نظریه مددکاری اجتماعی تاملی در سه رویکرد کلیدی و کاربردی
نظریه مددکاری اجتماعی به مجموعهای از چارچوبهای نظری و عملیاتی اطلاق میشود که به مددکاران اجتماعی کمک میکند تا مشکلات افراد، خانوادهها و جوامع را تحلیل و مداخلات موثر طراحی کنند.
نظریه مددکاری اجتماعی به بررسی اصول، ارزش ها و روش هایی می پردازد که در کمک به افراد، گروه ها و جوامع برای بهبود کیفیت زندگی به کار گرفته می شوند.
در این مقاله، سه نظریه مهم در این حوزه به تفصیل بررسی میشود که هر کدام با رویکردی منحصر به فرد، پایه های نظری مددکاری اجتماعی را شکل میدهند.
۱. نظریه سیستمها (Systems Theory)
تعریف و پایه های نظری:
نظریه سیستمها، یکی از بنیادیترین نظریه های مددکاری اجتماعی است که بر این اصل استوار است: انسانها و محیط اطرافشان به صورت سیستمهای متقابل و وابسته به هم عمل میکنند. این نظریه توسط متفکرانی مانند لودویگ فون برتالانفی معرفی شد و در مددکاری اجتماعی برای درک تعاملات پیچیده بین فرد، خانواده، جامعه و نهادهای اجتماعی به کار میرود.
اصول کلیدی:
- همبستگی اجزاء:هر سیستم از اجزای مرتبط تشکیل شده که تغییر در یک جزء، بر کل سیستم تاثیر میگذارد.
- مرزها و تعاملات: سیستمها دارای مرزهایی هستند که تعامل آنها با محیط را تنظیم میکنند (مثلا مرزهای خانواده در برابر نهادهای اجتماعی).
- همگنی و سازگاری:سیستمها به دنبال حفظ تعادل (همگنی) هستند، اما در صورت بروز بحران، تغییراتی ایجاد میشود تا سازگاری جدیدی حاصل شود.
کاربرد در مددکاری اجتماعی:
مددکاران اجتماعی با استفاده از این نظریه، مشکلات را در سطح میکرو (فردی)، مزو(خانواده/گروه) و ماکرو (جامعه/سیاست) تحلیل میکنند. مثلا در مواجهه با اعتیاد یک فرد، نه تنها عوامل فردی، بلکه نقش خانواده، دوستان و سیاستهای بهداشتی را نیز بررسی میکنند. این رویکرد به مددکار کمک میکند تا مداخلات همه جانبه ای طراحی کند.
۲. نظریه رفتار شناختی (Cognitive-Behavioral Theory)
تعریف و پایه های نظری:
این نظریه که توسط آرون بک** و آلبرت الیس توسعه یافته، بر ارتباط بین تفکر، رفتار و احساسات تاکید دارد. بر اساس این نظریه، الگوهای نادرست تفکر (مانند تعمیم بیش از حد یا شخصی کردن اتفاقات) میتواند منجر به رفتارهای ناسازگار شود.
اصول کلیدی:
- تعیین تفکر از رفتار: رفتارهای ناسالم معمولا از تفکرات منفی یا غیرمنطقی نشات میگیرند.
- تغییر قابل یادگیری:افراد میتوانند با شناسایی و اصلاح تفکرات نادرست، رفتارهای خود را بهبود بخشند.
- تمرکز بر حال: به جای تحلیل علل گذشته، بر راهحلهای حال حاضر تاکید میشود.
کاربرد در مددکاری اجتماعی:
این نظریه در درمان اختلالات اضطرابی، افسردگی و اعتیاد کاربرد فراوانی دارد. مددکار اجتماعی ممکن است با تکنیکهایی مانند تشخیص تفکرات اعوجاج یا تمرینهای رفتاری، به فرد کمک کند تا الگوهای مخرب را شکسته و جایگزین مناسبی ایجاد کند. برای مثال، در کار با نوجوانان پرخاشگر، مددکار میتواند به آنها یاد بدهد که چگونه تفکرات تحریککننده خشم را شناسایی و مدیریت کنند.
۳. نظریه توانمندسازی اجتماعی (Empowerment Theory)
تعریف و پایه های نظری:
نظریه توانمندسازی، یک رویکرد مشارکتی است که هدف آن افزایش توانایی افراد و جوامع برای کنترل جنبههای مختلف زندگی خود است. این نظریه تحت تاثیر اندیشه های سولومون و رپوپورت شکل گرفته و بر عدالت اجتماعی و کاهش نابرابریها تاکید دارد.
اصول کلیدی:
- توانمندسازی فردی و جمعی:هم افراد و هم جوامع میتوانند از طریق آگاهی و مشارکت، قدرت عمل خود را افزایش دهند.
- تمرکز بر نقاط قوت: به جای تمرکز صرف بر مشکلات، استفاده از ظرفیتهای موجود در افراد و جوامع.
- عدالت اجتماعی: توانمندسازی تنها با حذف موانع ساختاری (مانند تبعیض یا فقر) امکانپذیر است.
کاربرد در مددکاری اجتماعی:
مددکاران از این نظریه برای کمک به گروههای آسیب پذیر (مانند زنان، پناهندگان یا افراد فقیر) استفاده میکنند. به عنوان مثال، در طراحی برنامه های آموزشی برای زنان سرپرست خانوار، مددکار میتواند با آموزش مهارتهای شغلی و افزایش آگاهی حقوقی، به آنها کمک کند تا به استقلال اقتصادی دست یابند. همچنین، ایجاد شبکه های حمایتی جامعه محور، نمونهای از توانمندسازی جمعی است.
مهرداد رام برزینی در جمع و خاتمه کلام آورده است هر یک از نظریه های فوق، بخشی از زیرساختهای نظری مددکاری اجتماعی را تشکیل میدهند و به مددکاران اجتماعی اجازه میدهند تا با رویکردهای متنوع، به مشکلات پیچیده اجتماعی پاسخ دهند.
نظریه سیستمها به درک تعاملات چندسطحی، نظریه رفتار شناختی به تغییر الگوهای فردی و نظریه توانمندسازی به تقویت قدرت اجتماعی کمک میکند. ترکیب این نظریات در عمل، به مددکاران اجتماعی اجازه میدهد تا مداخلاتی همه جانبه، علمی و موثر طراحی کنند. برای موفقیت در این حوزه، آشنایی عمیق با این چارچوبها و توانایی به کارگیری هوشمندانه آنها ضروری است.