بررسی تاثیر واقعیت درمانی بر افسردگی زنان سرپرست خانوار: یک مطالعه تجربی

مقدمه و اهداف: زنان سرپرست خانوار به عنوان کسانی که بدون حضور و حمایت منظم یک مرد بزرگسال، سرپرستیخانواده را به عهده دارند شناخته می شوند. یکی از آسیب ها و مشکلات روانی این قشر، افسردگی است. لذا مطالعه حاضر باهدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر افسردگی زنان سرپرست خانوار جهت ارتقای سلامت زنان و توانمندسازی آنانانجام شده است.روش: در این پژوهش از روش تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری اینپژوهش، زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به کمیته امداد امام خمینی شهرستان شیراز در سال 98 بود که بر اساسروش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از آنها با نمره بالای 26 از پرسشنامه افسردگی بک، با در نظر گرفتن معیارهای خاصانتخاب شدند. مداخله واقعیت درمانی جهت گروه آزمون انجام شد. در پایان هر دو گروه در پس آزمون شرکت و داده ها بهمنظور محاسبه شاخص های توصیفی و نیز تحلیل کوواریانس پردازش شد.نتایج: بر اساس نتایج به دست آمده واقعیت درمانی با کاهش افسردگی زنان سرپرست خانوار ارتباط معناداری داشت.بحث و نتیجه گیری: بر اساس مطالعه حاضر واقعیت درمانی روشی اثربخش بر کاهش افسردگی این زنان می باشد کههدف عمده آن برانگیختن مراجع به اقدام عملی برای تغییر شرایط ناخواسته کنونی است. لذا پیشنهاد می شود دوره هایآموزشی واقعیت درمانی به صورت گروهی در برنامه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در نظر گرفته شود.

کلیدواژه ها:

زنان سرپرست خانوار ، اضطراب ، توانمندسازی ، واقعیت درمانی