فرجام خواهی

6 اردیبهشت 1404 - خواندن 12 دقیقه - 39 بازدید

-تعریف مفهوم فرجام خواهی

به طور کلی دو شیوه اعتراض به رای وجود دارد تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی، مرجع فرجام خواهی دیوان عالی کشور است در فرجام خواهی دیوان عالی کشور در صورتی که رای را صحیح بداند آن را ابرام (تایید) میکند و پس از ابرام رای رای قطعی می شود .اما اگر رای را نادرست تشخیص دهد آن را نقض میکند ولی خود دیوان عالی کشور رای را صادر نمی کند بلکه پرونده را برای صدور رای به دادگاه هم عرض ارجاع میدهد. فرجام خواهی به معنی درخواست رسیدگی دوباره به یک پرونده کیفری یا حقوقی است و دادگاه فرجام یا دیوان تمیز دادگاهی است که عمدتا به فرجام خواهی رای های صادر شده توسط یکی از دادگاه های عمومی یا تجدید نظر کشوری رسیدگی می کند. در بسیاری از کشورها رای های دادگاه فرجام را نمی توان فرجام خواهی نمود.

2-بررسی قانونی

طبق ماده ۴۲۷ قانون آیین دادرسی کیفری :رای دادگاه کیفری جز در موارد زیر که قطعی محسوب می شود حذف مورد در دادگاه تجدید نظر استان همان حوزه قضایی قابل تجدید نظر یا در دیوان عالی کشور قابل فرجام خواهی است در تمام موارد ملاک تشخیص آرای قطعی یا قابل اعتراض مجازات پیش بینی شده در قانون برای عمل متهم می باشد نه مجازات تعیین شده در حکم دادگاه.

3-افراد صالح برای فرجام خواهی

کسانی که می توانند نسبت به حکم تقاضای تجدید نظر یا فرجام نمایند در قانون تعیین شده اند مطابق ماده۴۳۶ قانون آیین دادرسی کیفری محکوم علیه ،وکیل یا نماینده قانونی او .شاکی یا مدعی خصوصی و یا وکیل یا نماینده قانونی انان . دادستان از جهت برائت متهم، عدم انطباق رای با قانون و یا عدم تناسب مجازات صالح می باشند.

4-روند فرجام خواهی

روند اصولا به این گونه است که ابتدا رئیس شعبه یا عضو دیگری که توسط او تعیین شده است که عضو ممیز نام دارد گزارشی از پرونده تهیه می کند و در این گزارش که در آن بررسی جریان کامل پرونده درباره فرجام خواهی است را به رئیس شعبه تسلیم می کند.

ابتدا این گزارش خوانده می شود و قبل از اتخاذ تصمیم اعضا دادستان کل کشور یا نماینده او باید نظر خود را در مورد نقضیا تایید حکم اعلام کند که در متن دادنامه هم درج می شود که در اینجا ممکن است رای فرجام خواسته از نظر انطباق با قانون و محتویات پرونده صحیح و قابل تایید باشد یا اینکه این رای بر خلاف قانون باشد و دلایل موجود در پرونده قابل نقض باشد در این صورت برخلاف دادگاه تجدید نظر دیوان عالی کشور بعد از نقض رای فرجام خاصه خود به صدور رای نمی پردازد بلکه پرونده را برای صدور رای به شعبه هم عرض دادگاهی که حکم در آن نقض گردیده ارسال می کند. در صورت تایید رای توسط دادگاه نخستین پرونده مختومه می شود اما در صورت نقض رای مذکور در مورد اقدامی که بعد از نقض رای صورت می گیرد باید تفکیک قائل شویم. اگر دیوان عالی کشور بعد از بررسی رای را نقض کنند و دستور رفع نقض پرونده را به دادگاه صادر کننده حکم بازگرداند رایی که دوباره صادر می شود در حدود مقررات قابل فرجام خواهی است. در صورتی هم که رای فرجام خاصه به صورت قرار بوده و در دیوان نقض شود پرونده دوباره به همان دادگاه صادر کننده رای می گردد در برخی موارد رای فرجام خاص صحیح نبوده و قابل نقض است. اما چون دیوان عمل رو جرم نمی داند یا با فرض به جرم بودن آن عمل آن جرم مشمول مرور زمان یا عفو هست و امکان تعقیب متهم وجود ندارد رای مذکور در دیوان نقض و همین جا مختومه می شود به این موارد نقض بلا ارجاع می گویند در سایر موارد پرونده بعد از نقض رای به دادگاه دیگری غیر از دادگاه صادر کننده برمی گردد یکی از این موارد زمانی است که رای فرجام خواسته از سوی مرجع فاقد صلاحیت صادر شده باشد.

