آیا مقوله سیاستگذاری یک فرآیند سیاسی است ؟

20 فروردین 1404 - خواندن 3 دقیقه - 109 بازدید




@دانشگاه پیام نور



هر نوع بررسی و تحلیل در مورد سیاستگذاری رسانه ای و مطبوعات، بدون بحث درباره نوع و میزان دخالت دولت در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به مقصود نخواهد رسید. 

از این رو، هنگام بحث و بررسی در مورد سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی به طور عام و سیاستگذاری رسانه ای به طور خاص، می توان ابتدا دو شیوه دخالت دولت را از یکدیگر تفکیک کرد. 

شیوه نخست "تصدی گری" است که چون دولت معتقد است که حافظ منافع عمومی است، در نتیجه صلاحیت سیاستگذاری و اجرا را در عرصه های مختلف دارد و شیوه دیگر "نظارت است که در این شیوه، رسانه ها عملکردی آزادانه دارند و دولت صرفا بر کار آنها به دلیل حفظ منافع عمومی نظارت دارد.

نظام های رسانه ای به شکل خود به خودی یا بر پایه فناوری های رسانه ای یا از طرح کسب و کار شرکتهای رسانه ای یا بر پایه خلاقیت کارکنان رسانه پدید نمی آیند. نظام های رسانه ای هدفمند شکل گرفته و بر پایه رقابتهای سیاسی که ارزش ها و اهداف خود را به وسیله ابزارهایی همچون ترکیب پیچیده ای از عناصر اجتماعی، اقتصادی و فناورانه بدست می آورند، شکل می گیرند. از این رو، نظام رسانه ای در یک کشور، کمتر به نوع رسانه در یک کشور خاص وابسته خواهد بود؛ خواه رسانه ها در یک کشور به طور گسترده ای تجاری یا کنترل شده باشند، خواه در برابر تغییرات فناوری باز یا بسته باشند. خواه منتقد روندهای اجتماعی باشند یا نباشند. 

به هر حال، نظام های رسانه ای با اهداف مشخص و بر اساس ارزش های از پیش تعیین شده به وجود می آیند. به عبارت دیگر هیچ چیزی در رابطه با نظام هایرسانه ای قابل پیش بینی نیست. با این که در ساختار نظام رسانه ای به طور صریح اولویت های سیاسی این دولت اعلام نمی شود، به نظر می رسد که نمی توان تاثیر عوامل و ارزش های سیاسی در محیط گسترده رسانه ای را نادیده گرفت. سیاستگذاری رسانه ای، که تلاشی منظم برای پرورش انواع مشخصی از ساختار و رفتار رسانه ای و جلوگیری از رفتارها و ساختارهای جایگزین است، پدیده ای به شدت سیاسی است.