بازنگری در معیار های تفسیر قضایی با رویکر مبتنی بر فلسفه زبان و عدالت ترمیمی

22 اردیبهشت 1404 - خواندن 3 دقیقه - 99 بازدید


چکیده

تفسیر قضایی همواره یکی از مناقشه برانگیزترین حوزه های حقوق تطبیقی و نظریه حقوق بوده است. معیارهای سنتی تفسیر شامل قصد قانون گذار، معنای ظاهری الفاظ، و نظام حقوقی حاکم بوده اند. این مقاله با بهره گیری از دیدگاه های فلسفه زبان، به ویژه نظریه کنش گفتاری جان سرل و نظریه معناشناسی پراگماتیک، و همچنین مفهوم عدالت ترمیمی در حقوق کیفری، پیشنهاد می کند که تفسیر قضایی باید از معیارهای صرفا ساختارگرایانه فراتر رود و به سوی معیارهای «ارتباط محور» و «اثرمحور» حرکت کند.



مقدمه

تفسیر قضایی به عنوان فرآیندی خلاقانه و درعین حال مقید، همواره تحت تاثیر عوامل زبانی، اجتماعی و ارزشی بوده است. در حالی که رویه قضایی و دکترین حقوقی در ایران عمدتا بر مبنای قصد مقنن یا ظاهر نصوص عمل می کند، تحولات نوین در فلسفه زبان و عدالت ترمیمی، امکان بازتعریف این معیارها را فراهم می کند.



۱. نقد معیارهای کلاسیک تفسیر قضایی

معیارهایی چون:

قصد قانون گذار: نامعین و غیرقابل دسترسی است.
معنای لفظی نص: گاه با عدالت مادی تعارض دارد.
نظام مندی حقوقی: تفسیری محدود و گاه متصلب ایجاد می کند.

در واقع این معیارها اغلب در برابر مقتضیات تغییرات اجتماعی ناتوان اند.



۲. نظریه کنش گفتاری و تفسیر قضایی

بر پایه نظریه جان سرل، زبان صرفا انتقال معنا نیست، بلکه *کنشی اجتماعی* است. هر متن قانونی، نوعی «کنش گفتاری نهادینه شده» محسوب می شود که باید در بستر کاربردی آن تحلیل شود. بر این اساس، قاضی باید به جای تمرکز صرف بر دلالت های زبانی، به «کنش ضمنی» و «اثر اجتماعی متن» توجه کند.

---

۳. معیار «اثر اجتماعی قانون» در تفسیر

معیاری پیشنهادی: تفسیر باید بر اساس *اثر اجتماعی محتمل* صورت گیرد. به عبارتی، قاضی باید بسنجد که برداشت خاص او از متن، چه تاثیری بر عدالت، رفتار مردم، یا ساختارهای قدرت خواهد داشت. این رویکرد با نظریه های عدالت ترمیمی هم راستا است.



۴. تلفیق عدالت ترمیمی با تفسیر قضایی

عدالت ترمیمی به جای مجازات، به بازسازی روابط آسیب دیده می پردازد. اگر معیار تفسیر را «ترمیم آسیب اجتماعی» در نظر بگیریم، در بسیاری از پرونده ها قاضی ممکن است به تفسیری برسد که فارغ از لفظ قانون، به *آرام سازی منازعه* و *بازسازی روابط اجتماعی* بیانجامد.



۵. پیشنهاد معیارهای نوین تفسیر قضایی

بر مبنای مطالب فوق، معیارهای جدید می تواند شامل موارد زیر باشد:

اثر ترمیمی تفسیر: آیا تفسیر منجر به حل پایدار اختلاف می شود؟
درک عرفی معاصر از متن: تفسیر باید با برداشت جامعه از متن هم راستا باشد.
تاثیر معنایی زمینه ای (Contextual Meaning): تفسیر باید با بستر فرهنگی و زبانی همراه شود.
پرهیز از بازتولید نابرابری حقوقی: هر تفسیر باید از منظر عدالت ساختاری سنجیده شود.

---

نتیجه گیری

تفسیر قضایی نمی تواند به چارچوب های سنتی محدود بماند. زبان حقوقی، پویا و اجتماعی است و معیارهای تفسیر باید با واقعیت های زبانی، فرهنگی و عدالت محور تطبیق یابند. پیشنهاد می شود که در فرآیند تدوین رویه قضایی، «اثر اجتماعی تفسیر» و «عدالت ترمیمی» به عنوان اصول راهبردی مدنظر قرار گیرند.