تاثیر آموزش تئوری انتخاب به نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کم توجهی به همراه اختلال نافرمانی مقابله جویانه بر مشکلات رفتاری آنها

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 635

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

THCAP09_028

تاریخ نمایه سازی: 6 اسفند 1398

چکیده مقاله:

مقدمه: افزایش شیوع اختلال بیش فعالی و کم توجهی در همراهی با اختلال نافرمانی مقابله جویانه در کودکان و نوجوانان در سال های اخیر عامل این نگرانی شده است که بر عملکرد و رشد این افراد تاثیر می گذارد. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر آموزش تئوری انتخاب به نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی-کم توجهی به همراه اختلال نافرمانی مقابله جویانه بر مشکلات رفتاری آنها انجام شده است. روش: چهل بیمار با اختلال بیش فعالی و کم توجهی در همراهی با اختلال نافرمانی مقابله جویانه در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد وارد مطالعه شدند. تشخیص توسط دو فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در یک مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته تایید شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. برای گروه مداخله 5 جلسه آموزش تئوری انتخاب و برای گروه کنترل 5 جلسه غیرساختار یافته با رویکرد حمایتی برگزار شد. که هر جلسه 120 دقیقه بود. ارزیابی مطالعه با پرسشنامه های کانرز-کوتاه-فرم والدین، پرسشنامه توانایی ها و مشکلات، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و اسنپ در ابتدای مطالعه و هفته 6 و 10 انجام شد. داده ها با نرم افزار SPSS آنالیز شد. سطح معنی داری در تمام موارد P≤0.05 در نظر گرفته شد. یافته ها: چهل بیمار مطالعه را تا انتها ادامه دادند. میانگین سن در گروه مداخله 13/75±1/88 و در گروه شاهد 13/90±1/80 بود. ویژگی های بالینی بیماران مانند سن، جنس، سن و شغل پدر و مادر بین دو گروه تفاوت معنی دار آماری نداشت. نتایج آزمون کانرز بعد از گذشت شش هفته نشان داد که در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد در خردهمقیاس های اختلال سلوک، بیش فعالی و نمره کلی تفاوت معنی دار آماری و بعد از گذشت ده هفته نیز اختلال سلوک و نمره کلی همچنان نسبت به گروه مداخله بهبود بیشتری داشته است. در سایر خرده مقیاس ها تفاوت معنادار نبود. در آزمون پرسشنامه توانایی ها و مشکلات خرده مقیاس سلوک و ارتباطات اجتماعی در هفته ششم و در هفته دهم نیز خرده مقیاس ارتباطات اجتماعی تفاوت آماری معنادار داشته است. براساس تست اضطراب، افسردگی و استرس در گروه مداخله کاهش معنادار داشت. نتیجه گیری: آموزش تئوری انتخاب در کاهش علائم رفتاری نوجوانان دارای اختلال بیش فعالی و کم توجهی در همراهی با اختلال نافرمانی مقابله جویانه موثر می باشد.

کلیدواژه ها:

تئوری انتخاب ، اختلال بیش فعالی-کم توجهی و اختلال نافرمانی مقابله جویانه

نویسندگان

عاطفه سلطانی فر

فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد