رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت زمان

امروه نیاز است که، در سازمان ها، مدیران و کارکنان باید به گونه ای عمل کنند که بتوانند نهایت استفاده را از زمان خود ببرند. مدیریت زمان شامل مهارتهایی از قبیل انضباط شخصی، هدف گذاری، کنترل وقفه ها، روش سازماندهی امور و غیره است این مهارتها به خوبی میتوانند باعث حذف بسیاری از منابع استرس شده و اثرات منفی آن را کاهش دهند. مدیریت زمان و عوامل موثر بر ان، از موضوعات مهمی است که در دنیای پررقابت امروز باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از مهمترین عوامل موثر بر مدیریت زمان، توانایی ها و مهارت های هوش هیجانی در افراد است. از این رو این مقاله با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت زمان و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بر اساس یافته ها، هوش هیجانی باعث میشود فرد به احساساتش آگاهتر باشد، افکار درونی و رفتار بیرونی خود را بهتر تنظیم کند، خود را برای رسیدن به اهداف برانگیخته و در مقابل احساسات و رفتار دیگران واکنش مناسبی بروز دهد و در نهایت بر روابط خود با دیگران مسلط باشد و آنها را بهتر مدیریت کند. ورود مفهوم هوش هیجانی به دنیای سازمان و مدیریت، مدیون تلاش های دانیل گلمن است. در هوش هیجانی مهارتهایی وجود دارد که پردازش اطلاعات هیجانی را تسهیل و باعث انسجام فکر میشود. بنابراین افرادی که به احساسات خود توجه کرده و آن را شناسایی و درک می نمایند، و حالت خلقی خود را بازسازی میکنند، میتوانند تاثیر اتفاقات استرس زا را به حداقل رسانده و به راحتی با آنها مقابله کنند و در نتیجه فرد در مدیریت زمان می تواند عملکرد بهتری داشته باشد.

کلیدواژه ها:

هوش هیجانی ، زمان ، مدیریت زمان ، سازمان.