محمد فروهر
10 یادداشت منتشر شدهاهمیت رهبری دانشگاهی و معرفی سبکهای رهبری با اثربخشی بالا و پایین در محیط های دانشگاهی
سبک های رهبری موثر برای رهبران دانشگاهی در تمام سطوح
رهبری در دانشگاه ها در تمامی سطوح، از رهبران موسسه ای گرفته تا اعضای هیئت علمی و مدیران، از اهمیت بالایی برخوردار است. رهبری موثر برای پرورش رشد، تشویق تغییرات مثبت و الهام بخشی به موفقیت ضروری است.
این مقاله به بررسی سبک های مختلف رهبری و تاثیر آن ها بر رهبری دانشگاهی می پردازد. ما ویژگی های رهبران موثری را که با چالش های موسسات آموزشی روبرو می شوند و در عین حال یک جامعه حمایتی و شکوفا ایجاد می کنند، بررسی خواهیم کرد. درک این رویکردهای رهبری به رهبران فعلی و آینده بینش ها و استراتژی های ارزشمندی برای رهبری با اعتماد به نفس می دهد.
چرا رهبری موثر در دانشگاه ها این قدر مهم است؟
رهبری در دانشگاه ها ویژگی ها و چالش های منحصر به فردی دارد که ناشی از ماهیت پیچیده آکادمیا، ساختار سازمانی توزیع شده و ذینفعان متنوع است. دانشگاه ها به رهبرانی با کارایی، صداقت و بالاترین استانداردهای اخلاقی نیاز دارند.
برخی از وظایف کلیدی که از رهبران دانشگاهی انتظار می رود شامل موارد زیر است:
- حکمرانی مشترک: تصمیم گیری در دانشگاه ها معمولا نیازمند همکاری بین اعضای هیئت علمی، مدیران، کارکنان و گاهی دانشجویان است. رهبران موثر باید این سیستم را مدیریت کرده و ارتباطات و همکاری های باز با ذینفعان را تقویت کنند.
- حفاظت از آزادی آکادمیک: رهبران باید از خودمختاری اعضای هیئت علمی برای پیگیری علایق تحقیقاتی و آموزشی خود بدون ترس از عواقب حمایت کنند.
- تمرکز بر تجربه دانشجویی: رهبران باید به نیازهای موسسه رسیدگی کنند و در عین حال موفقیت، رفاه و دسترسی دانشجویان به منابع و خدمات حمایتی را در اولویت قرار دهند.
- حمایت از جمع آوری کمک های مالی و بورسیه های تحصیلی: رهبران در موسسات آموزشی باید مدیران خوبی از منابع و روابط باشند تا اطمینان حاصل کنند که منابع کافی برای تحقق ماموریت دانشگاه وجود دارد.
- ترویج آگاهی چندفرهنگی، تنوع و شمول: رهبران باید از موسسات خود در اتخاذ رویکردهای فرهنگی پاسخگو به تدریس و تجربه اعضای هیئت علمی و دانشجویان حمایت کنند.
- تعادل بین سنت و نوآوری: پذیرش تاریخ و سنت غنی موسسه در حالی که از نوآوری برای سازگاری با روندهای آموزشی، تحقیقاتی و فناوری در حال تغییر حمایت می کند.
- ایجاد فرهنگ مثبت و همکاری در دانشگاه: این شامل پرورش فرهنگی است که همکاری، اشتراک گذاری ایده ها و حمایت از رشد حرفه ای یکدیگر را تشویق می کند.
- پرداختن به مسائل اجتماعی: چالش های مهم جهانی مانند تغییرات اقلیمی، فقر و نابرابری نیاز به رهبری موثر برای پیشبرد تحقیق و توسعه راه حل ها دارد.
موفقیت در این زمینه ها و بسیاری دیگر از دلایل کلیدی است که چرا توسعه رهبری در دانشگاه ها این قدر مهم است. رهبری موثر نه تنها محیط یادگیری را بهبود می بخشد، بلکه به پیشرفت جامعه به طور کلی نیز کمک می کند.
