بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی و موفقیت شغلی و نقش واسطه ای هوش اخلاقی در کارمندان دانشگاه علم و هنر استان یزد

هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی و موفقیت شغلی با توجه به نقش واسطه ای هوش اخلاقی در بین کلیه کارمندان دانشگاه علم و هنر استان یزد است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش تحقیق توصیفی همبستگی و از لحاظ روش گردآوری داده ها میدانی پرسشنامه ای بود. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر کلیه کارمندان دانشگاه علم و هنر استان یزد به تعداد 188 نفر در سال 1394 بود. روش نمونه گیری تحقیق،تصادفی طبقه ای و حجم نمونه مورد نظر از طریق فرمول کوکران برآورد شد که 126 بدست آمد. گردآوری اطلاعات تحقیق، آمیزهای از روش های کتابخانه ای و روش میدانی و ابزار اصلی گردآوری اطلاعات این تحقیق پرسشنامه بود که شامل پرسشنامه موفقیت شغلی رادسیپ، پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک وکیل( 2005 ) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی (این پرسشنامه مبتنی بر مدل هارجی و مارشال (1986) و دیکسون و دیگران ( 1993 ) است) بود. پس از تکمیل پرسشنامه ها، اطلاعات موجود در پرسشنامه ها کدگذاری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و سپس از طریق روش های آماری رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که فرضیه اصلی تحقیق تایید شد. یعنی هوش اخلاقی بین مهارت های ارتباطی و موفقیت شغلی نقش واسطه ای دارد (P<0/01) . همچنین سایر فرضیه های فرعی مرتبط با این فرضیه نیز مورد تایید واقع شدند. به گونه ای که یافته ها حکایت از آن داشت که بین مهارت های ارتباطی و موفقیت شغلی رابطه معنی دار وجود دارد. بین مهارت های ارتباطی و هوش اخلاقیرابطه معنی دار وجود دارد. بین هوش اخلاقی و موفقیت شغلی رابطه معنی دار وجود دارد. در پایان از آنجا که در این مطالعه تاثیر مثبت هوش اخلاقی در رابطه بین مهارت های ارتباطی و موفقیت شغلی تایید شد و همچنین با عنایت به این مهم که هوش اخلاقی نوعی توانایی اکتسابی بوده و قابلیت ارتقا دارد، پیشنهادات تحقیق در راستای ارتقاء و تقویت هوش اخلاقی کارمندان دانشگاه علم و هنر یزد مطرح شد.

کلیدواژه ها:

مهارتهای ارتباطی ، موفقیت شغلی ، هوش اخلاقی ، کارمندان ، دانشگاه علم وهنراستان یزد