احتمال اتخاذ استراتژی متخاصمین بر علیه ایران در بزنگاه توافق با آمریکا

15 اردیبهشت 1404 - خواندن 5 دقیقه - 163 بازدید

شبیخون بلا!

برسان باده که غم روی نمود ای ساقی
این شبیخون بلا، باز چه بود ای ساقی؟!

حادثه ی فجیع و غم انگیز بندرعباس، چنان بهت انگیز و تلخ است که به راحتی نمی توان در مورد آن اظهار نظر کرد.
داغ از دست دادن هم وطنان از یک سو، دست هایی که به دعا بلند است و برای مصدومان دعا می کند از سوی دیگر و استرس چشم هایی که به رسانه ها دوخته شده تا علت این حادثه ی غم انگیز را مشخص کند، از طرف دیگر، همه و همه قلب هر انسانی را آکنده از اندوه می کند.
اما آنچه نگرانی ها را بیشتر می کند، پیوندی نامیمون و منحوس با حدس و گمانه هایی ست که اوضاع را به کلی دگرگون خواهد کرد. در ادامه به آن می پردازیم.

بحث داغ قبل از داغی که این حادثه بر دل ما گذاشت، مذاکرات بود. به طور کلی در مورد مذاکرات، پیش تر و بیشتر نوشته شد و اذعان شد که اگر واقع بین باشیم و شرایط مملکت را بدانیم، نباید چشم و امید آنچنانی به آن دوخت، چرا که «انگیزه » و «ساختار» برای توافقی فراتر از یک توافق موقت وجود ندارد.

ج.ا.ا می داند اگر بر سر یک موضوع خاص مثل هسته ای توافق کند، باید به سراغ میز های مذاکره ی دیگر مسائل حیاتی هم برود. از طرفی بد عهدی هم دیده است و نمی تواند هیمنه ی خود را به راحتی به حراج بگذارد.

ا.م.آ نیز از نظر ساختار سیاسی به نحوی ست که هر زمانی، با تغییر رئیس جمهور می تواند از توافقات و معاهدات و همه تعهدات خود به سایر ملل خارج شود. ضمن اینکه نقش کنگره نیز غیرقابل انکار است.
پس انگیزه در یک سوی توافق و ساختار در سوی دیگر، مانع توافقی قطعی و حتمی و مانا خواهد بود.

کار عراقچی در مذاکرات، همانند کار مارگیران است، چرا توافق در این شرایط اصلا آسان نیست! طرف مقابل با قلدری قصد دارد هر چه می خواهد تحمیل کند تا خیالش راحت شود، از طرفی تمامی اجزای دستی به نام «مقاومت» ، اعم از ساعد و انگشتان را قطع کرده و فقط یک کف دست باقی گذاشته است!

بعید نیست قمارباز بزرگ، با یک شوی تمام عیار چند وجهی بخواهد عیار کارت های دست ایران را بسنجد و ببیند نگاه های زیرکانه ی سیدعباس[عراقچی] لاف است یا حقیقت، تا بلافاصله بعد از اطمینان یا خالی کردن دست ایران، برگ برنده را رو کند و فراتر از ماجراهای معاصری نظیر لیبی پدید آید.(البته بدا به حال آنانکه هنوز دل گرم به کمک سایرین، از جمله به روس هایی هستند که خیلی قبل تر با آمریکا بسته اند!)

همه ی این موارد در کنار پالس های مثبتی که از عالی ترین تریبون های طرفین مذاکره شنیده می شود، شرایط را به طور واقعی چنان ناپایدار نشان می دهد که هر لحظه امکان برچیده شدن میز مذاکره وجود دارد.

اکنون، در همین بزنگاه که با مصائب مشروحه ی فوق، قرار است توافق موقتی صورت گیرد، این حادثه ی غم انگیز رخ داده که نه تنها با دیدن تصاویر تلخ و جان کاه و شنیدن خبر فوت هم وطنان، که در کنار این ها حدس و گمان هایی از چرایی وقوع این حادثه، شیرینی اخبار مذاکرات را به کلی از افکار عمومی و حتی بازار شسته است!

علاوه بر اقدامات فوری مدیران بحران وزارت کشور، مدیران مربوطه در استان هرمزگان و وزارت بهداشت، مسئولان امنیتی و نظامی باید در بالاترین سطح ممکن مراقب باشند که نه خراب کاری از روی بلاهت برخی تفکرات در داخل(در راس آن خودی های تندمزاج) روی دهد، نه رژیم جنایت کار صهیونیستی بتواند ناجوانمردی های خود را پیاده سازی کند، چرا که این رژیم پلید هیچگاه به این اندازه منفعتی از اقدام جنایتکارانه نداشته است.

آن ها[صهیونیست ها] گمان نمی کردند که مذاکرات با ایران در دوره ی ترامپ حتی شکل بگیرد، چه رسد به آن که نزدیک به نتیجه ی توافقی هر چند موقت شود. با یک غلط جنایتکارانه، ایران را تحریک به واکنش می کنند و از طرفی استقلال خود در ابتکار عمل های اینچنینی را از آمریکا به نمایش خواهند گذاشت،
و این یعنی به هم ریختن میز مذاکره!

در این صورت، حتی اگر مسئولان مربوطه با کتمان حماقات احتمالی اسرائیل یا موکول کردن پاسخ به زمانی دیگر، هشیارانه از منافع ملی دفاع کنند، رسانه های خارج نشین مخالف، با موج دادن به افکار عمومی در یک طرف و لشکر بلاهت تندروان در مقابل مجلس و وزارت خارجه و حتی سفارت عمان در طرف دیگر، صف آرایی خواهند کرد و آنچه برای مردم می ماند، هیچ است و هیچ!

خدا کند مصیبت وارده از این حادثه ی غم انگیز، همین جا متوقف شود به ابعاد گمان های دیگر نرسد!
خداوند ملت و میهن را از گزند ها به دور دارد.