سیر تحول نظریه های سازمان و مدیریت

4 اردیبهشت 1404 - خواندن 21 دقیقه - 9 بازدید

دیدگاه های قبل از کلاسیک

تمامی مسائل مدیریتی مطرح از ابتدای تاریخ بشر تا سال ۱۹۱۰ در این قسمت طبقه بندی می شود. مسائلی نظیر سیستم های اداری و مدیریتی سومری ها، مصری ها، ایرانیان باستان و مواردی نظیر ساخت اهرام ثلاثه مصر و ساخت دیوار چین در این حوزه طبقه بندی می شود. شخصیت های زیر از تاثیرگذارترین افراد دوره ی قبل از کلاسیک هستند:

  • چارلز بابیچ، مخترع ماشین حساب مکانیکی و اولین شخصی است که به تاثیر محیط در سازمان اشاره کرده.
  • هنری تاون، کسی که اولین مطالعات مربوط به تاثیر محیط کاری بر عملکرد کارکنان توسط وی انجام گرفته است.
  • آدام اسمیت، که به پدر علم اقتصاد مشهور است و برای اولین بار موضوع تقسیم کار در سازمان را مطرح نمود.

تئوری های کلاسیک

این تئوری ها از سال ۱۹۱۰ شروع شدند و به ۳ دسته کلی تقسیم می شوند:

1.      مکتب مدیریت علمی

2.      مکتب مدیریت اداری (اصول گرایان)

3.      نظریه بروکراسی

محوریت بحث نظریه های مدیریت کلاسیک دستیابی به حداکثر کارایی در سازمان می باشد. کلاسیک ها به سازمان رسمی توجه داشتند و وجود سازمان غیر رسمی را مضر می دانستند. دیدگاه های کلاسیک شامل یک نگرش صرفا مکانیکی به سازمان و افراد بوده است. کلاسیک ها انسان را همردیف با سایر عناصر تولید می دانستند و برای آن هویت مستقل قائل نبودند.

تئوری های نئوکلاسیک (مکتب روابط انسانی)

در سال ۱۹۲۰، در حالی که غرب رکود اقتصادی را تجربه می کرد، برخی از دانشمندان علوم اجتماعی به رهبری التون مایو مطالعاتی را درباره چگونگی واکنش کارکنان به میزان تولید در صورت تغییر شرایط کاری، طراحی شغل و محرک های مدیری آغاز کردند. بخش اعظم این مطالعات در یکی از واحدهای شرکت وسترن الکتریک در شهر هاثورن صورت گرفت که بعدها به مطالعات هاثورن مشهور شد[4]. نئوکلاسیک ها بر جنبه های انسانی مدیریت تاکید می کردند. طرفداران این روش معتقد بودند که مدیریت باید توجه خود را بر افراد متمرکز کند؛ به بیان دیگر متغیرهای اجتماعی را موثرتر از متغیرهای فیزیکی می دانستند[۳][5]. عمده فعالیت هایی که در این دوره انجام شد به دو دسته زیر تقسیم می شود:

  • مطالعات هاثورن
  • نگرش رفتاری (مدیریت) که بر این مبنا استوار بود که مدیرانی که روابط انسانی خوبی در محیط کار برقرار می کنند می توانند به بهره وری دست یابند. به علاوه، جنبش روابط انسانی مرحله ای را ایجاد کرد که تکامل یافته آن امروز به عنوان رشته رفتار سازمانی، یعنی مطالعه افراد و گروه ها در سازمان مطرح است[6].