درک سبک های رهبری
سبک های رهبری به رویکردهای مختلفی اشاره دارند که رهبران هنگام هدایت و راهنمایی تیم ها یا سازمان های خود اتخاذ می کنند. این سبک ها شامل رفتارها، نگرش ها، روش های ارتباطی، فرآیندهای تصمیم گیری و رویکرد کلی به رهبری و هدایت دیگران در راستای اهداف سازمان است.
رهبری یکی از پرمقاله ترین موضوعات در حوزه کسب وکار به شمار می آید و در طول سال ها، سبک های مختلف رهبری شناسایی شده اند. برخی از این سبک ها به طور جامع در ادبیات آکادمیک مورد تحقیق و توصیف قرار گرفته اند، در حالی که برخی دیگر ریشه های عمومی تری دارند و جذابیت بیشتری برای عموم دارند.
رهبری موثر مستلزم درک ویژگی های منحصر به فرد سازمان، تیم و وضعیت است تا بتوان تصمیمات آگاهانه ای در مورد انتخاب سبک رهبری مناسب اتخاذ کرد. هر سبک رهبری ویژگی ها، قوت ها و ضعف های خاص خود را دارد. رهبران موثر معمولا بسته به شرایط و نیازهای پیروان خود از ترکیبی از این سبک ها استفاده می کنند.
در ادامه به چند نمونه از سبکهای رهبری با اثربخشی بالا و چند نمونه از سبکهای رهبری که اثربخشی پایین تری دارند، اشاره خواهد شد.
سبک های رهبری با اثربخشی بالا در محیط های دانشگاهی
در رهبری، هیچ سبک واحدی وجود ندارد که برای همه شرایط مناسب باشد، اما برخی از سبک های رهبری در محیط های آکادمیک موثرتر از دیگران هستند.
یک متا-تحلیل اخیر در سال 2022 که به بررسی روابط بین سبک های رهبری در آموزش عالی و رضایت شغلی کارکنان آکادمیک پرداخته است، نشان داد که رهبری موثر در آموزش عالی می تواند رضایت شغلی کارکنان را افزایش دهد و به این ترتیب بر حفظ کارکنان، اعتماد، تعهد سازمانی و عملکرد آن ها تاثیر مثبت بگذارد. سه سبک رهبری که در محیط دانشگاهی تاثیر مثبت دارند عبارتند از:
1. رهبری تحول آفرین
رهبری تحول آفرین سبکی است که پیروان را الهام می بخشد و به آن ها انگیزه می دهد تا به پتانسیل کامل خود دست یابند و منافع شخصی خود را برای خیر عمومی سازمان و جامعه کنار بگذارند. رهبران تحول آفرین، چشم اندازهای جذاب آینده را ایجاد و منتقل می کنند، نوآوری و خلاقیت را تشویق می کنند و به پیروان این امکان را می دهند که مالکیت کار خود را به عهده بگیرند و تغییرات را بپذیرند. این رهبران احترام کسب می کنند، عواقب اخلاقی و معنوی تصمیمات را در نظر می گیرند و مشوق هایی ارائه می دهند که انگیزه را افزایش می دهد. آن ها معمولا به عنوان الگوها و مربیان عمل می کنند و پیروان خود را به تبدیل شدن به نسخه های بهتری از خود تشویق می کنند و در این فرآیند، ارزش ها، باورها و نگرش ها را تغییر می دهند و با نشان دادن استعدادها و مهارت هایشان، اعتماد به نفس آن ها را افزایش می دهند. (از دیدگاه دانیل گلمن، این رویکرد مشابه آنچه او "رهبری اقتدارگرا" می نامد، است.)
2. رهبری خدمتگزار
رهبری خدمتگزار به رفاه و رشد افراد در یک موسسه اولویت می دهد و بر خدمت به نیازهای دیگران به جای منافع شخصی رهبر تاکید می کند. رهبرانی که این سبک را اتخاذ می کنند، نیازهای پیروان خود را در اولویت قرار می دهند و به آن ها در دستیابی به اهداف و توسعه شخصی شان کمک می کنند. رهبران خدمتگزار، همدلی، همکاری، دلسوزی، ایجاد اعتماد، تصمیم گیری محترمانه و گوش دادن فعال را تمرین می کنند. آن ها تلاش می کنند تا یک محیط کاری همکاری محور ایجاد کنند و با توانمندسازی و ارتقاء پیروان، فرهنگی را ایجاد کنند که رشد، خلاقیت و حس جامعه را ترویج دهد. تعهد آن ها به حمایت از موفقیت و توسعه دیگران و چشم انداز موسسه، رضایت شغلی کارکنان را افزایش می دهد.
