بررسی مقایسه ای مفهوم علم در اسلام و مفهوم علم در عصر جدید
محل انتشار: همایش ملی علمی پژوهشی علم و دین
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 8,468
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NSCSR01_004
تاریخ نمایه سازی: 20 مهر 1398
چکیده مقاله:
تعارض بین علم و دین یکی از مباحث مهم و قابل اهمیت در عصر جدید است که در محافل غربی بعد از عصر روشنگری در اروپا مطرح شده است. این دیدگاه که ظاهرا رویکرد مطلوبی نسبت به تعامل علم و دین ندارد و یا جایگاهی برای آن قائل نشده است توانست نگرش جدیدی در حوزه علم در اروپا مطرح سازد. حال یک سوال اساسی بر مبنای این نگرش در اروپا مطرح است و آن اینکه چگونه می شود که در تمدن اسلامی به عنوان یک تمدن دینی علم به عنوان شاخصه اصلی تمدن اسلامی مطرح می شود تا جایی که می توان گفت علم به عنوان کلید واژه تمدن اسلامی مطرح بوده است. برای پاسخ به این سوال باید توجه جدی به مفهوم علم در اسلام در مقایسه با عصر جدید آن داشته باشیم. برای تبیین بحث چند سوال می توان مطرح کرد و آن اینکه مراد دین اسلام از علم چیست آیا علم در مبانی دین اسلام در تعارض با علم جدید است آیا اسلام بر خلاف علم در عصر جدید صرفا علوم دینی را تشویق می کند یا علوم غیر دینی (طبیعی) را نیز مد نظر داشته است چه تناقض هایی میان مفهوم علم در اسلام در برابر مفهوم علم در عصر جدید مطرح است.با توجه به این سوالات می توان این فرضیه را مطرح کرد که علم در دنیای اسلام بر اساس جغرافیای فرهنگی و دینی این سرزمین شگل گرفته است و مختص آن می باشد و غیرقابل ترجمه به هر زبان دیگری است. زیرا از لحاظ واژه شناسی معادل های خارجی هرگز به کل وجوه و جنبه های آن دلالت نمی کند و به همین سبب می توان برای واژه علم در اسلام از اصطلاح knowledge به معنای دانش استفاده نمود تا بدین ترتیب آن را از مفهوم science در معنای کنونی اش به معنای علوم تجربی جدید غربی متمایز بسازیم زیرا مفهوم دانش گستره فراخ تری از دانایی و آگاهی نسبت به علوم تجربی بازگو می کند. زیرا علم در اسلام هیچگاه محدود به علوم تجربی نیست و صرفا پاسخ به مسائل فنی نبوده است و مفهوم گسترده تری دارد و انتظار می رود علوم اسلامی یکپارچگی طبیعت و در نتیجه وحدت خالق آن را نشان دهد. اندیشه وحدت خداوند (توحید) اصل بنیادی اسلام است که همه ایده های دیگر را تحت شعاع قرار می دهد و از این جهت فرقی اساسی بین علوم خاص دینی و علوم طبیعی نیست.علوم اسلامی با تکیه بر قرآن پرسش از منشا هستی را پرسش دین ورزانه و متافیزیکی دانسته است که پاسخ آن از حقیقت وحی به دست می آید و نه منحصرا از بسط و ازدیاد شاخه های علوم طبیعی و فیزیکی به همین دلیل نگرش اسلام در نقطه مقابل دیدگاه علمی غرب جدید قرار می گیرد که هستی شناسی و پرسش از منشا هستی را تنها در حوزه فیزیک و سایر شاخه های علوم طبیعی می داند و برای جریان اصلی علم مدرن قوانین طبیعی را مطرح می کند که باید فارغ از وجود یا عدم وجود خدا مستقلا مطالعه شود. پژوهش حاضر در صدد است با روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای به بررسی مقایسه ای مفهوم علم در جهان اسلام با مفهوم علم عصر جدید بپردازد.
نویسندگان
محمدباقر خزائیلی
دکتری تاریخ، مدرس دانشگاه