هویت ایرانی در لبه پرتگاه جهانی شدن
هویت ایرانی در لبه پرتگاه جهانی شدن
در عصر تلاطم و شتاب بی امان تحولات جهانی، هویت ایرانی در نقطه ای ایستاده که هرگز تا این اندازه سرنوشت ساز و تعیین کننده نبوده است. جهانی شدن، این موج سهمگین و توقف ناپذیر، همچون سیلابی خروشان، هر آنچه را که ریشه در خاک نداشته باشد، با خود می برد و تنها آنچه اصیل، عمیق و استوار است، مجال بقا و بالندگی می یابد. اکنون هویت ایرانی، با همه لایه های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی اش، بر لبه پرتگاهی ایستاده که یک سو به گذشته ای سرشار از افتخار و خاطره گشوده می شود و سوی دیگر، به آینده ای ناشناخته و لبریز از پرسش و تردید.
ما ایرانیان، نسل به نسل، روایت گر میراث و بزرگان مان بوده ایم؛ از شعر و ادب و معماری تا افسانه ها و اسطوره های ملی. اما امروز این افتخارات دیگر به تنهایی پاسخگوی نیازهای جامعه ای نیست که در معرض امواج بی امان جهانی شدن قرار دارد. جهان جدید از ما می خواهد که گذشته را با امروز و فردا پیوند بزنیم؛ هویت را نه تابلویی ایستا و بی جان، بلکه رودخانه ای زنده و جاری ببینیم که باید با زندگی معاصر درآمیزد و به سوی آینده روانه شود.
در این میانه، جوانان ایرانی بیش از هر زمان دیگری با چالش های هویتی دست وپنجه نرم می کنند. آن ها در فضای مجازی و جهان ارتباطات، با فرهنگ ها و سبک های زندگی متنوع آشنا می شوند و مرز رویاهایشان دیگر به جغرافیای ایران محدود نمی ماند. این مواجهه، هم می تواند پنجره ای به سوی آگاهی و پیشرفت باشد و هم تهدیدی برای ریشه ها و اصالت ها، اگر بی تامل و بی دغدغه به تقلید صرف روی آوریم.
در چنین بزنگاهی، دو خطر جدی پیش روست: اگر صرفا به گذشته چنگ بزنیم و بخواهیم همه چیز را همان گونه که بوده، حفظ کنیم، ناگزیر از کاروان تحول و پیشرفت عقب خواهیم ماند. اگر هم بی محابا همه چیز را رها کنیم و تنها به دنبال الگوگیری از جهان باشیم، هویت خود را از دست خواهیم داد و در دریای بی هویتی محو خواهیم شد. راه نجات، یافتن تعادلی میان این دو قطب است؛ وفاداری به ریشه ها و در عین حال، آمادگی برای تغییر و یادگیری.
هویت ایرانی امروز باید از گذشته الهام بگیرد و هم زمان با نیازهای جهان معاصر هماهنگ شود. باید بتوانیم ارزش هایی را که ما را ساخته اند، به زبان امروز ترجمه کنیم و به نسل های آینده بسپاریم. این هویت باید پویا و زنده باشد، نه راکد و متوقف در گذشته؛ باید با جهان گفت وگو کند، از فرهنگ ها بیاموزد و اصالت خود را حفظ کند.
در این مسیر، مسئولیت سنگینی بر دوش همه ماست. هر یک از ما، با انتخاب ها و رفتارهای روزمره مان، بخشی از هویت ایرانی را می سازیم یا تضعیف می کنیم. اگر به جای شعار و تعارف، با صداقت و مسئولیت پذیری به خود و جهان بنگریم، می توانیم هویتی خلق کنیم که هم به گذشته احترام بگذارد و هم آینده را روشن تر سازد.
جهانی شدن نه تهدیدی مطلق است و نه نجات بخشی بی قید و شرط؛ بلکه فرصتی است برای بازتعریف و بازسازی هویت ایرانی. اگر این فرصت را با آگاهی و شجاعت دریابیم، می توانیم هویتی بیافرینیم که در جهان امروز هم ریشه در فرهنگ و تاریخ داشته باشد و هم پاسخگوی نیازهای نسل های آینده باشد. این شاید بزرگ ترین آزمونی باشد که تاریخ معاصر پیش پای ما نهاده است؛ آزمونی که سرنوشت فردا را رقم خواهد زد.
