بررسی تطبیقی اندیشه ی اصلاحی سید جمال الدین اسد آبادی وسید احمد خان
سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,819
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SAYYEDJAMAL01_012
تاریخ نمایه سازی: 4 فروردین 1389
چکیده مقاله:
بی شک آغاز گر حرکت های اصلاحی در صد ساله اخیر سید جمال است که با تفکر و اندیشه ی اصلاح ی خود، در صدد آگاهی و بیداری مسلمانان بود. او دلایل عقب ماندگی مسلمانان را استبداد داخلی و استعمار خارجی می دانست؛ و برای مبارزه با این دو عامل فلج کننده، آگاهی سیاسی و شرکت فعالانه مسلمانان در سیاست را واجب و لازم می شمرد. او برای تحصیل مجد و عظمت از دست رفته مسلمانان و به دست آوردن مقامی در جهان که شایسته ی آن هستند، بازگشت به اسلام نخستین و در حقیقت حلول مجدد روح اسلامی واقعی رادر فاصله کالبد نیمه مرده مسلمانان، فوری و حیاتی میدانست. وی به شدت با بدعت زدایی و خرافه گرایی مبارزه می کرد و مسلمانان را به یادگیری علوم و فنون جدید و اقتباس تمدن غربی فرا می خواند. وی بر استمرار و یادگیری زبان بومی و تداوم فرهنگ و آداب و رسوم سنتی ملل تأکید داشت. از طرف دیگر جنبش نو گرایی در هند نیز با سید احمد خان آغاز شد. او نیز همچون سید جمال به دنبال آگاه ساختن و پیشرفت هندیان بود و همانند وی مخالف با خرافات بود و با عقایدی که عوام مسلمانان قرن های درستی آن ها را مسلم می گرفتند، ولی به نظر او مانع پیشرفت مسلمانا ن بود؛ مبارزه می کرد. از دیدگاه این اندیشمند بزرگترین سبب عقب ماندن هندیان، همان استیلی جهل است و سبب عمده آن نیز تعصب کورکورانه است که به واسطه آن هندی ها از انگلیسی ها و سایر فرنگی ها اجتناب ورزیده واز علوم وتمدن آنها نیز پرهیز کرده و علوم طبیعی وفلسفی را مخالف دین شمرده و به عادات ورسوم اجدادی متمسک هستند. لذا برای آگاهی مردم هند علاوه بر تاسیس دانشگاه علیگر، تفسیری جدید نیز بر قران کریم نوشت. هرچند هدف هر دو حرکت اصلاحی پیشرفت و مجد مجدد مسلمانان بوده است و هر دو متفکر بر فاکتور هایی اساسی همچون زبان ودین که با روح وجان مسلمین عجین شده است وهمچنین بر یادگیری علوم وفنون غربی تاکید داشتند ؛ اما میزان اهمیت و نوع رویکردشان نسبت به هر یک از این عوامل، متفاوت بود. نوشتار حاضر سعی بر این دارد که با بیان دیدگاه هر دو متفکر راجع به علل عقب ماندگی مسلمانان و راه حل هایی که بیان داشته اند ؛ محور های اساسی را در تفکر اصلاحی آن دو باز شناسی و پس از آن به تفاوت رویکرد آنان نسبت به هر یک از این عوامل بپردازد. به بیان دیگر هدف از تحریر این مقاله باز شناسی نقاط تشابه واختلاف تفکر اصلاحی این دو اندیشمند میباشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
زهرا منزه
دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه بین المللی امام خمینی
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :