تحلیل خرده فرهنگ پوشش غیرمتعارف بانوان و عوامل اثرگذار برآن (مطالعه موردی: منطقه دو تهران)

بی اعتبار کردن ارزش ها و سوق دادن جوانان به سوی فرهنگ بیگانه از طریق نفوذ در سبک پوشش، یکی از روش های تهاجم فرهنگی است که در صورت عدم ریشه یابی و کنترل آن شرایط در آینده وخیم تر خواهد شد. لذا پژوهش حاضر تلاش می نماید تا علل جذب بانوان به البسه نامتعارف و ناهماهنگ با اخلاق و ارزش عمومی را از طریق انتخاب تصادفی 120 نفر در منطقه دو تهران با هدف تکمیل دو پرسشنامه که روایی آن به شکل صوری- محتوایی و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ تایید شده بود بررسی نماید. تحلیل آماری داده ها در نرم افزار SPSS 22 نشان داد که ویژگی های لباس و فرد، همزمان عامل اشاعه خرده فرهنگ پوشش نابهنجار در اجتماع است. از نظر پاسخ دهندگان، فاکتور نخست موثرتر از دومی است. از میان عوامل وابسته به لباس، اثر عدم توجه به ترکیب رنگی، سازگاری آن با اندام، سلیقه مصرف کننده و میل به زیباتر شدن جوان در ترویج این خرده فرهنگ بیش از سایر موارد است. ویژگی های شخصیتی فرد بیش از اعتقاد مذهبی، طبقه اجتماعی و مشخصه فرهنگی او بر انتخاب پوشش نامناسب اثر می گذارد. فرار از عقاید مذهبی، توجه جوان به طبقه اجتماعی، خود برتربینی و تمایل به تک بودن، او را به سوی این سبک از پوشش سوق می دهد. عقب ماندگی صنعت نساجی، ناکارآمدی طراحان لباس، آموزش ناصحیح در مراکز علمی در کنار برخی دیگر از سیاست ها و قوانین غلط بر وخامت شرایط در آینده خواهد افزود.

کلیدواژه ها:

واژه های خرده فرهنگ ، فرهنگ غیرمتعارف ، دختران جوان ، تهاجم فرهنگی