وقت

1 خرداد 1404 - خواندن 2 دقیقه - 76 بازدید



[غلامحسین ابراهیمی دینانی]

معرفت حقیقی جز معرفت خداوند چیز دیگری نیست و این معرفت نیز از طریق تجربه ی باطنی به دست می آید. بر اساس همین تجربه ی باطنی است که موضع ابن سبعین در مورد برخی از مقولات با آنچه فلاسفه در آن مورد ابراز می دارند تفاوت پیدا می کند. از باب نمونه می توان به معنی و مفهوم وقت اشاره کرد که بسیاری از فلاسفه آن را به عنوان مقوله ی «متی» مطرح کرده اند. این مقوله به نسبت وقوع فعل در زمان اشاره دارد که زمان نیز یادآور لحظه های مختلف و گوناگون شناخته می شود. ابن سبعین در همان حال که به موضع فلاسفه در این باب آگاهی دارد معتقد است وقت، یک علاقه و ارتباط اتصالی است که سالک را به پروردگار متصل می سازد. به این ترتیبوقت یک عارف، جز نوع ارتباط او با پروردگار خود چیز دیگری نیست. در همین ارتباط است که شخص سالک خود را به کل هستی محیط می بیند و در همان حال کل هستی را نیز در احاطه به خویشتن خویش مشاهده می نماید. ابن سبعین درک و دریافت این تجربه باطنی را احاطه نامیده است.

***

[یزدانپناه عسکری]

احاطه موضع قلب تعیین کننده وقت و نسبت وقوع فعل از نظر زمان فعل و از نظر ادراک است.

________________

1 – دفتر عقل و آیت عشق، جلد سوم، غلامحسین ابراهیمی دینانی، تهران: انتشارات طرح نو چاپ دوم 1389 ص 304 ، 305