بایستگی روجوع به اهل بیت در تفسیر قران: نگاهی اجمالی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله بجمیع محامده و مکارمه و التسبیح له بالغدو و الآصال کما یسبح فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه و الشکر له علی اعطاء الولایه و الامامه و الصلاه و السلام علی اشرف نذره محمد و علی آله ایات الله و مثل نوره فاطمه الزهراء و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداءالله الی یوم القیامه
از جمله مهم ترین مسائل در تفسیر قران کریم روش شناسی فهم تاویلات بطون و مشتبهات قرانی است که قسم اعظم را از تفسیر در بر می گیرند،هر ایه که در هرگونه سیر روشی فهم قران کریم در مکتب امامیه همواره به روجوع به ال البیت و اهل ذکر تاکید شده است. چرا که قران دارای ایات درهم تنیده و امیخته است و فهم کلیه ان مبتنی بر فهم کل ان است. قرآن کریم در این امر بیان می کنند: هو الذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تاویله و ما یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم ﴿آل عمران، 7﴾ و حضرت امیر المومنین بیان می فرمایند:
و انی سمعت من رسول الله ص یقول لیس من القرآن آیه الا و لها ظهر و بطن و ما منه حرف الا و ان له تاویل[1]- و ما یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم[2]الراسخون نحن آل محمد و امر الله سائر الامه[3] ان یقولوا- آمنا به کل من عند ربنا و ما یذکر الا اولوا الالباب[4] و ان یسلموا لنا [و یردوا علمه الینا][5] و قد قال الله- و لو ردوه الی الرسول و الی اولی الامر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم[6] هم الذین یسالون عنه و یطلبونه و لعمری لو ان الناس حین قبض رسول الله ص سلموا لنا[7](همانا شنیدم از رسول خداوند ص که فرمودند نیست از قران ایه مگر اینکه برای اوست ظاهری و باطنی و از او حرفی نیست مگر برایش تاویل است ما یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم و راسخون ما ال البیت هستیم و خداوند امر فرمودند بر پیامبرش و امت ان که بگویند آمنا به کل من عند ربنا و ما یذکر الا اولوا الالباب و انکه که تسلیم دارند بر ما و روی دارند در علم از قران به ما و به تحقیق بیان کرده است خدا اگر برمی گردانید به رسول و اولی الامر از امور (استنباطیه) پس می دانستید مستنباط خود را[8])( کتاب سلیم بن قیس الهلالی ؛ ج2 ؛ ص771)[9]و همانا فرمودند از من بپرسید از قران:«و سلونی عن القرآن، فان فی القرآن بیان کل شیء و فیه علم الاولین و الآخرین، و ان القرآن لم یدع لقائل مقالا. و ما یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم[10] لیسوا[11] بواحد، رسول الله منهم، اعلمه الله ایاه فعلمنیه رسول الله صلی الله علیه و آله، ثم لا یزال فی عقبنا الی یوم القیامه.)[12]( کتاب سلیم بن قیس الهلالی ؛ ج2 ؛ ص942) حدثنا یعقوب بن یزید عن ابن ابی عمیر عن سیف بن عمیره عن ابی الصباح الکنانی قال قال ابو عبد الله ع یا ابا الصباح نحن قوم فرض الله طاعتنا لنا الانفال و لنا صفو المال و نحن الراسخون فی العلم[13]( بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم ؛ ج1 ؛ ص202)الحسین بن محمد عن معلی بن محمد عن محمد بن اورمه عن علی بن حسان عن عبد الرحمن بن کثیر عن ابی عبد الله ع قال: الراسخون فی العلم* امیر المومنین و الائمه من بعده ع.[14]( الکافی (ط - الاسلامیه) ؛ ج1 ؛ ص213)
بایسته روجوع به اهل البیت و شان تفسیری ائمه طاهرین متواتر است.
[1] ( 238)« ب» و« د»: و ما منه حرف الا له حد مطلع علی ظهر القرآن و بطنه و تاویله. و فی« ج»: و ما منه حرف الا له حد و لکل حد مطلع علی ظهر القرآن و بطنه و تاویله.
[2] ( 239) سوره آل عمران: الآیه 7.
[3] ( 240)« ج»: امر الله عز و جل نبیه و الامه. بر ما ظاهر این نسخه است
[4] ( 241) سوره آل عمران: الآیه 7.
[5] ( 242) الزیاده من« ج». و فی« ب» و« د»: اولو الالباب الذین یردون علمه الینا.
[6] ( 243) سوره النساء: الآیه 83.
[7] هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1405ق.
[8] با توجه به روایات اهل الذکر سوال و استفهام از وظائف است لکن که پاسخ بعضی از امور از وظائف نمی باشد.
[9] حدثنا محمد بن الحسین عن محمد بن اسماعیل عن منصور بن یونس عن ابن اذینه عن فضیل بن یسار قال: سالت ابا جعفر ع عن هذه الروایه ما من القرآن آیه الا و لها ظهر و بطن فقال ظهره تنزیله و بطنه تاویله منه ما قد مضی و منه ما لم یکن یجری کما یجری الشمس و القمر کما جاء تاویل شیء منه یکون علی الاموات کما یکون علی الاحیاء قال الله و ما یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم[9] نحن نعلمه.[9]( بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم ؛ ج1 ؛ ص196)
[10] ( 4) سوره آل عمران: الآیه 7.
[11] ( 5) فی المصدر: لیس.
[12] هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1405ق.
[13] صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم - ایران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق.
[14] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الاسلامیه) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
