توهم کنترل
حسین حسینی پناه
■آیا تا به حال شده است هنگام پرتاب تاس، آن را محکم تر بیندازید تا عدد بزرگ تری بیاورید؟ آیا تا به حال مدیری را دیده اید که اصرار دارد تمام تصمیمات سازمانی را خودش بگیرد، چون باور دارد که هیچ کس به اندازه ی او شرایط را تحت کنترل ندارد؟ اگر چنین است، شما شاهد یکی از رایج ترین سوگیری های شناختی بوده اید: توهم کنترل.
https://t.me/gahname_modir
□از ابتدای تاریخ، انسان ها به دنبال کنترل محیط اطراف خود بوده اند. حتی زمانی که نمی توانستند بر طبیعت غلبه کنند، با انجام آیین ها و نذورات تصور می کردند که می توانند بر رویدادهای طبیعی تاثیر بگذارند. برای مثال، مردمان باستان در دوره های خشکسالی قربانی هایی به خدایان تقدیم می کردند و اگر پس از آن باران می بارید، گمان می کردند که تلاش هایشان نتیجه داده است!
●توهم کنترل یک سوگیری شناختی است که باعث می شود افراد تصور کنند می توانند رویدادهایی را که کاملا تصادفی یا خارج از کنترلشان هستند، مدیریت کنند یا بر آن ها تاثیر بگذارند. این پدیده حتی در موقعیت هایی که شانس و احتمال نقش اصلی را ایفا می کنند، دیده می شود. به عنوان نمونه، مطالعات نشان داده اند که افراد هنگام پرتاب تاس، اگر بخواهند عدد بزرگی بیاورند، آن را محکم تر می اندازند، و اگر به عددی کوچک نیاز داشته باشند، با احتیاط بیشتری پرتاب می کنند. این در حالی است که نتیجه ی پرتاب تاس کاملا تصادفی است و شدت پرتاب تاثیری در عدد حاصل ندارد!
○اصطلاح توهم کنترل را اولین بار در سال ۱۹۷۵ الن لنگر ، روانشناس دانشگاه هاروارد مطرح کرد. او با انجام مجموعه ای از آزمایش ها نشان داد زمانی که عواملی همچون رقابت، انتخاب و مشارکت در موقعیت های شانسی گنجانده می شود، افراد درخصوص میزان کنترل خود بر رویدادهای طبیعی اغراق می کنند.
■برای مثال، در آزمایشی، شرکت کنندگان حاضر بودند پول بیشتری برای بلیت های بخت آزمایی ای بپردازند که خودشان شماره اش را انتخاب کرده بودند، در مقایسه با بلیت هایی که شماره ی آن ها به صورت تصادفی توسط دستگاه مشخص شده بود. در حالی که احتمال برد در هر دو حالت دقیقا یکسان بود!
□این خطای ذهنی تنها به بخت آزمایی یا بازی های شانسی محدود نمی شود؛ ما هر روز در تصمیم گیری های شخصی و حرفه ای تحت تاثیر آن قرار می گیریم.
• سرمایه گذاری و بورس: بسیاری از سرمایه گذاران تصور می کنند که با تجزیه وتحلیل های شخصی می توانند بازارهای کاملا ناپایدار را پیش بینی کنند. در حالی که بخش زیادی از نوسانات بازار ناشی از عوامل غیرقابل کنترل است.
• مدیریت و رهبری: برخی مدیران گمان می کنند که می توانند همه چیز را تحت کنترل خود درآورند، حتی عواملی که وابسته به محیط و شرایط کلان اقتصادی هستند. این طرز فکر می تواند به تصمیم گیری های نادرست و ریسک های غیرضروری منجر شود.
• زندگی شخصی: ما گاهی تصور می کنیم که اگر رفتار خاصی داشته باشیم، می توانیم واکنش دیگران را دقیقا مطابق میل خود تغییر دهیم، در حالی که احساسات و تصمیمات دیگران تحت تاثیر عوامل متعددی است که از کنترل ما خارج اند.