بررسی یک مورد اختلال ADHD منجر به مصرف مواد و درمان نوین COACHING بر کاهش علایم اختلال ADHD
محل انتشار: سومین کنگره ملی گزارشهای موردی بالینی
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 723
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CCRMED03_231
تاریخ نمایه سازی: 20 بهمن 1398
چکیده مقاله:
مقدمه: اختلال نارسایی توجه /بیش فعالی (ADHD) شامل سه طبقه مهم بی توجهی ، بیش فعالی، تکانشگری است.بی توجهی با توجه انتخابی محدود (توجه به محرک نامربوط یا پرت کننده حواس و چشم پوشی از محرک مربوطه) و فقدان توجه مداوم(توانایی حفظ توجه در طول زمان)مشخص شده است(انجمن روان پزشکی آمریکا 1999). اختلالات نارسایی توجه /بیش فعالی شایع ترین اختلال عصبی رفتاری دوره کودکی شناخته شده است. افراد مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی، در حافظه نقص دارند. آن ها به آسانی پیامدهای گذشته و اهداف آینده را فراموش می کنند. همین موضوع باعث می شود که دوباره به عادت های بد پیشین - که تشخیص داده بودند بازگردند. بنابراین درمانگر به افراد کمک می کند تا عادت های جدید کسب شده را تمرین و تقویت کنند تا درونی شود . انواع مهم شناخته شده درمان ADHDعبارتند از برقراری و تداوم یک محیط سازمان یافته، رفتار درمانی، رفتار درمانی شناختی و دارو درمانی. از این رو به نظر می رسد که درمان های دارویی لازم با مداخلات روان شناختی همراه گردد. یکی از بخش های درمان CBT که به طورقابل توجهی رشد کرده و در سال های اخیر برجسته تر شده است ، آماده سازی) COACHING ) می باشد. ریشه ی کوچینگ به پیش از دهه ی 1960 بازمی گردد که به منظور بهبود عملکرد افراد در محل کار به وجود آمده است(بویتلار،2011). در سالهای اخیر (پنتلند،2012) استفاده از کوچینگ در حوزه های مختلف برای تغییر در رفتار، عملکرد بهینه و سلامتی به کار رفته است.اجزای اصلی روش درمانی کوچینگ عبارتند از: مشارکت و همکاری، ساختار و پیشرفت تدریجی. این روش درمانی از امتیازهای قابل توجهی برای کمک به اختلال نقص توجه- بیش-فعالی بزرگسالی برخوردار است. نظریه یادگیری از مفاهیم اساسی در کوچینگ است. این نظریه بر جنبه هایی از یادگیری بزرگسالان و دانشی تمرکز دارد که از راه آگاهی از ارزش ها، پنداشت ها و انتظارات منجر به معناداری در زندگی میشود. همانند اغلب حرفه های خدماتی، کوچینگ نیزپایه های خود را از حوزه هایی چون روانشناسی، رشد انسان، فلسفه و آموزش گرفته است (پنتلند،2014).در این روش، علائم عصبی- زیستی به عنوان پایه عادات و الگوهای رفتاری منفی در این افراد به حساب می آید و بیماران یاد می گیرند که چالش-های روزانه ای که بر اثر این علائم به وجود می آید را مدیریت کنند. وقتی که افراد این موضوع را یاد بگیرند، می توانند راهبرد های لازم را برای ایجاد تغییر به کار گیرند. این روش درمانی از امتیازهای قابل توجهی برای کمک به اختلال نقص توجه- بیش فعالی بزرگسالی برخوردار است. مقالات محدودی(کویبینک،2010) به بررسی اثر بخشی این روش در بیماران مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی بزرگسالی پرداخته اند و نشان داده اند که کوچینگ اثرات مثبتی بر روی زندگی این بیماران دارد(کویبینگ،2010) و باعث بهبود قابل توجهی در روش مطالعه، اعتماد به نفس، میزان آشفتگی ناشی از علایم بیماری و افزایش رضایتمندی از شغل و تحصیل می گردد (پروانت،2015).
نویسندگان
هدیه باباخان زاده
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی،دانشگاه علوم پزشکی البرز،کرج،ایران