مدیریت امروز

در مطالعات مدیریت امروز بسیاری از نظریه ها از ترکیب تئوری های کلاسیک ها و نئوکلاسیک ها شکل گرفته است. پیروان جدید جنبش مدیریت علمی بر تصمیم گیری های علمی، به کارگیری رایانه و ابزارهای تصمیم گیری تاکید دارند. گروه نظریه پردازان امروزی روابط انسانی، از بهبود و بازسازی سازمان صحبت می کنند و جای اصول گرایان را کسانی گرفته اند که معتقدند قبل از آنکه بتوان به اصولی پایبند شد لازم است مدیریان زیادی را به طور عملی مورد مطالعه قرار داد[7]. نظریات این دوره را می توان به دسته های زیر تقسیم کرد:

  • نگرش کمی مدیریت، که هدفش کاربرد روش علمی برای حل مسائل فنی در سطح وسیع است. مدیریت کمی سه شاخه اصلی دارد: علم مدیریت یا تحقیق در عملیات، مدیریت عملیاتی و سیستم های اطلاعاتی مدیریت
  • نگرش سیستمی، که تقریبا از دهه ۱۹۶۰ در مدیریت مرسوم شد. طرفداران این نظریه معتقدند نگرش سیستمی بهترین طریق برای وحدت بخشیدن به مفاهیم و نظریه های مدیریت و دستیابی به نظریه ای جامع است[8].
  • نگرش اقتضایی. اساس این نگرش که به آن نگرش موقعیتی نیز گفته می شود بر این استوار است که یک الگوی مدیریت برای همه موقعیت ها به عنوان بهترین راه وجود ندارد. وظیفه مدیر این است که تعیین کند چه روشی، در چه موقعیت خاصی، تحت چه شرایط ویژه ای و در چه زمان بخصوصی بهترین زمینه را برای نیل به اهداف مدیریت فراهم می کند[9].
  • جنبش جدید روابط انسانی. در طول بیست سال گذشته نظریه های دیگری در مدیریت معاصر با نگرش روابط انسانی پدید آمده است که از این قبیل نظریه ها می توان به نظریه z اشاره کرد.

کار کردهای مدیریت :

فرا گرد مدیریت را غابلا بکار کردها یا وظایف مدیریت تفکیک و تجزیه می کنند منظور از کار کرد اشاره به فعالیت مهم و اساسی است که در نیل به هدف ضرورت تام دارد .

هانری فایول اولین کسی بود که فراگرد مدیریت را به وظایف یا کار کرد ها تقسیم و تعریف کرد او پنج وظیفه ی اساسی را در مدیریت تشخیص داد:

1-  برنامه ریزی ، یعنی پیش نگری و تدارک وسایل برای عملیات آیند .

2- سازماندهی ، یعنی ترکیب و تخصیص افراد و منابع دیگر برای انجام دادن کار
3- فرماندهی ، یعنی هدایت و جهت دهی افراد در انجام دادن کار

4- هماهنگی ، یعنی به هم پیوستن و وحدت بخشیدن همه ی کوشش ها و فعالیتها.چ

5- کنترل ، یعنی رسیدگی به اینکه آیا کلیه امور طبق مقررات و دستورات  صورت می گیرند یا نه
تعریف مدیریت آموزشی ، اصول و کاربرد آنها :

فرهنگ لغات بین المللی تعلیم و تربیت  ، مدیریت آموزشی را به کار بردن تکنیک ها و روشهای اداره ی سازمانهای تربیتی با در نظر گرفتن هدفها و سیاستهای کلی تعلیم و تربیت تعریف می کند.

فرهنگ لغات تعلیم و تربیت ، مدیریت آموزشی را راهنمایی ، کنترل و اداره امور مربوط به جریان تعلیم و تربیت در سازمانهای تربیتی می داند . فرهنگ لغات  مدیریت آموزشی دیگری می گوید ، مدیریت آموزشی یعنی فرآیند هدایت و کنترل فعالیتهای اعضای یک سازمان رسمی برای دست یابی اهداف سازمان آموزشی.

کنزوویچ ، مدیر آموزشگاهی را چنین تعریف می کند:

مدیریت آموزشگاهی فرآیند اجتماعی مربوط به هویت دادن ، نگهداشتن ، برانگیختن ، کنترل کردن و وحدت بخشیدن تمام نیروهای رسمی و غیر رسمی انسانی و مادی  سازمان یافته در یک نظام واحد و یکپارچه می باشد . که برای دست یابی به هدفهای از پیش تعیین شده طراحی شده است.

