بررسی تطبیقی پایداری اجتماعی در فضاهای فرهنگ محور و میان افزای، با بهره گیری از انگاره های فرهنگی و اجتماعی، ( با بررسی نمونه موردی های مرکز فرهنگی نیاوران و مرکز فرهنگی Plassen )

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 386

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CAUM02_387

تاریخ نمایه سازی: 7 دی 1398

چکیده مقاله:

سابقه تاریخی هر کشور موجب شکل گیری فرهنگ آن جامعه می شود فرهنگ هر جامعه نیز بر معماری آن جامعه تاثیر می گذارد. از مهمترین ویژگی های معماری هدایتگری فرهنگی است. یکی از مکان هایی که هنرمند در آن می تواند دغدغه های ذهنی خود را از مسائل گوناگون به شکل مفاهیم مختلف در قالب آثار هنری جهت تاثیرگذاری بیشتر بر روی افراد جامعه عرضه نماید یک مرکز یا مجتمع فرهنگی و هنری است.که اجتماع پذیر کردن این مراکز یکی از اصلی ترین مولفه های مهم و موثر در خلق فضاهای فرهنگی است که این امر درگرو توجه به انگاره های فرهنگی و اجتماعی مختلف است. پایداری اجتماعی از ابعاد سه گانه پایداری، در واقع بخش غیر کالبدی معماری پایدار است که اهداف اجتماعی آن را دنبال می کند، فضا را مورد بحث قرار میدهد و با بررسی نیازها و رفتارهای انسان بگونه ای طراحی را جهت می دهد تا ارتباط انسان و محیط مصنوع )فضا( برای مدت طولانی برقرار باشد. پایداری اجتماعی در ارتباط مستقیم با انسانها و آداب اجتماعی آنهاست. فضای فرهنگی محلی برای روابط اجتماعی جامعه میباشد، مراکز فرهنگی به عنوان ضرورت و سرمایه اجتماعی برای تقویت یکپارچگی و ایجاد بستری برای کارکردهای اجتماعی می باشد. امروزه از پایداری اجتماعی بیشتر در طراحی شهری پرداخته میشود و کمتر در طراحی معماری به آن توجه می شود. در صورتی که نقش آن در طراحی فضای عمومی، قابل توجه است . به دلیل ارتباط تنگاتنگ با اقشار مختلف مردم ظرفیتی عظیم برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان و تامین حیات اجتماعی او را داراست . سعی پژوهش حاضر فراهم آوردن بستری در جهت بهبود جایگاه فرهنگ و هنر، با تاکید بر خلق فضای فرهنگی و میان افزای منطبق با اصول معماری پایدار و با تاکید بر پایداری اجتماعی است و در پی پاسخ به این سوال است که، مجتمع های فرهنگی و هنری چگونه می توانند در پایداری اجتماعی موثر واقع شوند روش مورد استفاده در این مقاله، راهبرد تحقیق کیفی با رویکرد نظریه های زمینه ای (زمینه یاب) است. در زمینه مطالعات تحقیق پیش رو بررسی مجموعه های فرهنگی و هنری به عنوان یک فضای شهری در جوانب گوناگون هر یک به نوبه خود می تواند یاری بخش حل این مسئله باشد.در راستای دست یابی به پایداری در فضاهای فرهنگی هنری بیشتر به جنبه پایداری اجتماعی پرداخته شده است. لیکن رویکرد مقاله حاضر ابتدا لزوم توجه به جنبه اجتماعی معماری پایدار بوده و سپس با علم بر نقش اجتماعی مجموعه های فرهنگی و هنری پس از بررسی پایداری اجتماعی در یک نمونه موفق داخلی و خارجی، به بیان راهکارهایی جهت برقرار نمودن پایداری مذکور در این فضا می پردازد.

کلیدواژه ها:

مرکز فرهنگی و هنری ، فضای میان افزای ، پایداری اجتماعی ، انگاره های فرهنگی و اجتماعی ، بررسی نمونه موردی

نویسندگان

نیلوفر بوالحسنی

دانشجوی دکترای معماری ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان

محمدرضا پورزرگر

دکترا معماری، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی