بررسی میزان مصرف کالاهای فرهنگی زنان تهرانی

درک بهتر این جهان نیازمند روزآمد کردن تصاویر و کسب شناخت صحیح و تفسیر درست از آن است. درجامعه امروز،افراد با انتخاب الگوهای خاصی از مصرف، تمایز خود را با دیگران نشان داده و برای خود تشخص و پایگاه اجتماعی ایجادمی کنند. مفهوم مصرف و به ویژه مصرف فرهنگی، به عنوان یک مفهوم تحلیلی در جامعه شناسی از اهمیت خاصی به ویژهدر دوره معاصر برخوردار است. بدین منظور این پژوهش ضمن شناسایی عوامل موثر بر مصرف کالاهای فرهنگی میانبانوان منطقه 22 ، به طبقه بندی و بررسی این عوامل می پردازد. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناخت نقش برخی عواملفردی و اجتماعی نظیر سن، وضعیت تاهل، تحصیلات، مدت زمان گذران اوقات فراغت، وضعیت اشتغال و درآمد بر میزانمصرف کالاهای فرهنگی میان بانوان است؛ روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری بانوان منطقه 22 مطابق آمار رسمیسال 1395؛ 65476 نفر است و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 382 نفر محاسبه شده است. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای متناسب با حجم استفاده شده و ابزار عمده جمع آوری داده هاپرسشنامه است. توصیف و تبیین داده ها با استفاده از روش های آماری متناسب با سطح سنجش متغیرها استاندارد صورتگرفته است. یافته ها و نتایج تحقیق نشان میدهد که میان سن و تحصیلات جوانان و مصرف کالاهای فرهنگی رابطهوجود دارد؛ نتایج نشان می دهد که مصرف کالاهای فرهنگی در بانوان با تحصیلات کارشناس ارشد و بالاتر به طور معنی-داری بیشتر از سایرین است و بین وضعیت تاهل، درآمد و اوقات فراغت مصرف کالاهای فرهنگی رابطه معنی داری وجود دارد.

کلیدواژه ها:

کالای فرهنگی ، مصرف کالای فرهنگی ، مصارف فرهنگی بانوان ، خدمات فرهنگی