عشق حق

[حسین بن منصور حلاج]
و قال احمد بن فارس: رایت الحلاج فی سوق القطیعه قائما علی باب مسجد و هو یقول: ایها الناس، اذا استولی الحق علی قلب اخلاه عن غیره، و اذا لازم احدا افناه عمن سواه، و اذا احب عبدا حث عباده بالعداوه علیه، حتی یتقرب العبد مقبلا علیه. (1)
احمدبن فارس گوید: حلاج را در بازار قطیعه بر در مسجدی ایستاده دیدم که می گفت: ای مردم هر گاه حق بر دلی چیره آید، آن دل را از هر چه غیر حق است تهی می سازد؛ و هر گاه حق با کسی همراه شود، جز حق همه چیز را برای او نابود می گرداند، و هر گاه حق به بنده ای عشق ورزد، دیگر بندگانش را به دشمنی با او بر می انگیزاند تا آن بنده به او روی آورد و به او نزدیک شود. (2)
***
[حافظ شیرازی]
سمن بویان غبار غم چو بنشینند، بنشانند - پری رویان قرار از دل چو بستیزند، بستانند
بفتراک جفا دلها چو بربندند، بربندند - ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند، بفشانند
بعمری یک نفس با ما چو بنشینند، برخیزند - نهال شوق در خاطر چو برخیزند، بنشانند
سرشک گوشه گیران را چو دریابند، در یابند - رخ مهر از سحرخیزان نگردانند، اگر دانند
ز چشمم لعل رمانی چو می خندند، می بارند - ز رویم راز پنهانی چو می بینند، می خوانند
دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد - ز فکر آنان که در تدبیر درمانند، درمانند
چو منصور از مراد آنان که بر دارند، بردارند - بدین درگاه حافظ را چو می خوانند، می رانند
درین حضرت چو مشتاقان نیاز آرند، ناز آرند - که با این درد اگر در بند درمانند، درمانند (3)
***
[یزدانپناه عسکری]
وقتی نظر حق مبتنی برحرکت شخصی به درگاه خودش باشد، از دیگر درها رانده خواهد شد.
_____________________
1 - حسین بن منصور حلاج، دیوان الحلاج، دار الکتب العلمیه - بیروت، چاپ: دوم، 2002 م. صفحه 51
2 - اخبار حلاج نسخه ای کهن در سیرت حسین بن منصور حلاج ، تصحیح و تحشیه ل. ماسینیون / پ. کراوس ، ترجمه و تعلیق سید حمید طبیبیان – تهران : انتشارات اطلاعات 1383 صفحه 33
3 - خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی، دیوان حافظ، زوار - تهران، چاپ: چهارم، 1385. ص324