وایلز ، مدیریت و رهبری آموزشی را مترادف با تسهیل کنندگی می داند او می گوید ، رهبری آموزشی عبارت از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی است و هر عملی که بتواند معلم را یک قدم پیشتر ببرد رهبری آموزشی خوانده می شود . اگر چه این تعریف در یک حالت کلی بیان شده است و بیانگر جنبه های اختصاصی وظایف مدیریت نمی باشد ، ولی این نکته مهم را روشن می سازد که وظیفه اساسی مدیریت آموزشی کمک به فراهم آوردن زمینه ها و شرایط مناسب کار برای معلمین و دانش آموزان و در نتیجه پیشرفت امور آموزشی است.

بطور کلی مدیریت آموزشی فرآیندی است اجتماعی که با بکار گیری مهارتهای علمی ، فنی و هنری کلیه نیروهای انسانی و مادی را سازماندهی و هماهنگ نموده و با فراهم آوردن زمینه های انگیزش و رشد با تامین نیازهای منطقی فردی و گروهی معلمان ، دانش آموزان و کارکنان بطور صرفه جویانه به هدفهای تعلیم و تربیت برسد.

کار کردهای مدیریت آموزشی :

1-      نظارت و راهنمایی دبیران یا معلمان.

2-         برنامه ریزی ( آموزشی و درسی(

3-      روابط اجتماعی و فرهنگی در مناسبات انسانی

4-      ایجاد و اسقرار تغییر

5-      ارزشیابی ( مطلق ، نسبتی ، مرحله ای و پایانی)

6-      اجرایی

7-      میانجی و یاور در حل مشکلات ، بحرانها و تعارضات

8-      حسابرسی و کنترل امور مالی و بودجه و پشتیبانی تدارکاتی

9-      مشاوره و راهنمایی تحصیلی ، شغلی ، روحی و روانی دانش آموزان

10- رشد سازمانی و امور کارکنان

انواع سبکهای مدیریتی آموزش:

مدیریت علمی :

فردریک تیلور ، بانی مکتب مدیریت علمی ، با ملاحظاتی درباره کار آیی تولید و محدودیت توانایی جسمی افراد انسانی ، پیشنهادهایی برای اثر بخش سازی سازمانها ارائه داد . منظور از کارآیی ، بالا بردن سطح تولید و بیشینه سازی بازده با کمترین هزینه هاست.

تاثیر برمدیریت آموزشی : بطور کلی ، اگر قرار براین باشد که اصول مدیریت علمی را در مدیریت آموزشی بکار بریم ، طبعا در درجه اول باید بر فعالیتهای سطح عملیاتی نظام آموزشی ، یعنی ، کلاس درس و مدرسه تمرکز کنیم .  آنگاه ، در این سطح از روشهای علمی به منظور تعیین ( 1) استانداردهای مطلوب تولید (بازده آموزش و پرورش ) ، ( 2( شیوه های ویژه تولید ( روشهای آموزش و پرورش ) ، ( 3) ملاکهای خاص گزینش  ، تربیت ، کارگماری ، و نگهداری تولید کنندگان ( معلمان و مدیران ) ، و ( 4) ابزار و وسایل تولید ( تکنولوژی آموزشی ) استفاده کنیم .  بنابراین ، وظیفه معلمان و مدیران آموزشی نیز به استفاده موثر از روشها ، فنون و مواد استاندارد برای تولید بازده آموزشی استاندارد منحصر خواهد شد .

مدیریت اداری ( نظریه کلاسیک سازمان) :

از میان مدیران صنعتی و صاحب منصبان دولتی و اداری که سعی کرده اند تجربه های خود را کما بیش با بینش و آگاهی توصیف کنند ، هنری فایول فرانسوی شهرت فراوان یافته و تحلیل او از فعالیت سازمانها و فراگرد مدیریت تاثیری پایدار در قلمرو فکری مدیریت برجا گذاشته است . فایول وظایف مدیریت را مشخص کرد و اصولی بر آن مترتب دانست . پنج کارکرد یا وظیفه مدیریت عبارتند از : 1- برنامه ریزی ، 2- سازمان دهی ، 3 – فرماندهی ، 4- هماهنگی ، 5- نظارت.