3. رهبری معنوی
رهبری معنوی رویکردی است که ارزش ها، اخلاق و حس هدف بالاتر را در فرآیند رهبری گنجانده و پیروان را به گونه ای هدایت می کند که با ارزش های مشترک و زمینه های معنوی یا اخلاقی وسیع تر هم راستا باشد. یک رهبر معنوی به دنبال ایجاد محیط کاری است که حس هدف، جامعه و تحقق شخصی را تقویت کند. نمونه هایی از کاربرد رهبری معنوی در آموزش عالی شامل تعامل با اعضای هیئت علمی و کارکنان برای ایجاد یک چشم انداز الهام بخش، افزایش حس ارزش های اخلاقی و معنوی و تمرکز بر قابلیت و پایداری موسسه است. اگرچه رهبری معنوی به اندازه رهبری تحول آفرین یا خدمتگزار در محیط های آکادمیک مورد بحث قرار نمی گیرد، اما نشان داده شده است که تاثیر مثبتی بر رضایت شغلی کارکنان آکادمیک دارد.
سبک های رهبری که اثربخشی کمتری در محیط های دانشگاهی دارند:
این سبک های رهبری ممکن است در کوتاه مدت یا در برخی شرایط کارایی داشته باشند، اما به طور کلی باید از آن ها پرهیز کرد:
1. رهبری معامله ای
رهبری معامله ای بر اساس یک رابطه تبادلی بین رهبران و پیروان استوار است. رهبران معامله ای بر منافع مشترک خود و کسانی که رهبری می کنند، تمرکز دارند. این رهبران انتظارات، اهداف و معیارهای عملکرد روشنی را تعیین می کنند. پیروان بر اساس اینکه چقدر خوب انتظارات رهبر را برآورده می کنند، اعتبار و پاداش (یا تنبیه) دریافت می کنند. این سبک می تواند در مواقعی که وظایف به خوبی تعریف شده اند و تمرکز بر دستیابی به نتایج فوری است (مانند فروش خرده فروشی) موثر باشد. با این حال، در شرایطی که نیاز به چشم انداز بلندمدت، خلاقیت یا نوآوری وجود دارد، کمتر موثر است و به همین دلیل برای محیط های دانشگاهی مناسب نیست. این سبک تاثیر مثبت اما ضعیفی بر رضایت دارد.
2. رهبری منفعل
رهبری منفعل با رویکردی غیرمداخله گر از سوی رهبر مشخص می شود. در این سبک، رهبران حداقل راهنمایی و نظارت را به تیم های خود ارائه می دهند و به زیرمجموعه ها اجازه می دهند به طور مستقل تصمیم گیری و مشکلات را حل کنند. این رهبران مداخله نمی کنند، از صحبت با پیروان خود اجتناب می کنند و استانداردهای عملکرد را تعیین نمی کنند. رهبران منفعل ممکن است به عنوان افرادی ناکارآمد، بی میل یا ناتوان در اتخاذ تصمیمات مستقل تلقی شوند، زیرا دانش، تجربه و تخصص کافی ندارند. اگرچه این سبک گاهی می تواند با تیم هایی که سطح بالایی از دانش و خودهدایتی دارند، کار کند، اما رهبران منفعل راهنمایی، ساختار و حمایتی را که بسیاری از پیروان برای دستیابی به اهداف خود نیاز دارند، فراهم نمی کنند و این سبک تاثیر منفی و متوسطی بر رضایت دارد.
