عملکرد شغلی

8 مهر 1402 - خواندن 5 دقیقه - 2681 بازدید

عملکرد نمادی از باورها و ارزش های گسترده کارکنان در مورد رفتار و سهم آن ها در اثربخشی و بهره وری سازمانی است؛ که نشات گرفته از یک رفتار بوده که توسط همه ی اعضاء به صورت ایفای نقش در سازمان نمایش داده می شود(Qaidamini Harouni et al., 2022). از همین رو عملکرد شغلی کارکنان را می‎توان به عنوان رفتار فردی و کاری قابل مشاهده که برای سازمان ارزش ایجاد کرده تعریف نمود(Carpini et al., 2017). در واقع مفهوم عملکرد شغلی به عنوان یک رفتار مرتبط با مولفه های ارزشیابی کار تعریف شده است که به برآورده کردن انتظارات عملکرد کلی سازمانی توسط تک تک اعضاء ختم می شود. معنای عملکرد شغلی به طور قابل توجهی از دیدگاه سنتی تر که متمرکز بر اشتغال و وظایف ثابت است، تا دیدگاه امروزی که بر درک وسیع تر از نقش های کاری در زمینه های سازمانی پویاست، متفاوت می باشد(López-Cabarcos et al., 2022). از همین رو عملکرد شغلی را می توان در چهار بعد عملکرد وظیفه ای، عملکرد زمینه ای، عملکرد انطباقی، و عملکرد کاری غیرمولد مفهوم سازی کرد. در حالی که برخی از مطالعات به طور مستقیم به این ابعاد اشاره می کنند، مطالعات دیگر وظایف، توانایی ها، مهارت ها و رفتارها را بدون اشاره مستقیم به این چهار بعد به عنوان عملکرد شغلی افرادتوصیف می کنند. با این حال، این وظایف، توانایی ها، مهارت ها و رفتارها در صورتی به یکی از ابعاد عملکرد شغلی اختصاص داده می شوند که با تعاریف آن ها همسو باشند(Fernández-del-Río et al., 2019). ابعاد مفهومی عملکرد شغلی کارکنان را می توان به این صورت بیان نمود که:

عملکرد وظیفه ای: شامل اعمال و رفتار کارکنان برای برآوردن نیازهای شغلی و تبدیل منابع سازمانی به کالا یا خدمات است. این مفهوم در برگیرنده ویژگی ها، شایستگی ها و مهارتی است که فرد با استفاده از آن ها وظایفش را در محل کار انجام می دهد. لذا عملکرد وظیفه ای رابطه مستقیمی با هسته اصلی سازمانی از طریق فعالیت های مستقیم و فعالیت های غیرمستقیم که بخشی رسمی از شغل کارکنان است، مرتبط می شود. همچنین عملکرد وظیفه ای به عنوان یک بعد فراگیر از جنبه هایی مانند رفتار و عملکرد متناسب با نقش، وظایف خاص شغلی و غیر شغلی، فعالیت های فنی و ساختاری در نظر گرفته شده است(Ochoa Pacheco et al., 2023).


عملکرد زمینه ای: به عنوان رفتاری که بر روی زمینه های اجتماعی، روان شناختی و سازمانی کار کارکنان تاثیر می گذارد، تعریف می شود. این بعد عملکرد به محیط سازمانی، اجتماعی و روانی گسترده تر مربوط می شود که کارکنان با فعالیت هایی مانند داوطلب شدن برای کار اضافی و حفظ روابط بین فردی خوب از خود بروز می دهند. در واقع عملکرد زمینه ای به ابعاد رفتار بین فردی، رفتار شهروندی سازمانی، عملکرد فرا نقشی و تعامل همتا با سازمان می پردازد(Edeh et al., 2023).


عملکرد انطباقی: این بعد عملکرد به میزان سازگاری فرد با تغییرات در سیستم های سازمانی یا نقش های کاری اشاره دارد. همچنین به عنوان سازگاری، پیش فعالی و عملکرد خلاق تعریف می شود. لذا برای سازگاری موفقیت آمیز با یک محیط کاری در حال تغییر، افراد باید یک سری فرآیندها را طی کنند تا ماهیت تغییر را شناسایی کرده و علت آن را تشخیص دهند؛ و در همین راستا استراتژی های مناسب با سازمان را توسعه داده یا اصلاح کرده تا رفتارهای عملکردی مناسب را از خود نشان دهند. در عین حال عوامل پویای عاطفی، شناختی، انگیزشی و موقعیتی به عنوان ورودی و خروجی نزدیک بر عملکرد انطابقی تاثیر بسزایی دارند. 

بنابراین عملکرد انطباقی به عملکردی گفته می شود که در آن یک سازمان یا افراد با توجه به شرایط ورودی خود، به طور پویا تغییراتی در عملکرد و رفتار خود داشته باشد تا با محیط اطرافش سازگار شود. در این عملکرد، سازمان یا فرد، با توجه به اطلاعاتی که از محیط دریافت می کند، عملکرد و رفتار خود را تغییر می دهد تا بهترین عملکرد ممکن را برای دستیابی به اهداف خود داشته باشد(Jundt & Shoss, 2023).


عملکرد کاری غیرمولد: به عملکردی اطلاق می شود که برای یک سازمان مضر بوده و توانایی تولید نتایج جدید و متنوع برای سازمان را ندارد. به عبارت دیگر، در عملکرد کاری غیرمولد، فقط یک نتیجه مشخص و محدود برای هر ورودی مشخص وجود دارد و توانایی تولید نتایج متنوع برای هر ورودی وجود ندارد. این رفتارها شامل رفتار خارج از وظیفه، ایجاد بی نظمی، دزدی، سوء استفاده از منابع ، غیبت و عدم حضور در محل کار است(Krijgsheld et al., 2022).


 

ابعاد مفهومی تعریف شده، کیفیت کلی عملکرد شغلی و ماهیت توانایی هایی را که افراد در مشاغل خود باید داشته باشند، بیان می کند. در واقع بدون عملکرد شغلی فردی مطلوب، عملکرد تیمی و عملکرد سازمانی مناسبی وجود ندارد. عملکرد شغلی مطلوب، عملکردی بوده که منعکس کننده میزان برآورده کردن انتظارات و الزامات شناخته شده نقش یک کارمند در راستای رسیدن به اهداف فردی و سازمانی باشد(Campbell & Wiernik, 2015). عملکرد شغلی بهینه کارکنان منجر به موفقیت تجاری سازمان ها شده و بر بهره وری و سودآوری آنها تاثیر می گذارد. در مقابل، عملکرد شغلی ناکارآمد معمولا با بهره وری، سودآوری و اثربخشی سازمانی پایین تری همراه است. بنابراین، برای بهبود عملکرد شغلی کارکنان، شناسایی عوامل مختلفی که می توانند بر آن تاثیر مثبت بگذارند، بسیار مهم است (Anakpo et al., 2023).