به عقیده فایول برنامه ریزی و سازماندهی به منزله تهیه مقدمات برای عملیات سازمانی است . وظایف فرماندهی و هماهنگی به منظور انجام عملیاتی است که در برنامه ریزی و سازماندهی مشخص شده اند . نظارت یا کنترل به منظور سنجش و ارزشیابی عملکرد واقعی با ضوابط و ملاکهای از پیش تعیین شده است.

تاثیر برمدیریت آموزشی : کاربرد نظریه مدیریت اداری جهان شمول بوده است .در نتیجه ، سازمانهای آموزشی نیز در همه کشور ها ، از اصول و قواعد آن  عمیقا اثر پذیرفته اند . جوانب رسمی سازمان نظام آموزشی نظیر اهداف ، خط مشی ها ، سلسله ، اختیار ، تمرکز و عدم تمرکز و......... عمدتا به مفاهیم یا اصول نظریه فوق اشاره دارند . در زمینه مدیریت نیز ، توصیه و تجویز اصول به منظور ادارهی نظام یا مدرسه یا کلاسداری ، تاثیر رهنمودهای تجویزی فایول و پیروانش به خاطر می آورد.

نظریه روابط انسانی:

ماری پارکر فالت  را می توان مفسر دوره گذار از نظریه های کلاسیک به نظریه های رفتاری دانست . وی معتقد بود که مسئله ی اصلی در هر کار جمعی یا سازمانی ایجاد و نگهداری روابط انسانی پویا و در عین حال هماهنگ است .

به زعم او ، مدیر باید بکوشد تا درک کند که گروهها چگونه و چرا تشکیل می شوند و چگونه می توان آنها را یگانه کرد تا گروهی بزرگ با هدفی مشترک پدید آید ، به نحوی که هدفهای کلی ، در عین حال ، هدف یکایک اعضای آن باشد .

"تاثیر برمدیریت آموزشی": مفاهیم و اصول نظریه روابط انسانی شاید بیش از هر سازمانی در محیطهای آموزشی زمینه پذیرش داشت زیرا که ماهیت کار آموزش و پرورش ایجاب می کرد که جوانب انسانی کار ، مورد توجه قرار گیرد . در پرتو رهنمودهای این نظریه ، آموزش مهارتهای روابط انسانی در سازمانها رایج شد . در نظام آموزش و پرورش به تدریج ، ضرورت توجه به کیفیت روابط انسانی محسوس گردید.

نظریه بوروکراسی:

اوایل قرن بیستم ، دنیای صنعتی شاهد توسعه سازمانها و موسسات بزرگ و پیچیده بود به موازات توسعه سازمانهای صنعتی ، موسسات دولتی و بازرگانی نیز روزبروز بزرگتر و پیچیده تر می شدند . نظام اداری برخاسته از این تحول و توسعه ، نظامی است که بوروکراسی ( دیوان سالاری ) معروف است .  ماکس وبر ، جامعه شناس آلمانی اولین نظریه پردازی است که بوروکراسی را مطالعه کرد و مدل نظری پر ارزشی از خود باقی گذاشت.

به زعم ماکس وبر ، بهترین جلوه گاه این ارزشها ، در سازمان از نوع بوروکراسی است به عبارتی دیگر، بوروکراسی سازمانی است که تجسم کار آیی و عقلانیت بوده ، در عین حال ، بریک اساس قانونی استوار است.

بوروکراسی ، نظام اداری با سازمان بزرگ و گسترده است که با عده ی کثیری ارباب رجوع سر وکار دارد . بوروکراسی را غالبا مترادف با سازمان رسمی می دانند . ماکس وبر پدید آورنده بوروکراسی نوع آرمانی است . این مدل بر این فرض استوار است که با استفاده از الگوهای رفتاری معینی ، می توان فعالیتهای سازمانهای رسمی بزرگ را چنان هدایت کرد که بیشترین میزان تولید یا خدمت موثر حاصل شود.