5-نحوه شکلی فرجام خواهی

رسیدگی فرجامی اصولا رسیدگی شکلی است و شیوه های به کار گرفته در آن برای رسیدگی و کشف حقیقت می باشد همچنین دیوان عالی مطابقت حکم را با قانون مورد بررسی قرار می دهد و اصل بر این است که طرفین برای رسیدگی احضار نمی شوند مگر آنکه حضور آنها لازم باشد. تقاضای فرجام خواهی طرفین راجع به جنبه کیفری رای به موجب درخواست صورت می گیرد یا به موجب درخواست کتبی صورت می گیرد یا به موجب درخواست کتبی و پرداخت هزینه دادرسی مقرر صورت می گیرد و راجع به ضرر و زیان ناشی از جرم مستلزم تقدیم دادخواست می باشد و همچنین پرداخت هزینه دادرسی که مطابق قانون آیین دادرسی مدنی است.

ماده ۴۲۶ دادگاه تجدید نظر استان مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست تجدیدنظر از کلیه آرای غیر قطعی کیفری است جز در مواردی که در صلاحیت دیوان عالی کشور باشد. دادگاه تجدید نظر استان در مرکز هر استان تشکیل میشود این دادگاه دارای رئیس و دو مستشار است دادگاه تجدید نظر و شعب دیوان عالی کشور با دو عضو نیز رسمیت دارند.

6-اراء قابل و غیر قابل فرجام خواهی

به طور کلی جرایم مستوجب مجازات سلب حیات ،جرایم مستوجب مجازات حبس ابد و مستوجب مجازات قطع عضو ،جنایت عمدی علیه تمامیت جسمانی مانند نصف دیه کامل و بیش از نصف دیه کامل و جرایم تعزیری درجه ۳ و بالاتر جرایم سیاسی و مطبوعاتی قابل فرجام خواهی هستند .طبق ماده ۴۲۷ آرای دادگاه های کیفری جز در موارد زیر که قطعی محسوب میشود، حسب مورد در دادگاه تجدید نظر استان همان حوزه قضائی قابل تجدید نظر و یا در دیوان عالی کشور قابل فرجام است :الف: جرائم تعزیری درجه هشت باشد ،

ب :جرائم مستلزم پرداخت دیه یا ،ارش در صورتی که میزان یا جمع آنها کمتر از یک دهم دیه کامل باشد.

همچنین وجود دارند که قابل فرجام خواهی نمیباشند که از جمله عبارتند از :

حکمی که خواهان و خوانده حق فرجام خواهی را از آن حکم ساقط کرده اند.

حکمی که با اقرار در دادگاه به منصه ظهور رسیده است .

حکمی که به موجب قانون خاص ، غیرقابل فرجام خواهی تلقی شده است .

7-شرایط فرجام خواهی

برای اینکه دادگاه تجدید نظر استان و دیوان عالی کشور مجوز رسیدگی و اظهار نظر نسبت به امری را داشته باشند وجود هر دو شرط زیر الزامی است:

درخواست تجدیدنظر و فرجام از هر دادگاه حاضر در کشور در نهایت به دادگاه عالی می رود، اگر در دادگاه های پایین تر حل و فصل نشود.نسبت به آن امر در مرحله بدوی اظهار نظر صورت گرفته باشد بنابراین اگر طرفین ادعای جدیدی را در مرحله تجدید نظر یا فرجام مطرح کنند دادگاه تجدیدنظر استان و دیوان عالی کشور نمی توانند نسبت به این ادعا رسیدگی یا اظهار نظر کنند. نسبت به آن امر تجدیدنظر خواهی یا فرجام خواهی صورت گرفته باشد بنابراین اگر نسبت به امری در دادگاه بدوی اظهار نظر صورت گرفته باشد ولی طرفین نسبت به آن تجدیدنظر خواهی با فرجام خواهی نکرده باشند دادگاه تجدید نظر استان و دیوان عالی کشور حق رسیدگی ندارند .در تفاوت ماده ۲۳۵ و تبصره ماده ۴۲۴ باید توجه داشت که اگر از امری امامان تجدیدنظر خواهی یا فرجام خواهی صورت نگرفته باشد دادگاه تجدید نظر یا دیوان عالی کشور حق رسیدگی را ندارند اما اگر نسبت به امری تجدید نظر خواهی یا فرجام خواهی صورت گرفته باشد ولی به یک جهت نسبت به آن اعتراض شود دادگاه تجدید نظر یا دیوان عالی کشور در صورت وجود جهات دیگر میتواند به پرونده رسیدگی کند مثلا اگر «الف» به دلیل قتل غیر عمدی به به حبس و پرداخت دیه محکوم شده باشد و از حکم به پرداخت دیه تجدیدنظر خواهی نکرده و فقط از حکم حبس به دلیل عدم توجه دادگاه به ادله ابرازی تجدید نظرخواهی کند دادگاه تجدیدنظر نمی تواند نسبت به دیه حکم صادر کند اما در صورتی که حکم تعزیر صادر شده را به دلیل دیگری مانند مخالف بودن رای با قانون نادرست تشخیص دهد میتواند رای را نقض و رای جدید صادر کند.

