مسجدسلیمان، میراث دار صنعت نفت در ایران
پنجم خردادماه۱۴۰۴، یکصد و هفدهمین سالروز فوران نفت از چاه شماره یک مسجد سلیمان و آغاز عصر نفت در خاورمیانه است و مسجد سلیمان، امروز و پس از یک قرن، میراث دار صنعت نفت ایران و خاورمیانه است.
پنجم خرداد سال ۱۲۸۷خورشیدی هنگامی که آخرین ضربه های مته حفاری سنگ مخزن نفت را در عمق ۳۶۰متری سوراخ کرد و نفت فوران کرد، مسجد سلیمان، ایران و خاورمیانه نفتی شدند و در تمامی این یکصد و هفده سال همچنان نفتی مانده اند.
در طول این یکصد و هفده سال نسخه های متعدد و متفاوتی برای صنعت نفت پیچیده شده.استقرار مدرنیزاسیون نفتی در سرزمین سنت زده اواخر روزگار قاجار باعث شد تا تلاش برای تعمیم مدرنیزاسیون نفتی به شرکت-شهرهایی که یکی پس از دیگری متولد می شدند، نخستین نسخه ای باشد که توسط کمپانی نفت انگلیس و ایران پیچیده شود، اما چالش بین فرهنگ سنتی و مظاهر مدرن در طول سه دهه نشان داد که حرکت از سنت به مدرنیزاسیون و سپس مدرنیته نمی تواند آسانسوری باشد و طی پله های متعدد و صرف زمان زیاد را طلب می کند.
تلاش برای ملی کردن نفت، نسخه بعدی بود که با تحریم و تهدید، سرنوشتی جز شکست در عرصه سیاسی نداشت.اگر ملی کردن صنعت نفت هیچ بهره ای نیز برای ایران و ایرانی نداشت، همین که صنعت نفت ایران را از انحصار کمپانی بریتانیایی درآورد، رویدادی بزرگ بود.
تشکیل کنسرسیوم نفتی، نسخه سومی بود که برای ایران نفتی پیچیده شد و از سال سی و سه تا پنجاه و سه خورشیدی، توسعه نفت ایران و افزایش تولید از چند هزار بشکه به شش میلیون و شصت هزار بشکه را بدنبال داشت.
به نسبت افزایش تولید، صادرات نیز افزایش یافت و افزایش همزمان قیمت نفت در بازارهای جهانی ایران را با درآمد افسانه ای روبرو کرد که می توانست ایران را به کشوری توسعه یافته تبدیل کند، اما بی توجهی به نظرات اقتصاد دانان باتجربه و مصادیق آزمون شده قبلی در سطح جهان باعث شد تا درآمدهای نفتی بجای توسعه به بیماری هلندی اقتصاد ایران و تورم افسار گسیخته منجر شود!
اگر هلند و نروژ پیشتر علاج بیماری تورم خود را در ایجاد صندوق های توسعه و انباشت درآمدها در صندوقی برای توسعه و زیرساخت یافتند، ایران اسلحه و مهمات خرید و بی توجه به مناسبات قدرت در سطح جهان، داعیه دار رهبری کشورهای تولید کننده نفت در برابر کشورهای مصرف کننده نفت شد.ادعایی که فرجامش را همگان در بهمن پنجاه و هفت دیدند.
از بهمن پنجاه و هفت تا خرداد۱۴۰۴، همچنان نفت عامل درآمد اقتصادی و قدرت و درعین حال چشم اسفندیار ایران است و اگر قرار باشد کشور تحریم شود نیز، نفت و گازش تحریم می شوند!
دوگانه های؛ "طلا" یا "بلا" و "نعمت" یا "نقمت" به این دلیل در ذهن ایرانیان، عموما و خوزستانی ها و مسجد سلیمانی ها، خصوصا رقم خورده است!
غافل از اینکه آنچه "طلا" را تبدیل به "بلا" و "نعمت" را تبدیل به "نقمت" می کند، برخورد ما در حوزه ی اندیشه و رویکرد ما نسبت به این طلا و نعمت است و نه خود آن!
مسجد سلیمان امروز همچنان و پس از یکصد و هفده سال همچنان نفت و گاز دارد و علاوه بر مخازن در حال تولید و بهره برداری فعلی، مخازن دست نخورده با انبوهی نفت و گاز درجا دارد که هنوز به بهره برداری نرسیده اند.اگر "مسجد سلیمان" را ایران کوچک بدانیم، برای این ماکت کوچک از یک سرزمین بزرگ نیز نسخه های متعدد محلی پیچیده شد.تلاش برای توسعه اقتصادی بدون نفت مسجدسلیمان! یا نسخه جابجایی شهر، بی توجه به اینکه یک شهر ریشه در تاریخ دارد و نمی توان آن را یک شبه جاکن نمود!
برخی از این نسخه های نافرجام، مکرر نیز بیان می شوند که باز هم نشان می دهند در نبود یک نگاه مبتنی بر توسعه پایدار، همچنان دوگانه ی؛ طلا یا بلا و نعمت یا نقمت در بین مردم شریف خوزستان و مسجدسلیمان ساری و جاری است.
مسجد سلیمان، میراث دار صنعت نفت در ایران و خاورمیانه است و تجربیات این یکصد و هفده سال نشان داده که آنچه برای مسجد سلیمان و ایران مهمتر از منابع نفت و گازش است، داشتن تفکر درست و همه جانبه نگر مبتنی بر توسعه پایدار و ترویج رفاه است.خصوصا اینکه آن دسته از کشورهای نفتخیز که دستورکار خود را مبتنی بر توسعه پایدار و آینده نگرانه ترسیم و تعریف کرده اند نشان داده اند که می توان نفت و گاز داشت و خوشبخت و بهره مند هم بود.
امروز مسجدسلیمان عزیز ما، فردای ایران عزیزتر از جان مان است و اگر نگاه مان به طلا و نعمتی را که در اختیار داریم مبتنی بر توسعه پایدار، رفاه آفرینی و حفاظت از محیط زیست قرار ندهیم فرجام نافرجام مسجدسلیمان برای ایران عزیز نیز متصور است.
من، بچه ی مسجدسلیمان و دانش آموز مکتب تاریخم.اگر این پرسش برای شما ایجاد شده که این یادداشت تاریخی است یا خیر؟ باید عرایضم را با این جمله ختم کنم که؛ دانستن تاریخ و "گذشته" اگر با رویکرد "درک حال" و مهمتر از آن "ساختن آینده" نباشد، مرثیه و سوگواری دسته جمعی بر یک تخریب تدریجی است.