وبر برپایه این اعتقاد که منطق و عقلانیت در رفتار انسان بسیار مطلوب است ، بوروکراسی را وسیله ای برای نیل به عقلانیت در امور و فعالیت های سازمان یافته تلقی می کرد . مهم ترین کمک ماکس وبر به مدیریت ، نظریه اقتدار ( اختیار ) و توصیف سازمانها بر مبنای ساختار روابط ناشی از اختیار است . وبر ، برای قدرت چند مبنا تشخیص داد ، از جمله قهر و اجبار و ترغیب ، ولی بیشترین توجه خود را به مسئله اختیار که بر مبنای اطاعت ارادی و داوطلبانه دیگران پدید می آید ، معطوف کرد . در سازمانهای رسمی ، از جمله سازمانهای نظام آموزش و پرورش  ، روابط رسمی بر اساس اختیار برقرار می شوند . نوع و ماهیت روابط میان معلم – شاگرد ، مدیر – معلم یا به طور کلی ، رئیس – مرئوس را عنصر اختیار مشخص می سازد دیگر نظریه ها در مدیریت که به ذکر نام آنها بسنده می شود شامل:

نظریه رفتاری ، نظریه همکاری ، نظریه تصمیم گیری ، نظریه همسازی می باشد .

نگرش سیستمی در مدیریت آموزش

تعریف سیستم

اصطلاح سیستم در آثارافرادی همچون لایب نیتس   ،نیکلادوکوزا،پاراسلسوس،ویکو،دیالکتیک مارکس وهگل دیده شده است .درمیان آثار ادبی، بازی جهانی اثرنیکلادوکوزا و اثر هرمان هسه به نام مرواریدهای شیشه ای وگشتالتهای فیزیکی اثر کهلرکه به بررسی گشتالتها در فیزیک  محدود شده(1924).اثر کلاسیک لوتکا به بررسی سیستمها پرداخته وچون یک آماردان بوده توجه خود را به مسائل جمعیتی معطوف نموده واجتماعات را به عنوان سیستم در نظر گرفته است.(1925).( سادو سکی و.ن؛1361؛صص 33_34)

واژه ی سیسستم از کلمه یونانی  systema مرکب از(syn) به معنای با هم و histanai به معنای «سبب برای» مشتق شده است .(بهرنگی ،1382،ص195).

مفهوم سیستم بازتوسط دیفای  ( defay) پیشنهاد شد.که برتالنفی آن را وارد زیست شناسی   می کند.( فون برتالنفی ،1370،ص50).

از دیدگاه رابینز سیستم عبارت است از اجزا پیوسته ومرتبط به هم که به نحوی تنظیم گردیده اند که یک کل متشکل از تک تک اجزا را به وجود  می آورند.(رابینز،1376،ص29).

مشترکات یک سیستم

ایمگارت مشترکات سیستمها را به صورت زیر مدون کرده است .

1.       سیستمها همگی در زمان ومکان وجود دارند.

2.       سیستمها همگی به سمت موقعیت تصادفی وبی نظمی که سرانجام آن آنتروپی  وایستائی است میل دارند.

3.       مرزی فرضی عناصر درونی همه ی سیستمها را از عناصر خارج سیستم محسوب می شود.

4.       همه ی سیستمها دارای محیطی هستند که عناصر آن عناصر خارج سیستم محسوب می شوند.

5.       همه ی سیستمها عواملی دارند که بر ساخت وعملکرد سیستم اثر می گذارند.

6.       عوامل درون سیستمی را متغیر وعوامل درون محط آن را پارامتر می خوانند.

7.       باستثنای کوچکترین سیستم بقیه سیستمها زیر سیستم می باشد.(بهرنگی ،1382،ص194) .

ویژگی  یک سیستم

1.   حد ومرز:سیستم را از پیرامونش جدا و در عین حال آنرا با محیط مرتبط می سازد.نقاطی که فراتراز آن ویژگی های خاص سیستم دیگر قابل تشخیص نیست. بر اساس این نفوذ پذیری حد و مرز است که سیستمها را به باز و بسته تقسیم می کنند.(علاقه بند«الف» ،1381،ص122)

2.      درونداد: عناصری که وارد سیستم می شوندکه 3 نوع می تواند باشد. زنجیره ای ،تصادفی،بازخورد.(رئوفی،1381،ص106)

3.   فرایند:جریان عملیات یک سیستم که بر روی درونداد صورت می گیرد و بر ارزش و سودمندی آنها افزوده می شود.(علاقه بند«الف»،1381،ص124)

4.   برونداد:چیزهای که یک سیستم به محیط خود یا سیستمهای مجاور خود صادر می کند. آنچه که یک سیستم با هدف قبلی (طبق انتظار)و یا اتفاقی(غیر منتظره)تولید می کند. (علاقه بند«الف» ،1381،ص124)

5.   بازخورد:کسب اطلاعات لازم در باره عملکرد خود .به دو صورت مثبت ومنفی است که منفی از اطلاعاتی حاکی میشود که تفاوت و انحرافی از هدف سیستم وجود دارد که  نیاز به تصحیح دارد وسیستم را در راستای اهداف ومواضع پیشین نگه می دارد.بازخورد مثبت نشان دهنده این است که انحرافی در برونداد نیست وپیشنهاد ی برای تغییر وتوسعه سازمان تلقی میشود.( علاقه بند «الف»،1381،ص127)

6.   چرخه فعالیت:بروندادهای سیستم به محیط زمینه تکرار فعالیت سیستم را فراهم میکند و الگوی فعالیت  سیستم چرخشی است.( علاقه بند«الف» ،1381،ص124)

7.   آنتروپی:قانون عمومی طبیعت است که سیستمها بر اثر گذشت زمان میل به بی نظمی و فروپاشی دارندوهر شکل سازمانداری به سوی بی سازمانی حرکت می کند. سیستمها برای مقابله با آن واکنش های را نشان می دهند تا زنده بمانند و آنگاه  آنتروپی  منفی مطرح می شود. (علاقه بند«الف» ،1381،ص126)

8.   کدگزاری:به مکانیسم گزینش دروندادها که برای سیستم معنا دارد .یعنی سیستم هر دروندادی را نمی پذیرد.  ( علاقه بند«الف» ،1381،ص128)

9.   محیط:همه چیزهایی که خارج از حدود سیستم قرار دارد .محیط سیستم به تعریف آن سیستم بستگی دارد.(علاقه بند«ب»،1381.ص 150)

10.  همپایانی وچند پایانی:با شرایط متفاوت اولیه به نتایج یکسان رسیدن(همپایانی)وبا شرایط اولیه یکسان به نتایج متفاوت رسیدن(چند پایانی).این دو مفهوم می رساند که سیستمها لزوما از یک عامل جبری پیروی نمی کند ورفتار آنها تابع علتهای مختلف است. (علاقه بند«الف» ،1381،ص130).

طبقه بندی سیستمها (پیچیدگی) بولد ینگ

سیستمهای استاتیک یا چارچوبها (Frameworks)

سطح چرخشی ساعت یا سیستم های متحرک ساده (Clockworks)گردش منظومه شمسی

سطح سیستمهای سایبرنتیک ، خود تنظیم (Cybernetic)

سطح سیستمهای باز (Open Systems)حیات ، یاخته ها

سطح گیاهان .تقسیم کاربین یاخته ها

سطح حیوان (Animal Level System)، آگاهی نسبت به خود

سطح موجودات انسانی (Human Being Level System)،

سیستمهای اجتماعی (Social System)،

سیستمهای ،ناشناخته ها ومطلق ها (Transcendental)،مافوق اجتماعات انسانی(تدبیری ورزقی،1384 ،صص 81_83).