جهات تجدید نظر خواهی در ماده ۴۳۴ و جهات فرجام خواهی در ماده ۴۶۴ آمده است. ماده ۴۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان و دیوان عالی کشور فقط نسبت به آنچه مورد تجدیدنظر خواهی یا فرجام خواهی واقع و نسبت به آن رای صادر شده است، رسیدگی میکند.

ماده -۴۶۴ جهات فرجام خواهی به قرار زیر است:

الف) ادعای عدم رعایت قوانین مربوط به تقصیر متهم و مجازات قانونی او ب ادعای عدم رعایت اصول دادرسی با درجه ای از اهمیت منجر به بی اعتباری رای دادگاه

ب) عدم انطباق مستندات با مدارک موجود در پرونده

8-مهلت فرجام خواهی

درخواست تجدید نظر یا فرجام بدون مدت نیست و متقاضی باید درخواست خود را ظرف مهلت معینی تسلیم کند. فرجام خواه تنها بیست روز از تاریخ ابلاغ رای فرصت دارد که با تقدیم دادخواست فرجام خواهی اعتراض به رای قطعی کند اما اگر در خارج از ایران اقامت دارد این مهلت به 2 ماه افزایش پیدا میکند. اگر رای قطعی از سوی دادگاه بدوی از طریق انقضای مهلت تجدیدنظرخواهی بعمل آمده باشد ، این مواعد از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظر به حساب می آیند.

9-هزینه فرجام خواهی

زمانی که از ضرر و زیان ناشی از جرم تجدیدنظرخواهی صورت گیرد اصل بر این است که باید هزینه دادرسی مطابق مقررات آیین دادرسی مدنی پرداخت شود.تنها استتنای این امر زمانی است که محکوم علیه نه شاکی یا مدعی خصوصی نسبت به محکومیت کیفری و ضرر و زیان ناشی از جرم به صورت توامان ،نه به صورت جداگانه تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی کرده باشد که در این صورت فقط هزینه دادرسی امر کیفری را میپردازد و نسبت به امر حقوقی نیاز به پرداخت هزینه دادرسی و رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی نیست. طبق ماده ۴۳۶ تجدید نظر خواهی یا فرجام خواهی طرفین راجع به جنبه کیفری رای با درخواست کتبی و پرداخت هزینه دادرسی مقرر صورت میگیرد و نسبت به ضرر و زیان ناشی از جرم مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی مطابق قانون آیین دادرسی مدنی است. تبصره تجدید نظر خواهی یا فرجام خواهی محکوم علیه نسبت به محکومیت کیفری و ضرر و زیان ناشی از جرم به صورت توامان مستلزم پرداخت هزینه دادرسی در امر حقوقی و رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی نیست.

10-ابرام رای

ابرام به معنای تایید رای مورد فرجام خواهی میباشد و هنگامی اتفاق میافتد که رای مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده صادر شده باشد که ضمن ابرام رای ، پرونده به دادگاه صادرکننده رای اعاده میشود.

11-نتیجه گیری

فرجام خواهی به منظور تشخیص منطبق بودن یا عدم انطباق رای مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی میباشد که این رسیدگی شکلی توسط دیوان عالی کشور انجام میشود و رسیدگی ماهوی توسط دادگاهی که دیوان ارجاع میدهد ، انجام میپذیرد. به طور کلی اگر رای فرجام صحیح باشد پرونده مختومه است و به دادسرای اجرای حکم صادر می شود و اگر رای خلاف به دادگاه دیگری برود رای فرجام از مرجع فاقد صلاحیت باشد ارجاع به دادگاه صالح و اگر به دلیل مغایرت با قانون نقض شود ارجاع به دادگاه هم عرض می باشد. و اگر رای بر خلاف قانون و غیره باشد دیوان رای صادر نمی کند و به دادگاه هم عرض می فرستد اگر تحقیقات نیز ناقص باشند رای نقض می شود و به دادگاه صادر کننده حکم می رود تا دوباره رای صادر شود و این رای قابل فرجام خواهی می باشد و اگر حکم قابل نقض باشد رای در دیوان نقض و مختومه می باشد اگر عمل جرم نباشد یا مشمول عفو باشد قابلیت تعقیب نداشته باشد نقض بلا ارجاع نامیده می شود.

رویا کاظم زاده