دو دلیل اقتدار

6 فروردین 1404 - خواندن 2 دقیقه - 36 بازدید



[مولانا]

آتش ، ابراهیم را نبود زیان / هر که نمردی است گو : می ترس از آن

نفس نمرودست و ، عقل و جان ، خلیل / روح در عین است و ، نفس اندر دلیل

این دلیل راه ، رهرو را بود / کو به هر دم در بیابان گم شود

واصلان را نیست جز چشم و چراغ / از دلیل و راهشان باشد فراغ

گر دلیلی گفت آن مرد وصال / گفت بهر فهم اصحاب جدال

بهر طفل نو ، پدر تی تی کند / گر چه عقلش هندسه گیتی کند

کم نگردد فضل استاد از علو / گر الف چیزی ندارد گوید او

از پی تعلیم آن بسته دهن / از زبان خود برون باید شدن

در زبان او باید آمدن / تا بیاموزد ز تو او علم و فن

پس همه خلقان چو طفلان وی اند / لازم است این پیر را در وقت پند (1)

***

[یزدانپناه عسکری]

منطق آدمی فراموش می کند که آگاهی و جان انسان نامحدود است و می تواند با سلسله اراده و جان، ادراک و نظاره گر جهان باشد.

______________

1 - مثنوی معنوی، جلال الدین محمد بن محمد مولوی به تصحیح رینولد نیکلسون– تهران : هرمس 1386 ص 315 – دفتر دوم، طعنه زدن بیگانه یی در شیخ و جواب مرید، ابیات 3310 الی 3319