بررسی اثر بخشی بیوفیدبک بر روی ارتقای سلامت و بهداشت بیماران و کنترل درد های نورالژی تریژمو EMG (TN)
محل انتشار: پنجمین کنفرانس ملی نوآوری های اخیر در روانشناسی،کاربردها و توانمندسازی با محوریت رواندرمانی
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 540
فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PSYCHO05_058
تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398
چکیده مقاله:
زمینه و هدف: نورالژی عصب سه قلو (TN) سردردی حمله ای ناگهانی و برق آسا در قلمرو یک یا دو شاخه ی عصب سه قلو در صورت می باشد. شایع ترین علتی که تاکنون جهت توجیه این گونه سردرد عنوان گردیده است احتمال وجود اثر فشاری عروق یا ناهنجاری های عروقی بر روی عصب سه قلو است. نورالژی تری ژمینال یک بیماری شناخته شده و نسبتا شایع می باشد که در شکل تیپیک آن معیارهای تشخیصی متعددی وجود دارد. هدف از پژوهش بررسی اثر بخشی بیوفیدبک EMG و آرام سازی بر روی ارتقای کیفیت سلامت بیماران در کنترل درد های نورالژی تریژمو (TN) انجام گرفته است. روش کار: این تحقیق به روش شاهدی انجام شده و یک مطالعه کارآزمایی بالینی می باشد. بیماران مبتلا به درد های نورالژی تریژمو (TN) در بین سن 25 تا 55 سال که تحت درمان، قرار نداشتند. بیماران به سه گروه آرام سازی عضلانی بیوفیدبک EMG، گروه 1 و 2 و 3 یا گروه شاهد تقسیم شدند. جلسات درمانی از 15 جلسه تشکیل شده بود که بیماران به صورت یک روز در میان در آن شرکت داشته اند هرجلسه افراد گروه 1 و 2 به مدت 20 دقیقه عمل آرام سازی عضلانی را انجام می دادند برای گروه 2 در پایان جلسه آرام سازی عضلانی در حالی که هنوز در وضعیت خوابیده قرار داشتند به صورت خودکار به مدت 20 دقیقه به وسیله دستگاه بیوفیدبک EMG، انجام می شد و به روش گفتاری به اطلاع بیمار می رسید و ثبت می شد افراد شاهد نیز به مدت 15 جلسه به صورت یک در میان مراجعه میکردند و درد های آنها ثبت می گردید. نتایج: درمان بیوفیدبک باعث تغییرات معناداری در ارتقاء کیفیت زندگی و سلامت بیماران درد های نورالژی تریژمو شده است. داده های جمع آوری شده تحت آنالیز آماری قرار گرفته بعد از محاسبه میانگین ها مقیاس آنها توسط آزمون تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد بعد از حذف عوامل مداخله گر میانگین های استرس و اضطراب در بیماری در گروه 1 و 2 نسبت به گروه شاهد بررسی شدند، که تفاوت ها با P<0.05 معنی دار بودند ولی تفاوت های بین میانگین های این چهار پارامتر در گروه آرام سازی بیوفیدبک با گروه آرام سازی معنیدار نبودند. P<0.05 نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که به واسطه روش درمانی بیوفیدبک الکترومیوگرافی و آرامسازی طول مدت سردرد در بیماران مبتلا نورالژی عصب سه قلو (TN) کاهش یافته و نیز توصیه می شود در افراد مبتلا نورالژی عصب سه قلو از این روشها به عنوان درمان اصلی یا به عنوان درمان کمکی همراه با داروها استفاده شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
بابک وزیری
کارشناسی ارشد روانشناسی اسلامی گرایش روانشناسی مثبت گرا، دانشگاه پیام نور مرکز ساری