرا دل کندن از تنهایی، این همه سخت شده؟

با وجود رشد دانش و امکانات، بسیاری از جوانان امروز از ورود به رابطه بلندمدت و ازدواج واهمه دارند. چرا تعهد، عشق و همدلی که زمانی رویای نسل ها بود، حالا به منبع اضطراب تبدیل شده؟

در این یادداشت میخواهم، از منظر روان شناسی سلامت، اضطراب های پیش از ازدواج را بررسی کنم و به نقش طرحواره های ناسازگار، فشار اجتماعی، و تجربه های هیجانی حل نشده در این مسیر بپردازم.

ازدواج، در ذهن بسیاری از ما، روزی چون امروز را تداعی می کند: دو انسان بالغ، مهربان، باایمان و هم تراز، در پیوندی ساده اما عمیق به هم می رسند. اما فاصله ذهنی نسل امروز با این تصویر چقدر شده؟ چرا جوانانی که به بلوغ تحصیلی، شغلی یا حتی مالی رسیده اند، باز هم از ازدواج طفره می روند؟ چرا تصمیم به ازدواج، بیش از هر زمان دیگری با تردید و اضطراب همراه است؟

در دل این ترس ها، سوالاتی تکراری زمزمه می شوند:
«آیا انتخابم درست است؟»
«نکند بعدا پشیمان شوم؟»
«می توانم از خودم بگذرم؟»
«آیا من برای یک رابطه عمیق آماده ام؟»

🔹 وقتی ذهن از صمیمیت می ترسد
برخی از این نگرانی ها، ناشی از طرحواره های ناسازگار اولیه اند. افرادی که در کودکی طرد، بی ثباتی یا انتقاد زیاد را تجربه کرده اند، ممکن است طرحواره هایی مثل «بی اعتمادی»، «رهاشدگی»، یا «نقص و شرم» را در ناخودآگاه خود حمل کنند. این افراد ناخودآگاه به این باور رسیده اند که صمیمیت = آسیب. در نتیجه، هر بار که رابطه ای جدی شکل می گیرد، ذهنشان به جای آرامش، هشدار می دهد.

🔹 فشار فرهنگ یا بلوغ انتخاب؟
در جامعه ای که بین سنت و مدرنیته در رفت وبرگشت است، ازدواج گاه به «باید» فرهنگی تبدیل می شود. این «باید»ها می توانند حس اجبار، اضطراب از تصمیم اشتباه یا ترس از قضاوت اجتماعی را تقویت کنند. از سوی دیگر، در نسل امروز نیاز به استقلال، رضایت درونی و انتخاب آگاهانه اهمیت یافته؛ به همین دلیل بسیاری از جوانان نمی خواهند صرفا به خاطر سن، جنس یا فشار خانواده وارد رابطه ای ناپخته شوند.

🔹 از سوگواری مجردی تا پذیرش زوجیت
ازدواج تنها یک «شروع» نیست؛ نوعی «خاتمه» نیز هست: خاتمه بخشی از استقلال، آزادی کامل، خودمحوری و بی تعهدی. روان شناسان معتقدند پیش از ورود به یک رابطه عمیق، باید از دنیای مجردی «سوگواری» کرد. تنها زمانی که فرد با خود تنها و مستقلش صلح کرده باشد، می تواند وارد تعهدی سالم و رشددهنده شود.

🔹 چه باید کرد؟
درمان های شناختی–طرحواره ای، رویکردهای مبتنی بر ذهن آگاهی (مانند ACT) و روان درمانی مبتنی بر شفقت (CFT) می توانند به جوانان کمک کنند تا ترس هایشان را شناسایی کرده، هیجاناتشان را تنظیم کرده و با گذشته آشتی کنند. مشاوره پیش از ازدواج نیز فرصتی است برای کاوش در ناگفته ها، نقاط آسیب پذیر و ترمیم باورهای ناکارآمد.


ازدواج علی (ع) و فاطمه (س) را می توان الگویی از بلوغ روانی و سلامت هیجانی دانست؛ رابطه ای که نه فقط بر مبنای دین، که بر پایه هم سطحی روانی، احترام، صداقت و صمیمیت شکل گرفت. شاید اگر بیشتر درباره "آمادگی روانی برای رابطه" آموزش ببینیم، ازدواج هم دوباره جای خود را در رویاهای نسل جدید پیدا کند.

 گاهی برای عاشق شدن، باید اول از ترس هایمان دل بکنیم، نه فقط از تنهایی.


دکتر الهام سیاکالی 

روانشناس سلامت