سایر سبک های رهبری که می توانند به رهبران دانشگاهی کمک کنند
مقاله ای که بسیاری از مشتریان ما از آن لذت می برند، مقاله کلاسیک دانیل گلمن در هاروارد بیزنس ریویو با عنوان "رهبری که نتایج می آورد" است. در این مقاله، او شش سبک مختلف رهبری (اجباری، اقتدارگرا، وابسته، دموکراتیک، پیشرو و مربیگری) را شناسایی می کند، مهارت های مرتبط با هوش عاطفی هر یک را توصیف می کند و بررسی می کند که آیا این سبک ها تاثیر مثبت یا منفی بر تیم و جو سازمانی دارند.
سه سبکی که گلمن به عنوان مفید برای رهبران دانشگاهی در شرایط خاص معرفی می کند و تسلط بر آن ها اهمیت دارد، عبارتند از:
1. مربیگری
رهبرانی که از سبک مربیگری استفاده می کنند، بر توسعه افراد برای آینده تمرکز دارند و با ارائه راهنمایی، حمایت و توسعه شخصی به آن ها کمک می کنند. آن ها در مکالمات یک به یک مکرر شرکت می کنند تا بازخورد و تشویق ارائه دهند و به اعضای تیم کمک کنند مهارت ها و عملکرد خود را بهبود بخشند. این رویکرد فرهنگ یادگیری و رشد مستمر را ترویج می کند و به پیروان این امکان را می دهد که به پتانسیل کامل خود دست یابند. با این حال، این سبک در شرایطی که پیروان در برابر یادگیری مقاومت می کنند یا تمایلی به شناسایی نیاز خود برای بهبود ندارند، کارایی ندارد.
2. رهبری وابسته
رهبران وابسته بر ایجاد روابط قوی و حس تعلق در میان اعضای تیم تاکید می کنند. این سبک رهبری است که هر رهبر می تواند و باید به عنوان یکی از چندین رویکرد رهبری از آن استفاده کند. رهبران وابسته همدلی، درک و نگرانی نسبت به نیازها و احساسات اعضای تیم خود را نشان می دهند و تلاش می کنند تا کارکنان را خوشحال نگه دارند و هماهنگی میان آن ها ایجاد کنند. رهبری وابسته به ایجاد اعتماد و تقویت دینامیک مثبت تیم کمک می کند که در زمان های استرس یا تعارض به ویژه مفید است. با این حال، رهبرانی که به طور مفرط به این سبک تکیه می کنند، ممکن است اجازه دهند عملکرد ضعیف بدون اصلاح باقی بماند و کارکنان ممکن است احساس کنند که در سازمان، متوسط بودن تحمل می شود. علاوه بر این، رهبران وابسته نمی توانند دیدگاه یا جهت گیری روشنی را برای مواجهه با چالش های پیچیده ارائه دهند.
3. رهبری دموکراتیک
سبک دموکراتیک، که به عنوان رهبری مشارکتی نیز شناخته می شود، بر همکاری و مشارکت اعضای تیم در فرآیند تصمیم گیری تاکید دارد. رهبرانی که از این رویکرد پیروی می کنند، ارتباطات باز را تشویق کرده و به طور فعال نظرات را در هنگام اتخاذ تصمیمات جستجو می کنند. آن ها به دیدگاه ها و تخصص های متنوع افرادی که با آن ها مشورت می کنند، ارزش می دهند و به این ترتیب به آن ها احساس توانمندی و سرمایه گذاری در نتایج می دهند. آن ها بحث هایی را بر اساس ایجاد توافق تسهیل می کنند و از طریق رهبری خود، اعتماد، احترام و تعهد را ایجاد می کنند. چالش های این سبک، که تاثیر مثبت کمی بر جو دارد، می تواند منجر به برگزاری جلسات بی پایان و تصمیم گیری های معوق شود. افراد ممکن است احساس سردرگمی و بی هدفی کنند و گاهی این رویکرد می تواند منجر به تشدید تعارضات شود. در یک محیط دانشگاهی، استفاده از این سبک می تواند دشوار باشد، به ویژه زمانی که افرادی که مسئول تصمیم گیری هستند، واقعا برابر یا هم سطح نیستند، مانند موقعیتی که شامل اعضای هیئت علمی و کارکنان است.
منبع:
Effective Leadership Styles for University Leaders at All Levels — Academic Leadership Group | Consulting for Higher Education