یا تا به حال پیش آمده که بارها به پزشک مراجعه کرده باشید، آزمایش ها نرمال باشند، اما درد همچنان باقی بماند؟ آیا دل دردهای بی دلیل، سردردهای مزمن، تنگی نفس یا احساس فشار در قفسه سینه را تجربه کرده اید، بی آن که علت جسمانی مشخصی برای آن پیدا شود؟ اگر پاسخ تان مثبت است، ممکن است بدنتان در حال سخن گفتن باشد، اما نه به زبان زیست شناسی، بلکه به زبان روان.** وقتی روان حرفش را از طریق بدن می زندپدیده ای که به آن اشاره می کنیم در روانشناسی با عنوان روان تنی یا "سوماتیزیشن" (Somatization) شناخته می شود؛ حالتی که در آن، رنج های روانی خود را در قالب علائم جسمانی نشان می دهند. در این وضعیت، بدن به جای بیان مستقیم هیجان ها (مثل ترس، اندوه یا خشم)، آن ها را کدگذاری شده و خاموش در دردها، گرفتگی ها و اختلالات جسمی منعکس می کند.🧠 بدن، بلندگوی روان خاموشافرادی که نمی توانند یا نمی دانند چطور هیجانات خود را بیان کنند، به ویژه آن هایی که از کودکی در محیط هایی بزرگ شده اند که احساسات شان نادیده گرفته شده یا سرکوب شده، بیشتر در معرض این نوع واکنش بدن قرار می گیرند. به عبارت دیگر، بدن آن جایی فریاد می زند که دهان سکوت کرده است.مثال ساده: بیماری که بارها با علائم حمله قلبی به اورژانس مراجعه کرده، اما پس از بررسی های مکرر، مشخص شده که دچار حمله پانیک (panic attack) است. یا فردی با مشکلات گوارشی مزمن که سال ها درمان دارویی دریافت کرده، اما به محض شروع درمان روانشناختی، علائمش فروکش کرده است.* تبعات نادیده گرفتن دردهای روان تنینادیده گرفتن ریشه های روانی دردهای جسمی نه تنها باعث سرگردانی بیمار میان مطب ها و آزمایشگاه ها می شود، بلکه می تواند به مزمن شدن درد، اضطراب سلامت (Health Anxiety) و فرسایش روانی و مالی شدید بینجامد.در عین حال، برخی پزشکان نیز ممکن است این علائم را «وانمودی» یا «بی اهمیت» تلقی کنند، که خود بر احساس طرد و بی پناهی بیمار می افزاید.💬 روان شناسی سلامت چه می گوید؟روانشناسی سلامت بر این نکته تاکید دارد که سلامت جسم و روان یک کل یکپارچه است. بدن و ذهن، برخلاف نگاه دوگانه سنتی، در ارتباطی مداوم و متقابل با یکدیگرند. دردهای بی دلیل بدن می توانند زنگ خطری برای بارهای روانی پنهان، افسردگی سرکوب شده، اضطراب مزمن یا حتی سوگ های حل نشده باشند.🔑 راهکارهایی برای شنیدن صدای بدن:خودآگاهی هیجانی را تمرین کنید: نوشتن احساسات، گفت وگو با روان درمانگر، و شناخت زبان هیجانات، اولین قدم برای کشف معنای دردهای بدن است.رویکرد چندبعدی درمان را جدی بگیرید: به جای درمان صرفا دارویی، بهتر است نگاه بین رشته ای شامل روان درمانگری، روان پزشکی و طب جسمی را در نظر بگیرید.بدنت را باور کن، اما معنایش را بپرس: بدن دروغ نمی گوید، اما همیشه مستقیم هم حرف نمی زند. گاهی لازم است از خودت بپرسی: «این درد، چی داره بهم می گه؟» و در پایاندر جهانی که بیشتر به نشانه های آشکار جسم توجه می شود، لازم است نگاهی عمیق تر به نشانه های پنهان روان داشته باشیم. بدن ما همیشه حرف می زند؛ گاهی با تب، گاهی با دل درد، گاهی با بی خوابی. اما شاید آنچه می خواهد بگوید، نه یک بیماری جسمی، که روان زخمی و خاموش ما باشد.