نظریه سیستمی توجه خودرا به عواملی از قبیل روابط با محیط برای حصول اطمینان ازدریافت مداوم داده ها وتولید ستاده های قابل قبول ،انعطاف پذیری در پاسخ به تغییرات محیطی ،کارایی سازمان در تبدیل داده ها به ستاده ها ،وضوح در ارتباطات داخلی، سطح تعارض در بین گروه های سازمانی ومیزان رضامندی شغلی کا رکنان معطوف میدارد.(رابینز،1376،ص60).

چنین به نظر می رسد که تئوری عمومی سیستمها ما را از قید وبند یا محدودیت های روش مکانیکی رها می سازد ودلیل های به دست می دهد تا بتوان بر آن اساس «اصول »مبتنی بر اندیشه «سیستم بسته» رانفی ورد کرد.این تئوری برای نظریه پردازان مدیریت وسازمان یک حوزه تفکر غالب ارائه می کند تا انها بتوانند تمام دانش های مختلف متعلق به رشته های علمی ذی رشته های علمی ذی ربط را در الگوی سیستمهای خود بگنجانند.[10]

تفکر با دیدگاهی کلی ماهیت روابط اجزا یک کل رابررسی نموده هر مورد رابر حسب شرایط محیطی آن بیان می کند ،کل را فراتر ازمجموع اجزا آن می داند ،روش ان در تحلیل امور دارای نظم وقاعده است ،هر مورد را با توجه به ارتباط آن با هدف می سنجد، در بررسی هر مورد آینده آنرا در نظر دارد وبه بازگشت ناپذیری زمان، رعایت مکان وارتباط مداوم با محیط توجه می کند.از همجواری عناصر برای تحلیل ساختار بوجود آمده استفاده می کند.حالات مجسم موارد وتاثیر پارامترها و وجنبه ها ی عملی متغیرها را از زمینه های پیچیده نمایان می سازد وبالاخره بازدهی نهایی حاصل از ترکیب عامل در شرایط محیطی را پیش بینی می کند.(بهرنگی،1382،ص194).

مدیر با استفاده از الگوئی جدید از تفکر با عنوان تفکر سیستمی می تواند به اتکا مفهوم وموقعیت مکانی خودش به بررسی بپردازد.آثار ناشی از وجود یا عدم وجود آن جز را در روابط بین عناصر همجوار وغیر همجوارش بررسی کند وبه تاثیر مقام وموقعیت آن جز در تشکیک مفهوم کل از سازمان و امور مربوط به آن در جهت حصول به اهداف پی برد.(بهرنگی،1382،ص175).

منابع:

  • رضائیان، علی. اصول مدیریت: انتشارات سمت، ۱۳۸۳. شابک ۹۶۴۴۵۹۸۱۲۱
  • فیضی، طاهره. مبانی سازمان و مدیریت: انتشارات دانشگاه پیام نور، ۱۳۸۳. شابک ۹۶۴۳۸۷۰۸۶۳
  • سادو سکی و.ن، نظریه سیستمها (مسایل فلسفی وروش شناختی)ترجمه کیومرث پریانی تهران نشر تندر 1361
  • اسکات ،دبیلو ریچارد،سازمان ها سیستمهای حقوقی وحقیقی وبازجلد اول ترجمه محمد رضابهرنگی،تهران،مترجم1373
  • فون برتالنفی ،لودویگ، نظریه عمومی سیستمها. ترجمه کیومرث پریانی،تهران نشر تندر1370
  • رئوفی ،محمد حسین ،مدیریت عمومی وآموزشی.مشهد روان مهر 1381
  • علاقه بند ،علی، مبانی نظری واصول مدیریت آموزشی. تهران نشر روان1381

[1] رضائیان، اصول مدیریت، ص ۷

[2] مشارکت کنندگان ویکی پدیا، «Management»

[3] علاقه بند ،علی، مبانی نظری واصول مدیریت آموزشی. تهران نشر روان1381

[4] ۳٫۰ ۳٫۱ رضائیان، اصول مدیریت، ص ۱۷

[5] همان

[6] فیضی، ص ۴۴

[7] رضائیان، اصول مدیریت، ص ۱۸

[8] فیضی، ص ۴۸

[9] فیضی، ص ۵۶

[10] شفریتزوجی استیون اوت،