پخش دیجیتال و همگرایی فناورانه

@دانشگاه پیام نور
دیجیتالی سازی و همگرایی فناورانه دیجیتالی شدن و همگرایی فناورانه در پیشرفت فنی مستقیم تاثیرگذار بر چشم انداز رسانه ای جدید هستند و با یکدیگر ارتباطی جداناپذیر دارند.
دیجیتالی سازی مزیت اصلی دیجیتالی سازی نسبت به آنالوگ این است که از زیرساخت های توزیع به نحو کارآمدی استفاده می شود. برای مثال کانال های تلویزیونی آنالوگ برای پرهیز از تداخل فرکانس باید روی فرکانس منحصربه فرد خود برنامه پخش کنند. اساسا «گیرنده» یک ترمینال منفعل است که فقط فرکانسی را که در فضا می یابد، پخش می کند. اما در دنیای دیجیتال، هر دو طرف زنجیره ارسال و دریافت دارای نرم افزاری هستند که نه تنها کیفیت صوت یا تصویر را بهبود می بخشد، بلکه پهنای باند خود را با سایر سیگنال های دیجیتال به اشتراک می گذارد. از آنجا که گیرنده های دیجیتال امروزی هوشمند است، می تواند سیگنال های مورد انتخاب کاربر را تعقیب و سیگنال های غیر لازم را به طور فعال رد کند.
از آنجا که در دیجیتالی سازی، پهنای باند مورد نیاز برای تولید کیفیت صوتی و تصویری مشابه آنالوگ به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافته است، قیمت اجاره زیرساخت های دیجیتال نیز کاهش چندبرابری داشته است. این امر به تولید کنندگان محتوا امکان داده تا ارائه خدمات به مخاطبان (تخصصی) جدید را بررسی کنند که در سیستم توزیع آنالوگ کاملا غیراقتصادی بود.
با دیجتالی سازی، اشکال جدید خدمات مثل شخصی سازی رسانه ها و رسانه های تعاملی توسعه یافته است. مصرف کنندگان کنترل دقیق تری روی محتوای ارائه شده پیدا کرده اند و شرکت ها می توانند از فرصت های شخصی سازی و محلی سازی خدمات استفاده کنند. به عنوان مثال می توان به وبسایت هایی اشاره کرد که در صورت دانستن کد پستی کاربر می توانند پیش بینی دقیقی درباره وضعیت آب وهوای محلی به آنها ارائه کنند. این سیستم ها برای بازخوردگرفتن، از یک کانال جانبی (از راه خط تلفن یا وب) بهره می گیرند و به این ترتیب، به جای یک طرفه بودن دوطرفه (تعاملی) می شوند.
این امکانات، پیامدهای بزرگی برای اشکال قدیمی سیاستگذاری که در پخش رادیو تلویزیونی و ارتباطات راه دور به آسانی شکل می گرفت به همراه داشته است. در گذشته، پخش رادیو تلویزیونی به صورت «یک نقطه به چندنقطه» تعریف می شد. فرض بر این است که یک عمل (ارسال برنامه) از یک نقطه شروع می شود و هم زمان در چندین نقطه دیگر در حوزه هدف پخش میشود (دریافت توسط تماشاگر). این عمل، یک طرفه شناخته می شد و مخاطبان نمی توانستند از راه همان زیرساخت به تعامل بپردازند. . این برخلاف زیرساخت های مخابراتی جدید است که شامل ارتباط نقطه به نقطه با ویژگی دوطرفه بودن است. اینگونه تعاملات در حوزه سیاستگذاری مخابرات قرار می گیرد که حاوی مقرراتی درباره محرمانه بودن دسترسی به اطلاعات می شود، در حالی که در سیاستگذاری پخش رادیو تلویزیونی دسترسی همگانی مد نظر است و به مسائلی مثل آزادی بیان و حق پاسخگویی پرداخته می شود
دیجیتالی شدن باعث هرچه مبهم تر شدن این تمایزات شده است. اکثر مردم یک مکالمه با موبایل را شکلی از ارتباطات راه دور فردی می دانند، اما نرم افزارهایی به وجود آمده است که به تولید کنندگان تلویزیونی امکان می دهد تا از راه تلفن همراه برنامه پخش کنند. آیا چنین مواردی را می توان با همان محدودیت های قانونی اعمال شده برای پخش کننده های تلویزیونی مدیریت کرد؟ همگرایی رسانه ها بیش از یک دهه پیش، مولر (۱۹۹۹) بیان کرد که چیزی به نام وضعیت همگرایی کامل وجود ندارد. به نظر می رسد استدلال مولر هنوز هم معتبر باشد، حتی در محیط اطلاعاتی و رسانه ای که دارای تغییرات سریع است نیز می توان با استدلال این واقعیت را پذیرفت. استدلال مولر را می توان به خوبی در برخی موارد از جمله صنعت رسانه به کار بست. اگرچه همگرایی واقعیتی است که همیشه باید جنبه هاینظارتی، سیاسی و فناوری آن نیز مد نظر قرار گیرد، اما تشخیص این نکته مهم است که یک نسخه واحد برای همگرایی وجود ندارد با اینکه این استدلال جای بحث دارد، مطلوب یا ممکن بودن اتخاذ یک روند کلی در رابطه با همگرایی قابل بحث است. این موضوع، هدف بسیاری از تحقیقات قرار گرفته و آنها فرایندها و پیامدهای رویکردهای همگرایی اتخاذشده توسط بازیگران مختلف محیط رسانه را بررسی کرده اند.