چاپ کتاب "اشباح اندیشه" به عنوان اولین کتاب در حوزه مطالعات اشباح فلسفه، فیلم و روانکاوی به قلم یونس یونسیان

5 خرداد 1404 - خواندن 4 دقیقه - 32 بازدید

اشباح اندیشه عنوان کتابی به قلم "یونس یونسیان" محقق و پژوهشگر مطالعات نوستالژیا می باشد، این مجلد در حقیقت روایت نوینی از همدستی های روانکاوی، فیلم و فلسفه است، اندیشه فلسفی هزاره نوین، نظریه روانکاوی و فیلم در کنار یکدیگر، هستی شناسی شبح زده و کارناوال ارواح سرگردان، ترکیبی از هانتولوژی، نوستالژیا و دانش ناخودآگاه که جریانی کلیدی در حوزه حکمرانی اندیشگانی نوین است، نقشه و نشانه ای برای تشخیص مسیرهایی که به باطل شدن آینده ها منتهی می شود، یعنی آینده به حالت تعلیق درآمده، زمان حال به شکل در رفته ای به گذشته باز می گردد و این بازگشت ها و شبح زدگی ها آن قدر تکرار می شود که آینده، در نسخه تمدنی اش ناممکن می شود. برای رسیدن به افق تمدنی در جهان چندتکه، کولاژی، بریکولاژی و گسسته، شبح آینده های از دست رفته می رود تا تسخیرمان کند؛ آینده هایی که هرگز به ما نرسیده اند؛ آینده هایی که می توانستیم داشته باشیم و حالا نابود شده و به هوا رفته اند و نبودن شان را حس می کنیم. با نوستالژیا برای گذشته دلتنگ می شویم و با هانتولوژی دلتنگ آینده ای هستیم که باید احصا، احیا و اهدا شود، و برای برداشتن گام، باید بر اشباح گذشته و آینده نظر کنیم، از گسل های سیاسی تا زمان لرزه های فرهنگی، از خانه مادربزرگ تا دست های پدرانه، جامانده میان گذشته و آینده، کودکی و تاریخ و رستگاری؛ سرگردان در میانه ها، چهارراه ها و حدفاصل ها. پای ثابت تجربه های شبح زده هستیم تا آینده گشوده شود.



هستی-شبح­ شناسی (hauntology ) بیرون کشیدن تمامی ارواح و اشباح از کالبد هستی­شناسی است. ارواحی که در انتظار تخته احضار روح (ouija board) هستند. تخته­ای که بیش از هر چیز یادآور متن است؛ متنی که بر/در ساحت سفید و رنگ پریده کاغذ نوشته می­شود. دریدا در ۱۹۹۳ مفهوم هستی-شبح­شناسی را در متن تکان­دهنده “اشباح مارکس” مطرح می­کند و آن را در برابر و هم صدای انتولوژی   (ontology) قرار می­دهد. دریدا با این مفهوم به خصلت اسرار­آمیز اشباح و ارواح اشاره می­کند که در مرز هستی و نا-هستی قرار گرفته اند. نئولوژیسم یا واژه­سازی دریدا، هستی­شناسی را از بیخ و بن ساختار­شکنی می­کند. از منظر هستی-شبح­شناسی دریدایی گذشته و زمان از دست رفته تنها عوامل دخیل در ایجاد چیزی به نام زمان حال هستند. از منظر دریدا جامعه با گذر از تاریخ و پیمودن مسیری که به پایان تاریخ می­رسد بیش از هر دوره­ای به زمان نیاز دارد؛ زمانی که کهنه و قدیمی شده است. هستی به مرز تماس و لب به لب شدن با تمامی رویا­ها و کابوس­ها و ارواح و گذشتگان می­رسد. گذار به ارتباط و هم­کلام شدن اجباری با پدیداری به نام شبح. روح گذشته به تسخیر حال مشغول می­شود. سایبرپانک با صدای وهم­آلود و دیوانه­کننده­ای شبیه به صدای مودم (modem or medium) در حال ارتباط به اینترنت آغاز می­شود. صدایی که بیش از هر چیز با فرکانس دیوانه­وارش یادآور فریاد ارواح و بانگ دعوتی به جهانی دیگرگون است صدایی از جنس صور و فریاد آخرالزمانی دیوانگان و مردگان صدایی سرشار از لیبیدوی مرگ­آور و نابود­کننده لکانی، صدایی همانند صدای دیجیتالی راوی و کامپیوتر مرکزی فیلم آلفاویل (alphaville) شاهکار فوتوریستی گدار. پیوند و تلاقی­های فیلم و فلسفه آبستن و در انتظار نوزاد و رخداد نوزاده­ای است که راهش را از میان اشباح و ارواح می­گشاید. نوزادی که مجرا و دالان رحمی­اش به ناگاه بر تونل مرگ می­غلطد و از سرزمین زندگان پا به دیار رفتگان و نا­آمدگان می­نهد. در این تلاقی­ها به تعبیر دریدا سینما و فضای سایبر دیگر عرصه و فرصتی برای احضار و ارتباط با ارواح و اشباح می­شود و هر رسانه و ابزار ارتباطی (media) به مدیوم (medium) و احضار کننده اشباح بدل می­شود.